افسانه‌ای محلی

آذرخش یا رعدوبرق یک تخلیه‌ی الکتریکی شدید و بسیار سریع در هواست و همین تخلیه الکتریکی است که نور و صدا تولید میکند. پیش از ایجاد رعدوبرق ابرها طی فرایندهایی بشدت باردار می‌شوند که این بار معمولا مثبت است، روی سطح زمین بار منفی القا میکند و به این ترتیب مجموعه‌ی ابر هوا و زمین به یک خازن بسیار بزرگ تبدیل میشود که لحظه به لحظه بارشان بیشتر میشود و بنابراین اختلاف پتانسیل دو قطب آن در حال افزایش است. بالاخره مقدار این بار الکتریکی آنقدر زیاد میشود که اختلاف پتانسیل بین ابر و زمین به ۱۰ تا ۱۰۰ میلیون ولت میرسد. میدان الکتریکی حاصل از چنین اختلاف پتانسیلی هوا را با اینکه در حالت عادی نارساناست در یک سیر خاص یونیزه و به رسانا تبدیل میکند. به محض اینکه چنین سیری از مولکولهای یونیزه رسانا از ابر تا زمین ایجاد شود بارهای الکتریکی به طرف هم حرکت میکنند و در عرض یک ده هزارم ثانیه جریان وحشتناکی در حدود ۳۰ هزار آمپر از هوای یونیزه میگذرد. اما هر جریانی ضمن عبور از ماده با مقاومت اتمهای آن روبرو میشود و این مقاومت بخشی از انرژی الکتریکی را به گرما تبدیل میکند. با استفاده از اصول اولیه الکترومغناطیس میتوانید تخمین بزنید این جریان در ولتاژ ۱۰ میلیون ولت توان گرمایی در حدود ۱۰۰ میلیارد وات دارد. چنین توانی حتی در مدت زمان ناچیز یک ده هزارم ثانیه میتواند گرمایی در حدود ۱۰ میلیون ژول ایجاد کند این گرما باعث میشود دمای هوا در مسیر آذرخش به ۳۰ هزار درجه سانتی گراد برسد اگر کمی با قوانین حاکم بر گازها آشنایی داشته باشید میبینید که این تغییر ناگهانی دما (از حدود ۳۰۰ کلوین به ۳۰۰ هزار کلوین) حجم هوا را ۱۰۰برابر میکند و این یعنی یک انفجار واقعی انبساط سریع و شدید هوا یک موج ضربتی در هوای اطراف ایجاد میکند که با سرعت صوت و به شکل تندر یا رعد به گوش شما میرسد.
پایانه: یه روز بارانی که برادر همسرم منزلمان بود، گفت: بروجردی‌ها میگن: صاعقه هرجا به زمین بخوره اونجا الماس پیدا میشه. برادر خانمم میگفت: توی بروجرد مرد خسیسی را صاعقه میزنه، مرد خسیس نیمه جان به مردمی که آمده بودن کمکش کنند گفته بوده: ولم کنید، برید، بذارید الماسم را پیدا کنم.

تا حالا دو روش اصلی و چند روش فرعی برای ساخت الماس مصنوعی اختراع شده. یکی از راه‌های تولید الماس مصنوعی در آزمایشگاه روشی است که در فشار و درجه حرارت بالا انجام می‌گیرد. با توجه به قدرت صاعقه، میشه متصور شد که اگر صاعقه به جای درست(پر کربن) اصابت کنه ممکنه موجب پدید آمدن الماس بشه.

بازدیدها: 1298

تغییر CHANGE

تا حالا شده حرفی که آمده توی دهنتون را با اونچه که آمده توی ذهنتون عوض کنید؟ در این مواقع اشتباه لپی پیش میاد، این اشتباه‌ها بعضی وقت‌ها نتیجه‌ی شرم آوری دارن و خیلی وقت‌ها خنده دار. مثلا اول همین ماه مجریه برنامه‌ی تلویزیونی و زنده‌ی گل برگ جان‌سوز و جانگداز را میخواسته باهم عوض کنه که قاطی میکنه میگه جان گوز. یه چیزی که در تمام دنیا باعث انبساط صورت و خنده میشه صدای انفجار گونه‌ای است که به واسطه‌ی خروج گازهای روده از مخرج حاصل میشه، اگه به دوربین مخفی‌های مختلف که در کشورهای مختلف تهیه
شده نگاه کنید این مسئله کاملا مشخصه. شما را چی؟ میخندونه؟
در ریاضی و فیزیک و شیمی و زیست شناسی قوانین و روابط زیادی وجود داره، یکی از اون قوانین در مورد رابطه‌ی حجم و فشار و دمای گازها بحث میکنه حالا اگه تونستی بگی رابطه‌ی انفجار گاز در مخرج با ضریب انبساط صورت چیه؟

پیوست: افشین قطبی دستت طلا، چه حالی داد تماشای مسابقه‌ی تیم ملی ایران با تیم کره‌ی شمالی، و بعد اون ایران و امارات، امپراطور تماشای تیمی که به میدان فرستادی موجب زنده شدن خاطره‌های دور فوتبالی شد، یادمه اولین بار تیم منتخبت را در زمان مربیگری بلاژویچ دیدم، امپراطور کاشکی علی دایی و خداداد عزیزی را هم دعوت میکردی تا هم مشکل گل زنی تیم حل میشد هم تیم خاطره‌ها‌مون کامل میشد 

نحوه درمان یبوست

مطالعات انجام شده درموردمباحث تغذیه بعد از آسیب نخاعی

تغذیه در افراد دچار آسیب نخاعی

عکس های عروسی نانسی عجرم

بازدیدها: 60

۴شنبه سوری

ریل‌ راه‌آهن۲جور پیچ بزرگ داره:۱-پیچ دنده درشتی که ریل را به چوب‌های روی زمین ثابت میکنه.۲-پیچ دنده ریزی که ریل‌ها را به هم متصل میکنه. این پیچ‌ها  زود خراب میشن و باید مدام عوض بشن. موقع تعویض بعضی از این پیچ‌ها روی زمین جامیمونه. ۲۲سال‌پیش وقتی در مقطع راهنمایی درس میخوندم نزدیک عید که میشد با بروبچ میرفتیم روی ریل‌راه‌آهن را با دقت می‌گشتیم تا اون پیچ‌های مستعمل را پیدا میکردیم و میبردیم تراشکاری و میدادیم سرگل پیچ را به قطر ۵میلیمتر و به طول ۱۵میلیمتر سوراخ میکردند، بعد سوراخکاری وسیله‌ای داشتیم بنام دیواری جهت ایجاد صدای انفجار. نحوی استعمال دیواری اینطوری بود که: توی سوراخش گوگرد کبریت می‌ریختیم و یه پیچ هم می‌گذاشتیم توش، پشت به دیواری می‌ایستادیم و دیواری را می‌کوبیدیم به دیوار، صدای انفجار با میزان گوگرد کم و زیاد میشد. تا چشم بهم زدم ۱ثانیه گذشت مثل ۳۶سال عمرم.  

ته‌بندی: سال۱۳۵۸توی کوچه چیزی پیدا کردم، انداختمش توی آتیش وقتی ترکید تا یک ساعت چیزی نمی‌شنیدم، بعدا فهمیدم اون یه گلوله‌ی کلت کمری بوده

نتیجه‌ی عمل دکتر صابری روی یکی از دوستان

دست و آغوشی گرم و نرم برای همه

بازدیدها: 47