اختلال تیک (TIC) به حرکات و انقباضات عضلانی و یا اصوات غیرطبیعی، ناگهانی، سریع، تکراری، متناوب، قالبی و کلیشهای، بدون ریتم و غیر ارادی اطلاق میشود. تیکها جزو اختلالات پیچیده عصبی محسوب نمیشوند و متخصصان مربوطه میتوانند با تجویز خود این اختلال را از بین ببرند. تیکها با افزایش فشار روانی و عصبی، استرس، خستگی، هیجانات مثبت و منفی، گرما، تشدید و در موقعیتهای اضطراب آور و پر استرس افزایش مییابند. تمرکز روی تیک، باعث تشدید آن میشود و هر چه بیشتر حواس فرد مبتلا به تیک معطوف شود، تیک نیز افزایش مییابد. تیکها حین فعالیتهای ارادی و تمرکز فکری و هنگامی که فرد کاملاً غرق انجام فعالیتی گردد بطوری که تمام حواس خود را متمرکز آن فعالیت خاص کند، کاهش یافته و یا کاملاً ناپدید میشود و در خواب از بین میروند. اگر چه تیکها به صورت غیر ارادی ظاهر میشوند ولی کاملاً غیر ارادی نیستند و فرد میتواند برای مدت کوتاهی جلوی آنها را بگیرد. اما پس از مدتی دیگر مقابله با تیک غیر ممکن گردیده و مقابله با آن هیچ فایدهای نخواهد داشت و فرد ناچار به تسلیم خواهد شد. تیک راهی برای تخلیه فشارها و تنشهای روانی و جسمی در فرد مبتلا است، بنابراین سرکوب آن استرسزا میباشد. عوامل زیست شناختی و ژنتیکی و برخی واسطههای شیمیایی، نقش مهمی در پیدایش این اختلال دارند و عوامل روان شناختی و عوامل محیطی، عاطفی و هیجانی تنها در تشدید تیکها موثرند و نقشی در به وجود آمدن تیکها ندارند. اکثر تیکهایی که تازه آغاز شدهاند، اغلب نیاز به درمان ندارند. مسیر محدود و گذرایی دارند و به سمت اختلال جدیتری پیش نمیروند و حداکثر طی دورههای استرس آور عود میکنند. اگر تیک بیش از ۱۲ماه ادامه یابد، تیکهای مزمن و پایدار به حساب میآیند و معمولاً انقباض ماهیچه در آن ها بیش از حد و بسیار شدید است؛ این تیکها مشخصاً بهصورت حملههای دورهای هستند و غالباً شدت آن در نوسان بوده و مرتب تغییر می کند. بهترین راه پیشگیری از اختلالات تیک «تخلیه فشار و تنشهای عصبی» میباشد که با فراهم کردن فضاهای تفریح و ورزش میتوان با آن به مقابله پرداخت. غالباً تعداد تیکها با کاهش فشار روحی و در مواقعی که محیط آرام است و ترس، وحشت و نگرانی وجود ندارد، تقلیل مییابند و به حداقل میرسد. معمولاً در درمان این اختلال از روشهای آرامبخشی، آموزشی و دارویی استفاده میشود. در روش آرام بخشی با استفاده از فنون تنآرمیدگی(ریلکسیشن) با دور ساختن تنش بدنی و رها شدن از انقباضات عضلانی، فرد به آرامش میرسد.
تهبندی: مطلب بالا را داداشم برام ارسال کرد. بجز قسمتی که گفته شده: فرد میتواند برای مدت کوتاهی جلوی آنها را بگیرد، تمام نشانههاش را دارم. دارویی که دکتر بهم داده اندکی شدت پرشهای سرم را کم کرده، باید صبر کنم ببینم با مصرف بیشتر دارو به چه نتیجهای میرسم.
سلام اخوی جان….اسم این بیماری دیستونی گردنیه با جستجو این موضوع نتایج خوبی بدست میاد… یکی از موراد:
درمان
فعلا بهترین روش درمان (برای کاهش علائم) دیستونی گردن، تزریق دیسپورت یا بوتاکس (Dysport or Botox) در عضلات گردن است. این کار بدون نیاز به بیحسی موضعی قابل انجام است. در اکثر موارد برای این کار نیازی به دستگاه نوار عضله (EMG) نمیباشد.
دیسپورت یا بوتاکس (Dysport or Botox) با تزریق داخل عضلات باعث تضعیف همان عضله میشود. اثر آن معمولا در عرض ۵-۴ روز شروع و در عرض ۲ هفته به اوج میرسد و تا ۴-۳ ماه اثر مطلوب دارو باقی میماند. ۷۰-۶۰% بیماران از تزریق رضایت نسبی یا کامل دارند.
عده ای از بیمارانی که در ابتدا به تزریق پاسخ میدهند پس از چند بار تزریق بعلت تولید آنتی بادی هایی در بدن بر علیه دارو، به تزریقات بعدی پاسخ نمیدهند. جهت کاهش احتمال تولید این آنتی بادی ها فاصله تزریق ها نباید کمتر از ۳ ماه باشد.
از عوارض احتمالی تزریق در عضلات جلوی گردن بروز اختلال بلع بصورت موقت (چند روز یا چند هفته) است که در درصد کمی از بیماران رخ میدهد. از عوارض تزریق در عضلات پشت گردن شل شدن و افتادن سر است که این عارضه نیز گذرا و کوتاه مدت است.
درمان با داروهای خوراکی نظیر کلونازپام (Clonazepam)، بکلوفن (Baclofen)، آنتی کلینرژیک ها نظیر بیپریدین (Biperidin)، تری هگزی فنیدیل (تریفن یا آرتان)، و گاباپنتین (Gabapentin) و داروهای دیگر گاهی میتواند موثر باشد.
از روشهای دیگر درمان دیستونی گردن تحریک عمقی مغز (DBS) است که در برخی از بیماران میتواند موثر باشد.
سپاس از اطلاعات خوبتون
خیلی جالب بود،
حالا هرچی بگم مهرداد استرس نداشته باش شاد باش واینها کو گوش شنوا
جالبترش اینه که میگه تخلیه فشارهای روانی…
گاهی وقتی تنهایی روی شکم یا حالتی که میتونی بیشترین صدا را تولید کنی قرار بگیر و داد بزن
با تمام وجود
من روی شکم در حالی که سرم پایین تر از تخت باشه بیشترین حالتیه که میتونم داد بزنم!
خاطره بگم برات،
دوستی تعریف می کرد یه روز یکی درخونشون در زده، خواهرش رفته درو باز کرده و بعد در را کوبیده به هم و اومده داخل و گفته یه پسره بی شعور اومده درخونه به من چشمک میزد! دوستم حالت غیرتی دویده رفته دم در یخه پسره را گرفته پسره هی چشمک میزده و میگفته آقا بخدا من مامور آب وفاضلابم اومدم کنتورتون را چک کنم، دوستمون گفته نالوتی چرا چشمک میزنی؟ پسره گفته بابا این تیکه خودش میشه…
———————–
سلام
ممنون از پیام کاملت
کار من بیداده
یعنی
داد درونی
بقول معروف
این نیز بگذرد
تا مشکل بعدی چه بیاد بر سرم
ایشالله این گیر و گرفت ها موجب گشایش های اوخروی بشن برامون
دیگه وبلاگ شما خاص نیست شده مثل صفحه همه معلولین،همش شده ناله،بیداد ،داد درونی،افسردگی،مشکل بعدی،اوخروی،یهو وبلاگتم سیاه کن،جای کامنت ها رو هم بردار،چون میبینی که کسی دیگه براتون کامنت نمیزاره،یادمه قدیما ملت میومدن اینجا هایپر میشدن……….. زندی جون دوست داریم(به بهی نگیاااا)
———————
سلام اخوی جان
بنده دربست مخلص شمام
توجه شما را به اسم و عنوان وبلاگ جلب مینمایم
بعد ده سال وبلاگ نویسی طبیعیه کفگیر به ته دیگ بخوره
۲۰ سال معلولیت بنده را تحلیل برده و طبیعیه که از دردهام برای دوستان بنگارم تا تتجربه هام را با دوستان درمیان بگذارم تا اونها هم خودشون را برای مشکل های پیش رو آماده کنند و البته از نداشتن این مشکل ها احساس خوبی داشته باشند
و من الله توفیق خان عمو
سلام …. مثل همیشه عالی بود …. موفق باشید