حس سقوط در خواب

هر وقت روی تخت یا ویلچر مشغول لذت بردن از چرت زدن می‌شم، با این حس از چرت می‌پرم، که انگار دستان پلیدی یجوری منو هل دادن که دارم پرت میشم زمین. حس بسیار بد و ناخوشاینده که ترس و لرز و صدای ترس باهم یقه‌ی منو می‌چسبن. اگرچه تجربه ناخوشایندی است، اما شاید آدم از تکرارش خیلی بدش نیاد. مثل خوردن شکلات تلخ.

علت حس سقوط در خواب:

 پروسه خوابیدن برخی از افراد با پرش دست، پا و یا احساس سقوط و پرش تمام بدنشان آغاز می‌شود که بهتر است دلایل این نوع افتادن در خواب را بدانید. بعد از گذراندن یک روز بسیار خسته کننده، به تخت خواب می‌روید و در حال چرت زدن هستید تا کاملاً به خواب بروید. در همین حس و حال هستید که ناگهان احساس سقوط کردن، تمام وجود شما را در بر می‌گیرد و با لرز و دلهره عجیبی از خواب بلند می‌شوید و دوباره می‌خوابید. آیا این احساس سقوط و پرش نشانه به خواب عمیق‌تر رفتن است و یا یک مشکل سلامتی جدی است؟

علت پرت شدن در خواب هرچی که هست، وحشت نکنید

این احساس سقوط و پرش در اوایل خوابیدن، بسیار رایج هستند و مضر نمی‌باشند. بر اساس تخمین‌های بنیاد ملی خواب، حدود ۷۰% از مردم این پرش‌ها و احساس سقوط ناگهانی را بعد از خوابیدن، تجربه می‌کنند. این احساس سقوط ممکن است در شرایط خاصی برای هر کس اتفاق بیفتد (به عنوان مثال احساس خستگی مفرط، استرس و یا شرایط روحی نامناسب می‌تواند باعث احساس سقوط و پرش بعد از خوابیدن شود). اسناد خاصی برای اثبات دلایل حرکت غیر ارادی عضلات و پرش ماهیچه‌ها وجود ندارد، اما ایده‌هایی راجع به دلایل احتمالی این احساس سقوط و افتادن در خواب وجود دارد. یک نظریه اساسی می‌گوید، دلیل این احساس سقوط و پرش عضلانی، تعویض سیستم عصبی به حالت خواب است.

ایده دیگر راجع به علت احساس افتادن در خواب

در اصل، مغز شما قبل از بدنتان به خواب می‌رود و در نتیجه تمام ماهیچه‌های شما آرام می‌شوند، این آرامش ماهیچه‌ها موجب احساس سقوط و پرش ماهیچه‌ها می‌شود. بر اساس شواهد به دست آمده، تعداد افرادی که مشکل احساس سقوط و پرش بعد از خواب را تجربه می‌کنند، بسیار زیاد است و بروز این مشکل در میان بیماران، اختلال خواب در بیماران را افزایش می‌دهد. در واقع هر چه مغز شما سریع‌تر از بدنتان بخوابد، بیشتر دچار بی خوابی، احساس سقوط و پرش و اختلال خواب می‌شوید. منبع

بازدیدها: 73

دیستونی: انقباض غیرارادی مکرر و طولانی عضله

دیستونی به معنای انقباض غیرارادی مکرر و طولانی در یک عضله یا در گروهی از عضلات یا بروز وضعیت‌های بدنی خاص است و در واقع یک اختلال حرکتی عصبی محسوب می‌شود.

دیستونی عضلات: هنگامی ‌که حرکات و دامنه حرکات به اندازه‌ای ثابت بمانند و به صورت وضعیت غیرطبیعی درآیند به آن دیستونی می‌گویند. نکته بسیار مهم آن است که دیستونی‌ها اغلب باعث بروز حرکات غیرطبیعی و اختلالات وضعیتی ناتوان‌کننده می‌شوند. علل مختلفی در ایجاد دیستونی نقش دارند.  هنوز هم برخی از دیستونی‌ها علت‌های ناشناخته دارند، اما سر دسته علل ایجادکننده آنها، علل ارثی، حادثه و صدمات بدنی، بعضی عفونت‌ها، مصدومیت‌ها، عوارض برخی داروها، کم رسیدن اکسیژن حین زایمان، بروز ضربات زایمانی و افزایش بیش از حد معمول بیلی‌روبین هنگام دوران نوزادی و شیرخواری را می‌توان نام برد. در برخی موارد امکان دارد بیماری‌های داخلی جمجمه‌ای موضعی هم در ایجاد انواع دیستونی نقش داشته باشند.

دیستونی گردن: دیستونی گردن شایع ترین فرم دیستونی موضعی است. در این بیماری، انقباضات چرخشی در سر و گردن رخ می‌دهد. علائم دیستونی گردن اغلب موقع راه رفتن یا استرس تشدید می‌شود و با استراحت و خواب کمتر می‌شود. انقباض طولانی در عضلات گردن منجر به وضعیت غیر عادی گردن می‌شود. بسته به این که کدام عضلات درگیر شوند، وضعیت سر فرق می‌کند. در واقع سر می‌تواند به یک طرف منحرف شود، یا به یک طرف بچرخد (تورتیکولی)، یا به سمت جلو، یا عقب انحراف یابد. علائم دیستونی گردن اغلب موقع راه رفتن یا استرس تشدید می‌شود و با استراحت و خواب کمتر می‌شود. گاهی بیماران برای کاهش علائم از حقه حسی استفاده می‌کنند؛ مثلا دست را در یک طرف صورت یا چانه و یا پشت سر قرار می‌دهند و موقتا با این کار انحراف گردن را کمتر می‌کنند. راه دیگر کاستن علائم در برخی بیماران، تکیه دادن پشت سر به صندلی یا گذاشتن دست بالای سر است. در اکثر بیماران عضلات گردن، بزرگ (هیپرتروفیک) می‌شوند. ۶۰ تا ۸۰ درصد بیماران درد گردن دارند. ۳۰ تا ۴۰ درصد بیماران، لرزش دیستونیک سر یا لرزش دست یا هر دو را دارند. ۲۰ درصد بیماران پرش پلک چشم (یا بلفارواسپاسم) یا دیستونی در عضلات دیگر غیر از گردن نیز دارند. ۱۰ درصد بیماران ممکن است مدتی خودبخود خوب شوند، ولی تقریبا همواره دوباره علائم شروع می‌شوند. گاهی این بهبودی خودبخودی ممکن است ۲ تا ۳ سال بطول انجامد، ولی نهایتا دوباره بیماری عود خواهد کرد.

علت دیستونی گردن: در اکثر موارد علت نامعلوم است. در ۱۰ تا ۱۵ درصد موارد ممکن است فرد دیگری در خانواده مبتلا شود. ممکن است علت بیماری ژنتیکی باشد، ولی با نفوذ ژنی پایین؛ یعنی ژن مشابه در سایر اعضای خانواده وجود داشته باشد، ولی آنها مبتلا نشوند و یا در سنین دیگر یا در جاهای دیگر بدن دچار دیستونی شوند. در ۵ تا ۱۰ درصد موارد سابقه ضربه به ناحیه گردن، ۳ تا ۶ ماه قبل از شروع علائم وجود داشته است. ممکن است استفاده بیش از حد از عضلات گردن یا ضربه در کنار زمینه ژنتیکی باعث شروع علائم شود. ضربه مغزی نیز می‌تواند از علل بیماری باشد.

درمان دیستونی گردن: فعلا بهترین روش درمان دیستونی گردن، تزریق دیسپورت یا بوتاکس  در عضلات گردن است. این کار بدون نیاز به بیحسی موضعی قابل انجام است. دیسپورت یا بوتاکس با تزریق داخل عضلانی باعث تضعیف همان عضله می‌شود. اثر آن معمولا طی ۴ تا ۵ روز شروع و در عرض دو هفته به اوج می‌رسد و تا ۴-۳ ماه اثر مطلوب دارو باقی می‌ماند. ۶۰ تا ۷۰ درصد بیماران از تزریق، رضایت نسبی یا کامل دارند. عده‌ای از بیمارانی که در ابتدا به تزریق پاسخ می‌دهند، پس از چند بار تزریق به علت تولید آنتی بادی‌هایی در بدن بر علیه دارو، به تزریقات بعدی پاسخ نمی‌دهند. برای کاهش احتمال تولید این آنتی بادی‌ها، فاصله تزریق‌ها نباید کمتر از سه ماه باشد. از عوارض احتمالی تزریق در عضلات جلوی گردن، بروز اختلال بلع به صورت موقت چند روز یا چند هفته است که در درصد کمی از بیماران رخ می‌دهد. از عوارض تزریق در عضلات پشت گردن، شل شدن و افتادن سر است که این عارضه نیز موقتی است. درمان با داروهای خوراکی نظیر کلونازپام، بکلوفن، آنتی کلینرژیک ها نظیر بیپریدین، تری هگزی فنیدیل (تریفن یا آرتان)، و گاباپنتین و داروهای دیگر گاهی می‌تواند موثر باشد. داروها باید با تجویز پزشک مصرف شوند. از روش های دیگر درمان دیستونی گردن، تحریک عمقی مغز است که در برخی از بیماران میتواند موثر باشد. منبع

پاپوش: سال ۱۳۷۲ برای درمان زخم بستر در بیمارستان یاسر بستری شدم، اون بیمارستان بصورت تخصصی به جانبازان نخاعی سرویس میداد، روزی یکی از جانبازان نخاعی که برای احوال‌پرسی از دوستش آمده بود، پیش منم آمد تا با حرف‌های روحیه بخشش منو به تشویق به ادامه زندگی با این شرایط کنه، حرف‌هاش را یادم نیست اما حرکت غیر ارادی و شدید گردنش را که با دست مهارش میکرد را خوب یادمه، اون موقع بما گفتن این اسپاسمه، اما حالا میدانم که او هم دیستونی داشته. ایشاالله هیچ کس از دوستان گرفتار این عارضه نشه.

دانلود فایل صوتی کتاب بوستان سعدی

از لینک مستقیم (منبع) با فرمتFormat : Mp3 :

دانلود بخش اول (حجم: ۱۹٫۵MB)

دانلود بخش دوم (حجم: ۱۸٫۸MB)

دانلود بخش سوم (حجم: ۱۹٫۹MB)

دانلود بخش چهارم (حجم: ۱۹٫۴MB)

دانلود بخش پنجم (حجم: ۱۹٫۷MB)

دانلود بخش ششم (حجم: ۱۸٫۳MB)

بازدیدها: 300

نشانه‌ها و علائم تیک

اختلال تیک (TIC) به حرکات و انقباضات عضلانی و یا اصوات غیرطبیعی، ناگهانی، سریع، تکراری، متناوب، قالبی و کلیشه‌ای، بدون ریتم و غیر ارادی اطلاق می‌شود. تیک‌ها جزو اختلالات پیچیده عصبی محسوب نمی‌شوند و متخصصان مربوطه می‌توانند با تجویز خود این اختلال را از بین ببرند. تیک‌ها با افزایش فشار روانی و عصبی، استرس، خستگی، هیجانات مثبت و منفی، گرما، تشدید و در موقعیت‌های اضطراب آور و پر استرس افزایش می‌یابند. تمرکز روی تیک، باعث تشدید آن می‌شود و هر چه بیشتر حواس فرد مبتلا به تیک معطوف شود، تیک نیز افزایش می‌یابد. تیک‌ها حین فعالیت‌های ارادی و تمرکز فکری و هنگامی که فرد کاملاً غرق انجام فعالیتی گردد بطوری که تمام حواس خود را متمرکز آن فعالیت خاص کند، کاهش یافته و یا کاملاً ناپدید می‌شود و در خواب از بین می‌روند. اگر چه تیک‌ها به صورت غیر ارادی ظاهر می‌شوند ولی کاملاً غیر ارادی نیستند و فرد می‌تواند برای مدت کوتاهی جلوی آنها را بگیرد. اما پس از مدتی دیگر مقابله با تیک غیر ممکن گردیده و مقابله با ‌آن هیچ فایده‌ای نخواهد داشت و فرد ناچار به تسلیم خواهد شد. تیک راهی برای تخلیه فشار‌ها و تنشهای روانی و جسمی در فرد مبتلا است، بنابراین سرکوب آن استرس‌زا می‌باشد. عوامل زیست شناختی و ژنتیکی و برخی واسطه‌های شیمیایی، نقش مهمی در پیدایش این اختلال دارند و عوامل روان شناختی و عوامل محیطی، عاطفی و هیجانی تنها در تشدید تیک‌ها موثرند و نقشی در به وجود آمدن تیکها ندارند. اکثر تیک‌هایی که تازه آغاز شده‌اند، اغلب نیاز به درمان ندارند. مسیر محدود و گذرایی دارند و به سمت اختلال جدی‌تری پیش نمی‌روند و حداکثر طی دوره‌های استرس ‌آور عود می‌کنند. اگر تیک بیش از ۱۲ماه ادامه یابد، تیک‌های مزمن و پایدار به حساب می‌آیند و معمولاً انقباض ماهیچه در آن ها بیش از حد و بسیار شدید است؛ این تیک‌‌ها مشخصاً به‌صورت حمله‌های دوره‌ای هستند و غالباً شدت آن در نوسان بوده و مرتب تغییر می کند. بهترین راه پیشگیری از اختلالات تیک «تخلیه فشار و تنش‌های عصبی» می‌باشد که با فراهم کردن فضاهای تفریح و ورزش می‌توان با آن به مقابله پرداخت. غالباً تعداد تیک‌ها با کاهش فشار روحی و در مواقعی که محیط آرام است و ترس، وحشت و نگرانی وجود ندارد، تقلیل می‌یابند و به حداقل می‌رسد. معمولاً در درمان این اختلال از روش‌های آرام‌بخشی، آموزشی و دارویی استفاده می‌شود. در روش آرام بخشی با استفاده از فنون تن‌آرمیدگی(ریلکسیشن) با دور ساختن تنش بدنی و رها شدن از انقباضات عضلانی، فرد به آرامش می‌رسد.

ته‌بندی: مطلب بالا را داداشم برام ارسال کرد. بجز قسمتی که گفته شده: فرد می‌تواند برای مدت کوتاهی جلوی آنها را بگیرد، تمام نشانه‌هاش را دارم. دارویی که دکتر بهم داده اندکی شدت پرش‌های سرم را کم کرده، باید صبر کنم ببینم با مصرف بیشتر دارو به چه نتیجه‌ای میرسم.

بازدیدها: 24

من چی میکشم؟؟

تآ حآلآ این جمله رآ شنیدین: بذآر خودت پدر، مآدر، بشی اونوقت میفهمی من چی میکشم. هر وقت از جآنب ما بچه‌هآ استرسی (تاخیر، گرفتآریه شغلی، بیمآری و….) به پدرم وآرد میشه، دستش رآ میگذآره روی قلبش و میگه: قلبم دآره از جآ کنده میشه. تآ قبل دنیآ آمدن امیرفرهآد، هرچی پدرم رآ توصیه به آرآمش میکردم، پدرم میگفت: تآ خودت پدر نشی حآل منو نمیفهمی. یه خرآش به بدن فرزند بدتر از صد زخم شمشیر به بدن پدره. اون روزهآ حس و حآل پدرم رآ ‌نمیفهمیدم. از وقتی که خدا مآ رآ مورد لطف و عنآیت خآص قرآر دآد و امیرفرهآدعزیزمآن رآ بهمون بخشید، دلم اونقدر نآزک شد که کوچکترین مطلب احسآسی اشکمو درمیآره. روزهای اول تولد امیرفرهآد که زردی دآشت برآی خوب شدنش فوری گریه‌ام می‌گرفت. بعد خوب شدن پسرم، به پدرم و بقیه‌ی خآنوآده گفتم: تآزه دآرم معنی اینی‌که پدرم میگه: تآ خودت پدر نشی حآل منو نمیفهمی رآ میفهمم. حآلآ گآهی به شوخی به پدرم میگم: بذآر خودت پدر بشی اونوقت میفهمی من چی میکشم.

پسرفت: از زمآن تولد پسرم تآ حآلآ اونچه که خیلی اذیت و نآرآحتم کرده و خیلی اشکم رآ درآورده: فکر کردن به حآل پدرم هنگآم شنیدن خبر حآدثه و نخآعی شدن من بوده. خدا منو برآی اینهمه زجری که به خآنوآده‌ام تحمیل کردم ببخشه.

بازدیدها: 32

برادر داماد بودن

بآلآخره بعد کلی استرس و نگرانی جمعه رسید، جمعه‌ای که برای ما خیلی مهم بود، چون روزی بود که پسر کوچک ولی بزرگ مرد و البته ته‌طاقاری خانه باید در سی‌وسه سالگی رخت دامادی می‌پوشید. از چند هفته قبل همه استرس داشتن. کل خانواده دو سه روز قبل مجلس رخت نو خریدیم. برای اینکه بتونم اندکی وظیفه‌ی برادرانه‌ی خودم را تو مجلس دامادی داداشم انجام بدم باید با ویلچر برقی میرفتم تا بتونم تو مجلس حرکت کنم، پس، چند روز قبل، زنگ زدم به یکی از راننده‌های ون‌هایی که به معلول‌ها سرویس میداد، ازش خواستم بصورت کرایه ساعت‌۱۷ و ۲۳ بهم سرویس بده، گفت: چهل‌هزار تومن میگیرم. منهم گفتم: باشه. من و پدرم دوساعت زودتر از شروع شدن مجلس با ون راه افتادیم تا بی‌استرس ترافیک و خیلی زودتر از همه به سرخیابان مطهری برسیم، چون باید بعنوان خیرمقدم‌گو، جلوی درب سالن هتل بزرگ‌تهران از مهمانها استقبال میکردیم. خوشبختانه اولین نفر رسیدیم. اولین کاری که کردم در سالن خالی نماز مغرب و عشاء خواندم. به تک تک مهمانها خیرمقدم گفتیم و سر تمام میزها رفتیم و از حضورشون تشکر کردیم. وقتی داماد وارد مجلس شد، خواست من و خواهرزاده‌ام بعنوان ساقدوش همراهیش کنیم. بعد سلام و دیده بوسی و تشکر و تبریکه داماد با مهمانها، داماد به جایگاهش رفت. اونجا هم دست پدر و پدر زنش را بوسید. دوستان و اقوام یکی یکی به جایگاه داماد میرفتن و کنار داما مینشستن و من با دوربینی زپرتو ازشون عکس می‌انداختم. بعد اینکه من و دوستام با داماد عکس انداختیم دوستام شروع کردن به رقصیدن جلو داماد، داماد که رقصید، رقص بلدهای مجلس آمدن پیش و با حرکات موزون خودشون مجلس را گرم کردن. من هم به هرکی رقصید شاباش دادم. بعد صرف شام مفصلی که داداشم برای مهمانها سفارش داده بود مجددا من و پدرم رفتیم جلوی درب مجلس و از تک تک مهمانها تقدیر تشکر و خداحافظی کردیم. شکر خدا در قسمت مردانه همه‌چیز عالی بود، اما در قسمت زنانه برای خیلی‌ها دلخوری پیش آمده بود، آخه بخاطر خانمی که مادر شهید بوده  اجازه نداده بودن کسی شادی کنه چه برسه به رقصیدن با لباسهای آنچنانی. دست داداشم دردنکنه که مراسمی گرفت شاهانه. دست کم ۱۵میلیون خرج هتل کرده، هتل برای هر مهمان چهل هزارتومان از داداشم گرفته.  

پسوند: برادر عزیزتر از جانم بخاطر من ازدواج نمیکرد، وقتی من ازدواج کردم و خیال او از جانب من آسوده شد به فکر ازدواج افتاد. برادر من گل و بی‌همتاست. امیدوارم خوشبخت‌ترین مرد دنیا باشه.

من و دوستام

بازدیدها: 939

قطع نخاع و سکس

یکی از دوستان وبلاگی گفته که: ما بالآخره نفهمیدم توانایی سکس در آدم قطع نخاع ازبین میره یا نه؟!!؟, آخه با این عکس‌ها که تو وبلاگ تو هست بدجوری مشکوک میزنه؟!!؟. من: این عکس‌ها به دو دلیل توی این وبلاگ هستن: یک: متنوع و خارج نمودن وبلاگ, از بی‌روحی و سردی مطلق. دو: جذابیت این عکس‌ها برای خیلی‌ها. و اما پاسخ به سئوال دوست وبلاگی: رفتار جنسی را میشه به دوبخش کلی تقسیم کرد: اول میل و خواست جنسی. دوم نیرو و قوه‌ی جنسی. میل و خواست جنسی کاملا به مغز مربوط میشه و این نیرو در وجود هیچ کس ازبین نمیره حتی اگه شخص قطع نخاع یا یائسه باشه, اما قوه و نیروی جنسی به دلایل مختلف(بیماری,عفونت,استرس,بالا رفتن سن و….) در هر کسی ممکنه کم بشه. توانایی رفتار جنسی در افراد قطع نخاع ازبین نمیره بلکه به دلیل اونکه ارتباط بین مغز و قسمت‌های فلج بدن بسیار کم و محدود میشه نوع عکس‌العمل بدن به این رفتار عوض میشه, در افراد قطع نخاع مغز و بدن به تحریک‌های هم جواب نمیدن, اما میشه در وقت مناسب این ارتباط و هماهنگی را بوجود آورد. رفتار جنسی با تمام حواس پنج‌گانه هماهنگی داره که تمام این حواس را مغز در جهت رضایت جنسی هم‌سو میکنه, در یک فرد قطع نخاع تنها بخشی از یکی از حواس پنج‌گانه(لامسه) اون هم در قسمت فلج بدن مختل میشه و مغز از اون حس علامتی دریافت نمی‌کنه تا بتونه به اون پاسخ لازمه را بده, ولی این دلیل نمیشه که شخص نتونه از بقیه‌ی حواس باقی‌مانده استفاده‌ی لازمه را نبره, و این برمی‌گرده به قدرت سازگاری و تطبیق پذیری مغز با شرایط. اونچه که در مردها از بین میره مربوط میشه به: آخرین قسمت رفتار جنسی, یعنی توانایی تولید اسپرم و انزال طبیعی, البته این را پزشکان با شوک الکتریکی برای تولید مثل جبرانش می‌کنن. جالبه که توانایی جنسی و تولید مثل در خانم‌های قطع نخاع با خانم‌های سالم فرقی نمی‌کنه. نخاع از هر جا که آسیب ببینه از اون قسمت به پایین(تو این عکس معلومه), بدن فلج میشه, مرد و زن هم نداره, به همین دلیل مرد و زن قطع نخاع توانایی جنب و جوش را در رفتار جنسی از دست میدن.

پاورقی: یه همسر با اخلاق و رفتار ناشایست(خسیس,وسواس,فحاش,دست‌بزن‌دار و در کل بی‌معرفت) میتونه معاشقه‌ی هیجان‌انگیز و لذتبخش را به کابوسی وحشتناک و چندش‌آور تبدیل کنه؟؟.

وب‌سایت یه دکتر متخصص مغز و اعصاب وطنی

وب‌سایتی انگلیسی برای قطع نخاعی‌ها

وب‌سایتی به زبان انگلیسی برای آموزش رفتار جنسی بعد قطع نخاع شدن

انزال در نخاعی ها

نخاعی انزال دارد

قطع نخاع و سکس



 نکته هایی برای بهبود بخشیدن به ارتباط جنسی, فونت‌ش یکه:

Always remember that good sex begins while your clothes are still on.

همیشه به خاطر داشته باشید که سکس خوب هنگامی آغاز می‌شود که هنوز لباس به تن دارید

Take time to think about yourself as a sexual being.

برای فکر کردن به رضایت شخصی هنگامی که سکس آغاز می‌شود عجله نکنید.

Take responsibility for your own sensual and sexual pleasure.

مسئولیت کامجویی جسمانی و راوانی خود را به عهده بگیرید

Talk about sex with your partner.

با همسر خود در باره‌ی معاشقه‌ی خود حرف بزنید

Make regular time for togetherness with your partner.

زمان منظمی را برای با همسر خود بودن اختصاص بدهید

Don’t let sex become routine.

اجازه ندهید که رفتار شما یکنواخت شود

Fantasy is one of the best aphrodisiacs you can find.

قوه‌ی تخیل بهترین داروی تقویت کننده‌ی قوای جنسی است که پیدا می‌شود

Don’t carry anger into your bedroom.

ناراحتی را با خود به اتاق خواب نبرید.

Realize that good sex isn’t just a matter of pushing the right buttons.

بدانید که سکس خوب فقط فشار دادن نیست

Don’t make sex serious.

سکس همه‌ی زندگی نیست

Don’t always wait to be “in the mood” before agreeing to have sex.

قبل از توافق در مورد سکس داشتن، منتظر نباش که ” در حالت خوب” باشی.

Realize that if you and your partner don’t see eye‑to‑eye on what you enjoy sexually, it isn’t tantamount to destroying your relationship.

نگاه نکردن مستقیم به چشمان همسر در هنگام ارتباط جنسی باعث ازبین رفتن کام‌جویی می‌شود

If sexual problems occur in your life, realize that you’re like most other people.  But if sexual problems persist over time, don’t just wait for them to go away‑‑get help while treat­ment is still apt to be easy.

شما هم مثل همه گرفتار مشکل جنسی خواهید شد بهتر این است که خیلی زود به رفع مشکل خود اقدام کنید تا مشکل شما کهنه نشود

Keep your sexual expectations realistic.

توقعات جنسی خود را واقع‌بینانه نگه دارید.

بازدیدها: 10472