ایمیل های من و حامد در مورد ازدواجش البته با حذف احوال پرسی و….:
حامد عزیز فکر کردن به فکر نظر شما چند سئوال را پیش میاره
-
آیا پدر و مادر شما با شما برای چنین خواستگاریی با شما همراهی میکنند؟؟
-
تحصیلات شما چقدر است؟؟
-
آیا شما سربازی رفتید؟؟
-
آیا شما شغل خوب و پر درآمدی دارید؟؟
-
آیا شما مسکن دارید؟؟
-
آیا شما کمبود ندارید که اینهمه آدم سالم را ول کردید و زن معلول میخواهید؟؟
-
آیا شما برای اثبات سلامت روانی حاضر به مراجعه به پزشک اعصاب و روان هستید؟؟ در ضمن حامد عزیز شما هنوز برای چنین تصمیم هایی خیلی خیلی کم سن هستید اینطور ازدواج ها باید با یه پیش زمینه ی عشقی و احساسی شروع بشن با در نظر گرفتن تمام مواردی که من گفتم و خیلی چیز های دیگر، نه اینکه آدم اول تصمیم به ازدواج با معلول بگیره و بعد دنبال موردش بگرده.
معلولیت جسمانی مدل های مختلفی داره از معلولیت های ناپیدای ژنتیکی بگیر تا ذهنی حرکتی بگیر تا ناشنواوا و نابینا و ناگویا و آدم سوخته و فلج اطفالی و قطع عضو و قطع نخاع و…….. شما میتونی کدومشون را تحمل کنی، با این دختر های جور واجور و تیتیش مامانی توی کوچه خیابون من یقین دارم که شما حتی نمیتونی یه همسر دماغ گنده را تحمل کنی چه برسه به اینکه هرچی به همسر زیبات میگی عزیزم دوست دارم بهت: بگه هان ؟؟ چی میگی؟؟ خلاصه که من با گفته های شما عقلانی برخورد میکنم میتونی ناراحت بشی من ناراحت نمیشم.
جواب حامد به متن بالآ : خیلی تند جواب دادید ولی سعی میکنم کامل و آرام جوابتونو بدم.
-
من ۲۲ سال سن دارم .
-
دارای شغل دولتی و حقوق کارمندی.
-
دیپلم ریاضی هستم و بزودی دانشجو خواهم شد.
-
تست عقل و روان هم اگه لازم باشه میدم .
-
اگه طرف مقابلم دماغش گنده باشه قبول نمیکنم (مگه مغزم مشکل داره؟) از نظر مسکن هم مشکل ندارم مبایل دارم و تا ۱٫۵ سال دیگه (امیدوارم) اتومبیل هم بخرم. اگه این تصور اشتباه برای شما پیش آمده که من با این نهیب ها جا خواهم زد اشتباه میکنید . مگه من قرار خودمو شهید بکنم یا اسمم رو تو تاریخ ثبت کنم که برم همسر دماغ گنده و….. بگیرم؟ من گفتم و باز هم تاکید میکنم معلول یا فلج و منظورم فردی است که نقص عضو داشته باشد نه نقص عقل . اگر هم میبینید که سعی میکنم شما رو واسطه کنم برای اینه که شما رو فردی روشنفکر و البته هم درد با این گروه از افراد میدانم .
جواب من به حامد : عزیز دل مهم ترین سئوال من را جواب ندادی: پدر و مادر شما برای شما به خواستگاری دختری میرن که نتونه حتی روی تختش بشینه چه برسه به اینکه براتون چایی و صبحانه و نهار درست کنه خانه را تمیز کنه و…….. البت همه ی معلول ها به این ناتوانی که من میگم نیستن اما باید خونه ی پرش را در نظر گرفت. خوب از نظر شغل و تحصیل بد نیستی اما بدان که بیشتر دختر های معلول بسیار تحصیل کرده هستند و
این در آینده ی یک ازدواج خیلی مشکل دار خواهد شد. دماغ بزرگ با یه عمل یه ملیونی درست میشه اما آدم های معلول هر چند وقت یه بار عمل های یه ملیونی دارن نه برای برطرف نمودن معلولیتشون بلکه برای اون که همینطور معلول سالم بمونن. آدم کر و لال که مشکل جسمانی نداره و از زیبایی هم میتونه بسیار بهرمند باشه. جسم مشکل
دار روح آدم ها را مشکل دار میکنه نه روح فرد معلول بلکه روح طرف مقابلش رو میگم.
البته که خیلی از معلول ها هم روحشون مشکل دار هست. هرکسی معلولیت و آدم های معلول را به یه چیزی تشبیه میکنه. من میگم: فرد معلول مثل پل میمونه، پلی از دنیا به آخرت، حالا میشه از روی پل رد شد و میشه به هر دلیلی از روی پل پرید یا پرت شد پائین.
پل ها شکل و مکانشون با هم فرق میکنه یه پل ممکنه امنیت و یا ترس را به آدم القاء کنه، نوع معلولیت و روحیه آدم ها هم همینطوره. در آخر : ۲۲ سالگی برای ازدواج خیلی زوده و من پیشنهاد میکنم تا لیسانست را نگرفتی ازدواج نکنی و جواب حامد به من : نظر شما رو درمورد سن ازدواج شنیدم. من اصلا به ایدئولوژی شما اعتقاد ندارم . این که حتما باید به سقف سن ۲۴ یا ۲۵ برسیم برای ازدواج جزو عقایدی است که به ماها تزریق کردن. من هر روز به وبلاگ سر میزنم و به دوستانی که پیغام گذاشتن میل زدم و کمابیش با آنها در ارتباط هستم. من همچنان مصرانه بر ازدواج با فردی که وصف اون شده رو دارم و به هر طریق ممکن سعی میکنم به این هدف جامه عمل بپوشانم.
بازدیدها: 1571