نوید مجاهد

چند سال پیش یه ایمیل اومد برام که میگفت: سلام، من نوید مجاهد هستم و میخوام بچه‌هایی را که به نوعی از معلولیت مینویسن را یکجا جمع کنم، آیا دوست داری تو هم با ما باشی؟ من هم گفتم چرا نه؟ از خدا هم میخواهم. چند روز بعد نوید یه ایمیل داد و گفت: این قالب را ببین دوست داری؟ گفتم خوبه اما لطف کن رنگ پس زمینه را سفید کن و ….. . خلاصه، تغییرات اعمال شد و وبلاگ راه افتاد. هر وقت هر ایرادی داشتم یه ایمیل میدادم به نوید و سه سوته بهترین جواب را پس میفرستاد. چند بار باهاش تلفنی حرف زدم، خیلی ماه بود، قطعا هر کسی که یه بار صدای نرم و نازک و با احساس نوید را شنیده باشه تا آخر عمر اون صدا و لحظه‌های اون تماس را به یادگار خواهد داشت. من اصلا آدم احساساتی‌ای نیستم، اما اشک‌هام مرتب حروف روی کیبورد را مات میکنن و تایپ کردن برام سخت میشه، مثل اینکه نوید اینجاست و داره انگشت میکنه تو چشم من!؟ نوید خان بعد تو دیگه کی از این سیستم وبلاگ که برامون درست کردی سر درمیاره؟ نوید جان تو پشتیبان ما بودی، میشه گفت پدرخوانده‌ی ما بودی، کلک نکنه پیش پیشکی رفتی و داری برامون سایت و وبلاگ میزنی تا یکی یکی بیاییم و بنویسیمش. نوید جان بهت سفارش قالب نمیدم چون میدونم کارت درسته‌، اما یادت باشه قسمت لینک دوستان را برام طوری درست کنی که مثل این وبلاگ خراب نشه، خودت که بهتر میدونی همه از آدم توقع لینک دارن.

پیوست: پرواز نوید مجاهد برای ما دلتنگی زیادی به همراه آورد، اما خودش که همیشه آروم بود، سبک شد و دل باز، حالا سبک و سریع حرکت میکنه و به هر جا که دوست داشت و نمی‌تونست بره، سرمیزنه، یه روز پیش منه و یه روز پیش
توست، دیر نیست روزی که من پیش او باشم و تو، کاشکی همه از من و تو هم مثل نوید به خوبی یاد
کنند.
هجرت نوید نیک مرد عزیز را به خانواده‌ی بزرگش تسلیت میگم‌ و برای ایشان آرزوی نویدهای نیک مینمایم 

بازدیدها: 1748