سوسول بازی

۱_ در دوران ابتدایی کیف معلم که دست‌به‌دست اومد آخر کلاس، من گرفتمش و گذاشتم زیر میزم و متعاقب اون تنبیه شدم اساسی.

۲_ در سال‌های جنگ من در مدرسه‌ی راهنمایی شهید مهدوی در منطقه‌ی۱۲تهران تحصیل می‌کردم که پرسنلش جملگی روانی بودن و به هر دلیلی بچه‌ها را وحشیانه‌ تنبه می‌کردن، فامیلی بعضی‌ از اون آدم‌های روانی را که یادمه میارم تا بچه‌هاشون اگه پیدا کردن خجالت بکشن: مدیر:اشرف‌مدرس-ناظم:حمیدکاظمی-اشرف‌آبادی- معلم‌ها:ناصرمیرزایی-ستاری-اینانلو-یزدی-بهمن‌آبادی.

۳_ آدم‌خوش‌حسابی هستم تا بتونم شریک مال مردم‌دزدباشم.

۴_ تا چند وقت پیش بدون شورت و شلوار فقط با یه ملافه که میانداختم روی پایین تنه‌ام میشستم پای کامپیوتر.

۵_ تصمیم دارم با خانمی: مومنه- زیبا- قدبلند- لاغر و خوش اندام- تحصیل کرده-۳۰ساله- خانه‌دار ازدواج کنم، آمآااا: او تصمیم نداره با من ازدواج کنه.

ته‌بندی: اگه بدونم کدام وبلاگ نویسی این سوسول بازی یلدایی را راه انداخته مثل۴_بدون شورت و شلوار وبلاگش را دید میزنم.

بازدیدها: 36