پیرو مطلب قبلی که گفته بودم اگه میخواهی بدونی از این هم فعالیتم را کمتر کنم چی میشه، برای این دفعه یه مطلب داغ داغ داغ نوشتم، چند سال پیش در قسمت زیر دلم سوزش بسیار زیادی حس میکردم، مثل این بود که ذغال داغ گذاشته باشن روی (بابا منحرف، این چه فکری که کردی) مثانه و پهلوهام یا اینکه انگار داشتن میخ داغ فرو میکردن تو تنم. رفتم پیش پزشک متخصص کلیه و مجاری ادرار، دکتر بهم گفت: مشکلی نداری، این سوزش عصبیه. دکتر یه سری قرص برام تجویز کرد که با مصرف اونها سوزشم کم بشه. از قدیم خارجی همون قرصها را داشتم و شروع کردم به روزی ۳تا قرص ۲۵میلیگرم آرام بخش دردهای عصبی خوردن. حالا نگو دکتر قرص ۱۰میلیگرم تجویز کرده بود اون هم ایرانی و کچیشو، نتیجهی خوردن اون قرصها این بود که تمام طول روز و شب را خواب بودم، البت برای غذا خوردن بیدارم میکردن اون هم با زور و برای چند دقیقه. الان که در طول ۲۴ساعت فقط ۵ساعت خوابم میبره اونهم بریده بریده میفهمم اون خوابهای طولانی چه حـــــالـــی داره، احتمالا حال معتادها هم مثل همون وقت من باید باشه.
پیآمد: یکشنبهی گذشته از تلویزیون فارسی آمریکا باهام تماس گرفتن و خواستن دربارهی معلولیت تو برنامهشون نطق کنم، من هم براشون کلی از گروه باور گفتم و از خودمون که ملت باشیم بد گفتم.