برای راه رفتن

یک جهانگرد معلول ژاپنی می‌گوید قصد دارد از روی صندلی چرخدار بلند شود، و به کمک یک لباس روباتی پیشرفته سال آینده منطقه میراث قرون وسطایی جهان فرانسوی را بپیماید. اوچیدا ۴۸ ساله که ۲۷ سال پیش در یک حادثه اتومبیل توانایی راه‌رفتن را از دست داده، می‌گوید: از مدت‌ها قبل خیال دیدار از صومعه زیبای مون سن- میشل را داشته است‌ که در جزیره کوچکی در نورماندی در شمال فرانسه قرار دارد. اکنون او در تلاشی که برای تابستان آینده طراحی شده است،‌ قصد دارد که این کار را به کمک یک لباس روباتی به نام عضو هیبرید کمکی (HAL) انجام دهد،‌که مانند یک اسکلت خارجی عمل می‌کند و قدرت عضلانی پاهای فردی که آن را پوشیده است‌، تقویت می‌کند. HALکه نیرویش را از باتری می‌گیرد، برای کمک به حرکت و کارهای دستی سالمندان و کمک به بیماربران در بیمارستان در بلند کردن بیماران طراحی شده است- تکانه‌های درون عضله را شناسایی می‌کند تا حرکات بدن فرد را پیش‌بینی و از آنها حمایت کند. یک مدل تمام بدنی HALبوسیله استاد دانشگاه تسوکوبا در ژاپن، یوشیوکی سانکایی، به هم بازوها و هم به پاها کمک می‌رساند و به کاربران کمک می‌کند تا باری را تا حداکثر وزن ۷۰ کیلوگرم را با یک دست بردارند. اوچیدا و گروه پشتیبانش از یک نسخه ابتدایی‌تر از این لباس در تلاشی ناموفق برای فتح قله ۴۱۶۴ متری بریتبورن در سوئیس در سال ۲۰۰۶ استفاده کردند که در آن کوهنوردانی که لباس‌های روباتی پوشیده بودند، اوچیدا را حمل می‌کردند. اوچیدا می‌گوید می‌خواهد جزیره سنگی کشندی مون سن میشل دیدار کند، که یک مسیر باریک و پرشیب در آن به دیر و یک قلعه قدیمی ختم می‌شود، تا ثابت کند که افراد معلوم می‌توانند مکان‌های تاریخی را بدون تکیه کردن بر تسهیلاتی مانند بالابرها دیدار کنند. منبع

پاورقی: این متن را در فرستادم برای برنامه‌ی نود و عادل فردوسی‌پور: برنامه نود به خود اجازه میدهد در چهارچوب فوتبال از هرکس در هر پست و مقامی انتقاد کند و با نظر سنجی‌های پیامکی هر کسی را که بخواهد نابود میکند، اما آیا این شجاعت را دارد که از خود و دوستان گزارشگر فوتبال انتقاد کند؟ یک بار هم نظر سنجی پیامکی بگذارید تا مشخص شود کدام گزارشگر فوتبال بیشتر از همه روی اعصاب ملت رژه میره و از هنرمندان بی هنره و چسبیده به فوتباله نه از فوتبال. همانطور که داوری را نقد میکنید گاهی گزارش‌ها را نقد کنید.



پاراواک
Parawalk شبیه ساز حرکت در معلولان قطع نخاع

بازدیدها: 36

حادثه یا معجزه

یه گزارش از تلویزیون فارسیBBCپخش شد، چون جالب بود دقیقا همون گزارش را برای آگاهی دوستان تایپیدم: حدود دوسال و نیم پیش در پکن بود که مونیک فن در فورست دو نقره‌ی پارالیمپیک برد، رویای مونیک طلای پارالیمپیک ۲۰۱۲ لندن بود، رویایی که اکنون به باد رفته، چون اجازه‌ی شرکت در این مسابقات را ندارد. مونیک در ۱۳ سالگی بازیکن هاکی بود تا اینکه یک عمل جراحی به نخاعش آسیب زد و پاهایش فلج شد، در ۱۵سالگی تمرین در رشته‌ی سه‌چرخه سواری را شروع کرد. مونیک میگوید: اون‌موقع توانبخشی انجام دادم و توانایی‌هام خیلی بیشتر شد رو صندلی چرخدار بودم اما خیلی کارها میتونستم انجام بدم، بتدریج این سرگرمی تبدیل به شوق شد و من یک ورزشکار درجه یک شدم. تمرین و مسابقه و مدال همه‌ی زندگی مونیک شد تا ۹ماه پیش در اسپانیا که هنگام تمرین یک دوچرخه سوار از عقب با او تصادف کرد و او را به زمین زد، بر اثر این تصادف او مبتلا به کمر دردهایی شد که سبب شد در بیمارستان بستری و توانبخشی برایش  انجام شود، ۴ماه بعد ناگهان مونیک متوجه احساسی عجیب و نا آشنا شد. مونیک میگوید: من قبلا چنین حسی نداشتم، متوجه شدم  وقتی دستم را فشار میدم پاهام سوزن سوزن میشه که خیلی درد داشت، احساسی عجیب و غیر واقعی بود که ۱۳ سال تجربه‌اش نکرده بودم. دکتر کریستف اسمیت متخصص توانبخشی مونیک میگوید: ظاهرا انسدادی که در نخاع بوده برطرف شده و من توضیحی از نظر پزشکی برای آن ندارم. و بعد چیزی شبیه معجزه اتفاق افتاد. مونیک در این مورد میگوید: این زیباترین چیزیست که میتوان آموخت، عالیترین تجربه‌ی زندگی اینه که کف زمین هستی بعد یهو شروع میکنی به سینه خیز و بعد روی زانو راه رفتن، وقعا اینکه ناگهان بایستی و اطرافت را نگاه کنی و قدم برداری احساس فوق العاده‌ایه، احساس شعفی که نمیتونی توصیف کنی چقدر زیباست، حسش میکنم اما هنوز نمیتونم با کلمات بیانش کنم. دکتر کریستف اسمیت میگوید: من تا به حال ندیده بودم کسی این همه سال روی صندلی چرخدار باشه و بعد یهو شروع کنه به راه رفتن، بهبودی به این سرعت در ضایعه‌هایی به این شدت دیده نمیشه. مونیک که دیگه اجازه‌ی شرکت در رقابت‌های معلول‌ها را نداره با چالش تازه‌ای روبرو شده، او باید هدف و آینده‌ی زندگیش را یک بار دیگه از نو تعریف کنه. مونیک میگوید: احساس دوگانه‌ایست، من دیگه اشتیاق و آرزوهام را بعنوان یه ورزشکار ندارم اما بجاش یه چیز دیگه دارم چیزی که از هر مدالی قشنگتره، الان دلم میخواد بدوم، دوچرخه سواری کنم یا حتی در مسابقات سه‌گانه شرکت کنم، دلم میخواد هر چیزی را که تا حالا انجام  ندادم تجربه کنم، احساس کودکی را دارم که تازه راه افتاده.  
پسینه: در گنگره‌ای بین المللی از ملیت‌های مختلف جمع شده بودن و از نقش و جایگاه گل‌های محبوب‌شون تو زندگی‌شون حرف میزدن، هلندیه میگه: گل لاله قلب و روح و جان و همه چیز ماست. ایرانیه که اصفهانی هم بوده میگه: ما بعد توالت، با این گلا وا، کو نمونا پاک میکونیم. فرانسویه میگه: گل رز گران بهاترین دارایی ماست. اصفهانیه میگه: ما بعد توالت، با این گلا وا، کو نمونا پاک میکونیم. این داستان ادامه پیدا میکنه تا بالاخره نوبت اصفهانیه میرسه و میگه: گل محبوب ما کاکتوسس، بی‌بینم کی وجود دارد باهش کونشا پاک کوند. سرگذشت مونیک من را یاد این جوک قدیمی انداخت. اگه گفتی چرا؟؟


ویلچر برقی  فاتح یا  shark XS110

لینکهای دوستان من

بازدیدها: 59

دست

اگر انگشت‌های دست راستم را که حرکتی ارادی ندارند را ندید بگیرید دست راست من تمام حرکات یه دست سالم را داره، خدا را هزاران شکر که انگشت‌هام جمع و مچاله نشدن. دوست بزرگوارم جناب آقای کاوسی نویسنده‌ی وبلاگ روزهای جانبازی ازم خواستند چند عکس از دست راستم بگیرم و براشون بفرستم، من هم اطاعت امر نمودم. بعد اینکه دست من برای آقای کاوسی رو شد باهام تماس گرفتند و گفتند: دست من هم مثل دست تو بود اما دکتر خلیل الله ناظم دستم را عمل کرد و تعدادی از تاندون‌های مچ دستم را به انگشتانم پیوند زد و الان انگشتانم قوی و در اختیار هستند. آقای کاوسی به من توصیه نمودند پیگیر این پیوند باشم. از آنجا که دکتر ناظم اصفهان هستند، دنبال پزشکی در تهران گشتم و فهمیدم بیمارستان امام متخصص دستی داره، معروف. زنگ زدم و گفتم: آیا در بیمارستان امام متخصص دستی بنام فرزان هست؟؟ گفتن: ایشان روزهای سه‌شنبه صبح پذیرای بیمارها هستند اما الآن برای یک ماه در مرخصی هستند.

پیآمد: این روزها همه به مردم سیل زده‌ی ‌پاکستان کمک میکنند، شما چطور؟ کمک کردید؟ داداش من ۱۰۰هزار تومان به مردم پاکستان هدیه کرد من هم ۱۵۰هزار تومان برای رضای خدا دادم، خانواده نیز مقدار متنابهی پیراهن و تی‌شرت و شلوار و…. کاملا نو هدیه نمودند.

بازدیدها: 67

زشت و زیبا

سریال بزنگاه شبکه۳ سیما خیلی صدا کرده، نویسنده و کارگردان دقیقا دست گذاشتن روی اون چیزهایی که پرداختن به اونها در تلویزیون ممنوعه. ما ایرانیِ‌ها خودمان را در انجام هر کاری آزاد و محق می‌دانیم اما دیگران را از پرداختن به همون کارها منع می‌کنیم و می‌گیم این کارو نکنی‌هآاا؟! کارها و حرف‌های سریال بزنگاه کاملا ساده و روزمره هستد که برای همه پیش میاد، جالبه که همه به این سریال می‌خندیم اما بالاخره خودمان را در آینه‌ی تلویزیون تاب نمیآریم و می‌گیم عطاران فلان و بهمان کرده؟! دست تولید کننده‌های این سریال گرم که نشان دادن سطح شیب داری که برای اشخاص ویلچری جلوی بیمارستان ساخته شده چقدر مسخره و خنده داره!! جالب اینه که روی رمپ درب شمالی بیمارستان بقیهالله میشه مسابقه‌ی موتور کراس برگزار کرد

پسوند: انباری مرورگر اینترنت در ویندوزXPدر آدرس زیر است، اون را به آدرس‌بار برنامه‌ی مرورگر عکس مثل ACDseeانتقال بدین و تمام عکس‌هایی را که در اینترنت دیدید را در ۴ پوشه ببینید:

C:Documents and SettingsAdministratorLocal SettingsTemporary Internet FilesContent.IE5

 

بازدیدها: 31