فرزندپروری
ضایعه نخاعی در پارک
یک ساعت قبل غروب، با بچهها میرم پارک محلمون.
از وقتی از خانه خارج میشم تا برسیم به پارک که صدمتر با منزل فاصله داره و توی پارک با همه سلام و احوال پرسی میکنم. به واسطه پدرم و وضعیت تابلو خودم اینجا همه منو میشناسن و بهم محبت دارن.
یه خانمی میگفت: وقتی فهمیدم بچه دار شدی، بخدا بیشتر از بچههای خودم، برات خوشحال شدم.
یه خانم دیگه میگفت: دوتا پسر کمه، حتما یه دختر هم بیار که غمخوار و مراقبت باشه.
چند روز پیش تو پارک یه آقایی بهم گفت: من پزشکی تحقیقاتی خوندم، ممکنه بدونم به چه دلیل روی ویلچر هستی؟ گفتم: من در حادثه با موتور، ضایعه نخاعی شدم.
گفت: در این زمینه علم به سرعت در حال پیشرفته و حتما به زودی درمان موثری برای این مشکل پیدا میشه.
بعد کلی گفتگو، در نهایت گفتم: اراده الهی بر این نبوده و نیست که کسی بتونه روزی نخاع را پیوند بزنه و ترمیمش کنه. چون در اینصورت افراد صاحب قدرت و ثروت هروقت پیر بشن سرشون را به یک بدن جوان پیوند میزنن و اینطوری انسانیت ازبین خواهد رفت.
کمی فکر کرد و گفت: دلیلت کاملا منطقیه.
سلام فرمانده
سلام فرمانده، اگر از احوالات ما بخواهی، حال و روز ما خوب نیست، حال و روز ما خیلی بد است، افتضاح است. همه عصبی و پرخاشگر هستیم.
فرمانده. کجایی که ببینی که ۴۰ سال است بنام اسلام ناب محمدی و انتظار فرج، در تحریم و بحران و فقر و فساد و فحشا و تورم روزانه، غرقمان نمودهاند.
فرمانده، بیا و ببین سید علی ده نودیها را فراخوانده تا در سیمای جمهوری اسلامی شاهد حکم رشد، لاتها و چاقوکشها و قمهکشی و قتل و جنایت و قاچاق باشند. فرمانده، ۴۰ سال است که در سیمای جمهوری اسلامی جز خشونت و دزدی و جنایت نشر نمیشود.
فرمانده، هفت تیرکشی مداح بس نبود! بود قتل همسر توسط نجفی بس نبود! چرخاندن سربریده زن جوان در شهر بس نبود؟ انداختن نوزاد در سطل زباله چیز کمی است؟ اینهمه خفتگیری و گوشی قاپی انواع آفتاب دزدی کافی نیست؟
فرمانده، بزرگترین جادوگران تاریخ بشریت در این نظام گردهم آمدند تا غیب شدن دکل نفتی و کشتی نفت کش و پول نفت و گاز و پتروشیمی و خالی شدن صندوق امانات بانک ملی و اختلاس های فوق کلان از بانکهای صادرات(رفیقدوست) ملی(خاوری) و صدها مورد دیگر را رقم بزنند.
فرمانده، دیدی چگونه متروپل را روی سر ملت ایران ویران کردند.
فرمانده اینجا آنان که خود را از یاران تو و هم لباس جدات میدانند، در بورس و در موسسات مالی اعتباری که بنام پدرانت ثبت کردند شیک و مجلسی اموال مردم را به تاراج بردند.
فرمانده، خبر دار باش که در این کشور هیچ چیز مهم نیست جز غارت و چپاول ثروت ملی و مال اندوزی و خوشگذرانی و عیاشی و خرید سیسمونی از استانبول و دبی و لندن ….
فرمانده به سیدعلی بگو که مردم شریف و دردمند و زجر کشیده ایران، او را ریشه و منشاء همه فسادها میدانند، مردم اعتقاد دارند سید علی با نقش اساسی که در راس قدرت و در کلیهی امور دارد اگر از فساد زیر دستان خبر دارد و آنها را نادیده میگیرد مسئول است و اگر از فساد زیر دستان بیخبر است بازهم مسئول است.
فرمانده، بدان و آگاه باش در این کشور هرچه میکنند، بنام تو میکنند.
فرمانده، حرف دل همه مردم ایران بیش از ۴۰ سال گله و شکایت و درد ناتمام است، هرکس میتواند اونقدر برایت بگوید که بخواهی رستاخیزی بپا کنی، اما میترسم اگر انقلاب کنی بجرم نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی و محاربه با خدا بازداشت و محاکمه شوی.
فرمانده، میدانم که با درد دلهای مردم کامت را تلخ نمودم حتی بیشتر از واقعهی کربلا. العفو العفو العفو
نکات مهم در هدیه دادن
هفت نکته مهم در خرید هدیه برای پسربچهها :
در هنگام خرید هدیه برای پسر بچهها، در صورت خرید اسباب بازی، حتما به سن درج شده بر روی بازی دقت کنید و متناسب با سن بچه خرید کنید. خرید هدیه برای کودکان زیاد هم سخت نیست! حتی این ها نکات بهترین هدیه برای کودک ۶ساله میتواند باشد
سعی کنید در مناسبتها از خرید هدایای کمک اموزشی بپرهیزید، چون باعث ایجاد ذهنیت بدی در کودک خواهد شد، ولی همین جوری میتوانید وسایل کمک اموزشی بخرید.
اگر همزمان برای دختر بچهای هم میخواهید هدیه بخرید حتما دقت کنید که شبیه هم نباشند. هدیه تولد برای پسر بچه متفاوت است.
اگر پس از باز کردن هدیه چهره کودک بچه خوشحال نشد، بهتان بر نخورد و سعی کنید با صحبت و بازی کردن با وی حواسش را پرست کنید.
از خریدن هدیههای گران و نا مناسب با سن وی فقط به دلیل اینکه دیگر هم سن و سالان وی دارند خود داری کنید. لزومی ندارد برای پسر بچه ۹ سالتان گوشی هوشمند بخرید. خرید هدیه برای کودکان نیازمند اندکی تفکر است.
از خریدن لباس برای بچهها خود داری کنید، چون به هیچ وجه باعث خوشحالی وی نخواهد شد، و اگر هم مجبور شدید کفش ورزشی یا … بگیرید.
گاهی برای کادو به وی بازی در دنیای بازیها را به وی کادو دهید و مطمئن باشید خوشحال خواهد شد.
هفت نکته مهم در خرید هدیه برای دختر بچهها :
چون دختر بچهها معمولا روحیه ارام تری دارند با خرید یک عروسک میتوانید او را خوشحال کنید، به تناسب سنش نوع عروسک را انتخاب کنید، برای هدیه تولد برای دختر بچه ۳ ساله خرس عروسکی و برای دختر ۹ساله عروسک باربی مثلا بگیرید
از هدیه دادن لوازم کمک آموزشی به عنوان هدیه به شدت بپرهیزید. حس خوبی به کودک نخواهد داد و خودتان هم پشیمان خواهید شد بیدرنگ.
بر خلاف پسر بچهها میتوانید برای دختر بچهها لباس بخرید، البته حتما دقت کنید که دخترانه و مثل پرنسسها باشه. چیزی که دختر بچهها عاشقشند. البته این نکته خرید بهترین هدیه برای کودک یک ساله موثر نیست!
لوازم مناسب نقاشی نیز برای دختر بچهها عالیست. چون دختر بچهها تمایل به بازیهای آرام تر دارند مطمئنا باعث خوشحالیشان خواهد شد.
از خرید جواهرات و چیزهایی که نزد کودک ارزشی ندارند بپرهیزید. هدیهای برای وی بخرید که خودش هم ارزشش را درک کند.
کادوهای تکراری در فواصل نزدیک برای وی نگیرید. هر چند شما ذاتا دوست دارید برای وی چیزی بخرید و خوشحالش کنید ولی تکراری شدن خرید کادو باعث از بین رفتن ارزش و اعبتار آن خواهد شد.
از گرفتن بازیهای فکر برای دختر بچهها بپرهیزید. دختر بچهها زیاد به بازیهای فکری و مهارتی علاقهای ندارند و بیشتر بازیهای ارتباطی رو دوست دارند. البته استثناهایی در مورد خرید هدیههای کوچک برای بچهها هست! هم وجود دارد. خرید هدیه برای کودکان را جدی بگیرید! منبع
پسوند: در هدیه دادن به کودک نکاتی باید مد نظر باشه که موجب رضایت خدا و پیغمبر و کودک و والدینش، قرار بگیره.
باید توجه شود که هدیه کودک و والدین را در مقابل هم قرار ندهد.
از منظر یک شکارچی یا یک نظامی یا یک قهرمان تیراندازی، بهترین هدیه برای کودک تیر و کمان و تفنگ بادی است، هر دو نیز محبوب هر کودکی هستند، آیا چنین هدایایی موجب دردسر نمیشوند؟
تحصیل در شرایط کرونا
چند روز پیش پسرم امیرفرهاد که امسال کلاس دوم ابتدایی را شروع کرده، داشت نقاشی میکشید. برای اینکه تشویقش کنم، گفتم: آفرین، چه ماشینهای قشنگی را نقاشی کردی، اگر تمرین و تلاش کنی، میتونی برای شرکتهای بنز و BMW ماشین طراحی کنی.
امیرفرهاد بهم گفت: آره خیلی خوب میشه، یه BMW بزرگ طراحی میکنم و روش موتور آئودی AUDI میزارم تا قوی بشه.
تا اینو گفت، یاد شاهکارهای صنعت خودروسازی خودمان افتادم که موتور پیکان را گذاشته بودن تو اطاق پژو و موتور پژو را گذاشته بودن تو اطاق پیکان.
کلا ژن خوب ما ایرانیها اعتقادی به تحقیق و توسعه و نو آوری نداره.
پاورقی: اونا که مدرسه میرفتن، هیچی از درس و مشق نفهمیدن که اوضاع مملکت اینه، الان در شرایط کرونا نه معلمی هست نه درسی نه مشقی، وای به حال آیندگان )-:
ساعت خواب کودک
تا یک سال پیش وقتی میشنیدیم که فلان خانواده ساعت۲۰ شام میخورن و ساعت۲۱ خوابن تعجب میکردیم!؟ چراکه خودمان ساعت۲۴ با زور بچهها را میخواباندیم. مدتی بود به همسرم میگفتم باید کم کم زمان خواب بچهها را بکشیم جلوتر چون امیرفرهاد امسال باید بره پیش دبستانی و اگر خوابش کامل نباشه براش سخت میشه. با چند روز تلاش اکنون ساعت۲۱ سفره شام جمع میشه و ساعت۲۲ خاموشی کامله. اینطوری بچهها خودشون ساعت هفتونیم ۸صبح راحت بیدار میشن، آمآااا هرچه زود خوابیدن برای اهل بیت سود و منفعت داشته برای بنده جز داستان بوف شبگرد همراه نداشته. قبلا که دیر میخوابیدیم من حدود ساعت۲ میخوابیدم و ۵صبح بیدار میشدم. حالا بعد یک ساعت قل خوردن تو رختخواب فکر میکنم الان ساعت حدود ۵صبح باشه اما وقتی به ساعت نگاه میکنم میبینم تازه ساعت۲ هم نشده. از این زمان تا وقت نماز فکر میکنم و چرت میزنم و تا زمان نماز مجبورم چندبار ساعت را نگاه کنم.
پاپوش: هیچ چیز بدتر از بیخوابی نیست مگر ضایعه نخاعی. و وای به روزگار من ضایعه نخاعی بیخواب.
جوش و تاول روی دست و پا و آفت دهان در کودکان، علت، علائم و درمان
بیماری دست، پا و دهان (HFM) یک عفونت ویروسی شایع است که باعث ایجاد تاولهای قرمز دردناک در دهان، گلو و روی دست و پاها و ناحیهی پوشک کردن کودک میشود. بیماری دست، پا و دهان واگیردار بوده و بهراحتی از طریق دست نشسته، مدفوع، بزاق، مخاط بینی و یا مایع درون تاولها به دیگران منتقل میشود. کودکان زیر ۵ سال در معرض بیشترین خطر برای ابتلا به بیماری دست، پا و دهان قرار دارند چراکه این عفونت در مراکز مراقبت از کودکان، مهدکودکها و دیگر جاهایی که کودکان به یکدیگر نزدیک هستند شایع است. علاوه بر تاولها، کودکان معمولاً به مدت چند روز تب کرده و به دلیل احساس درد به هنگام خوردن مایعات، بدن آنها دچار کمآبی میشود. علائم بیماری معمولاً در عرض یک هفته از بین رفته و کودک بهطور کامل بهبود پیدا میکند. بیماری دست، پا و دهان درمانی نداشته و واکسنی برای پیشگیری از آن وجود ندارد ولی پزشک میتواند راههایی را برای درمان خانگی به شما پیشنهاد دهد تا با استفاده از آنها، راحتی کودک در طول دورهی نقاهت را تأمین کنید.
علل
شایعترین علت ابتلا به بیماری دست، پا و دهان آلودگی با ویروس کوکساکی ویروس A16 میباشد. کوکساکی ویروس متعلق به گروهی از ویروسها به نام انترو ویروسهای غیر پولیویی میباشد. برخی دیگر از انواع انترو ویروسها نیز در برخی از موارد باعث بیماری دست، پا و دهان میشوند. دهان، اصلیترین راه ورود کوکساکی ویروسها و ابتلا به بیماری دست، پا و دهان میباشد. این بیماری در طی تماس افراد با یکدیگر و از طریق موارد زیر منتقل میشود:
-
ترشحات بینی و گلو
-
بزاق
-
مایع درون تاولها
-
مدفوع
-
قطرههای ریز پخش شده در هوا پس از عطسه و سرفه
عوامل خطر
بیماری دست، پا و دهان در درجهی اول کودکان زیر سن ۱۰ سال و بهخصوص کودکان زیر ۵ سال را مبتلا میکند. کودکانی که در مراکز مراقبت از کودکان هستند بهطور خاص در معرض خطر شیوع بیماری دست، پا و دهان قرار دارند چراکه این بیماری از طریق تماس افراد با یکدیگر منتقل شده و کودکان کم سن و سال در بیشترین خطر برای ابتلا به آن قرار دارند. کودکان معمولاً با افزایش سن و تولید آنتیبادیهای ضد این بیماری در اثر قرار گرفتن در معرض ویروس عامل آن، نسبت به این بیماری مصونیت پیدا میکنند. بااینحال احتمال ابتلای جوانان و بزرگسالان به این بیماری وجود خواهد داشت.
علائم و نشانهها
تاولهای ایجاد شده در اثر بیماری دست، پا و دهان قرمز بوده و یک حباب کوچک حاوی مایع در سر آنها وجود دارد. این تاولها معمولاً افتاده و یک زخم بر جای میگذارند که زخمی با قاعدهی قرمز رنگ خواهد بود. کف پاها و دستها ممکن است دچار نوعی راش پوستی شود که شبیه به لکهها یا تاولهای قرمز رنگ میباشد. در برخی از موارد، یک راش صورتی ممکن است بر روی دیگر مناطق بدن ازجمله باسن و یا رانها دیده شود. بااینحال برخی از کودکان مشکلی غیر از زخم در پشت گلو نخواهند داشت. تشخیص بیماری دست، پا و دهان در کودکان (بهخصوص کودکان بسیار کم سن و سال) درصورتیکه زخمها فقط در درون دهان و گلو ایجاد شده باشند امری دشوار است. کودکان کم و سن و سال ممکن است نتوانند به والدین خود اطلاع دهند که به گلودرد مبتلا هستند ولی درصورتیکه کودک شما دست از خوردن و آشامیدن برداشته و یا علاقهی کمتری به این کار دارد، این میتواند نشانهای از وجود یک مشکل باشد. همچنین ممکن است کودک مبتلا به بیماری دست، پا و دهان:
-
تب داشته باشد، به درد عضلانی دچار باشد و یا دیگر علائم شبیه به آنفولانزا را نشان دهد.
-
عصبی شده و یا بیشتر از حد عادی بخوابد
-
آب دهان او بهطور غیرارادی خارج شود (به دلیل بلع دردناک)
-
تنها به مایعات خنک علاقه نشان دهد
چه زمانی به پزشک مراجعه کنیم؟
بیماری دست، پا و دهان معمولاً یک بیماری خفیف است که تنها به مدت چند روز باعث تب و علائم و نشانههای نسبتاً خفیف میشود. درصورتیکه زخم در دهان و یا گلو باعث ممانعت از آشامیدن مایعات توسط کودک شما شده است، با پزشک تماس بگیرید. همچنین درصورتیکه پس از گذشت چند روز علائم بیماری کودک شما بدتر شدهاند با پزشک تماس بگیرید.
آیا بیماری دست، پا و دهان واگیردار است؟
بله، ویروس این بیماری میتواند از طریق ترشحات بینی و گلو، مایع درون تاولها و مدفوع منتشر شود. این بیماری در طول هفتهی اولی که کودک شما علائم آن را بروز میدهد بیشتری میزان واگیر را خواهد داشت ولی انتقال این ویروس در هفتههای آتی نیز امکان پذیر خواهد بود. اگر کودک شما به مهدکودک و یا مدرسه میرود به مسئولین اطلاع دهید که کودک شما به بیماری دست، پا و دهان مبتلا شده است. بدین ترتیب آنها میتوانند والدین دیگر کودکان را مطلع کنند تا مراقب بروز علائم این بیماری در کودک خود باشند.
کودک خود را در خانه نگه دارید اگر:
-
تب دارد
-
بهاندازهی کافی سالم به نظر نمیرسد که بتواند در کلاس مشارکت کند
-
آب دهان او بیشازحد بیرون میریزد
-
بدن او تاول زده است (که معمولاً در عرض هفت روز خشک میشوند)
-
شاخصهای مدرسه برای نگه داشتن کودک بیمار در خانه را دارد.
اگر مطمئن نیستید که کودک شما چه زمانی باید به مدرسه یا مهدکودک بازگردد، با پزشک او گفتگو کنید.
عوارض
شایعترین عارضهی بیماری دست، پا و دهان، کمآبی بدن است. این بیماری میتواند باعث ایجاد زخم در دهان و گلو شده و درنتیجه عمل بلع را دردناک و دشوار کند. کودک خود را به دقت تحت نظر داشته و مطمئن شوید که در طول دورهی بیماری، او بهاندازهی کافی مایعات میخورد. درصورتیکه کمآبی بدن شدید باشد، ممکن است تزریق وریدی (IV) مایعات ضروری باشد. بیماری دست، پا و دهان معمولاً یک بیماری خفیف است که تنها به مدت چند روز باعث تب و علائم و نشانههای نسبتاً خفیف میشود. نوع خاص و نادری از کوکساکی ویروس میتواند مغز را درگیر کرده و عوارض دیگری را ایجاد کند:
-
مننژیت ویروسی: این بیماری یک عفونت نادر و التهاب غشاهای (مننژ) احاطهکنندهی مغز و نخاع و مایع مغزی نخاعی میباشد.
-
انسفالیت: این بیماری شدید و احتمالاً کشنده یک التهاب مغزی در اثر آلوده شدن با ویروس میباشد. انسفالیت عارضهی نادری است.
درمان
در صورت وجود درد و یا عصبی شدن کودک میتوانید به او استامینوفن و ایبوپروفن بدهید. هیچگاه به کودکان یا نوجوانان آسپرین ندهید. این کار میتواند سبب بروز عارضهای نادر ولی جدی به نام سندرم ری شود. خوراکیهای سرد مانند بستنی، یخ در بهشت و یخمک میتوانند با بیحس کردن ناحیه مفید واقع شده و روش درمانی خوشایندی برای کودکانی با دشواریهای بلع باشند (حتی برای کودکانی بدون مشکل بلع!). از مصرف نوشیدنیهای داغ، نوشابه و خوراکیهای اسیدی (آب مرکبات، سس گوجه و غیره) خودداری کنید چراکه این خوراکیها میتوانند درد را تشدید کنند. کودکان مبتلا به تاول بر روی دست و پاها باید این نواحی را تمیز و در معرض هوا نگه دارند. پوست این نواحی را با آب ولرم و صابون شسته و آن را خشککنید. اگر یکی از تاولها ترکید، مقداری پماد آنتیبیوتیک بر روی آن مالیده و آن را با یک چسب زخم کوچک بپوشانید تا از عفونی شدن زخم جلوگیری شود. مطمئن شوید که کودک شما مقادیر کافی مایعات مینوشد تا آب بدن او کم نشود. اگر کودک شما عصبی باقیمانده، نمیتوانید او را آرام کنید، تنبل شده و یا علائم بیماری او در حال بدتر شدن هستند، با پزشک تماس بگیرید. همچنین در صورت مشاهدهی علائم کمآبی بدن مانند خشک و چسبنده شدن دهان، خشک شدن چشمها و کاهش میزان ادرار، با پزشک تماس بگیرید.
پیشگیری
برای پیشگیری از انتشار بیماری دست، پا و دهان، کودک خود را تا زمانی که تب داشته و یا تاولها بر روی پوست یا دهان او وجود دارند به مدرسه یا مهدکودک نبرید. شستشوی دستها بهترین راه برای پیشگیری است. به همهی افراد خانوادهی خود یادآوری کنید تا دستهای خود را بهطور مکرر و کامل بشویند بهخصوص پس از رفتن به دستشویی و یا تعویض پوشک کودک و همچنین قبل از آشپزی یا غذا خوردن. اسباببازیهای موجود در مراکز مراقبت از کودکان باید بهطور دائم با استفاده از مواد ضدعفونی تمیز شوند چراکه بسیاری از ویروسها میتوانند به مدت چند روز بر روی اجسام زنده بمانند. منبع
اندر احوالات ما
این روزها الکی مشغولم. از صبح بعد نماز تا ساعت یک شب که میخوابیم مدام فکرم مشغوله. وضعیت خانواده شکر خدا خوبه. هفتهای که گذشت امیرسام یکساله شد. امیرفرهاد سهسال و نیم داره، شکر خدا پسری باهوش و پر جنبوجوشی هست. فرزند گرما و انرژی و امید و نور خانه است، اما تو سن بالا فرزند دار شدن یکم سخت و خطرناکه، برای کودک و والدین. اختلاف فکری بین نسلها خیلی زیاده و خیلی باید تلاش کرد که این اختلاف کم بشه. سعی میکنم مدام کودکی خودم را بیاد بیارم و یا خودم را جای اون قرار بدم و از این راه به درک درستی از امیرفرهاد برسم. خدایا به دوستانم سلامتی کامل و به ما اعصاب پولادین و صبر ایوب عنایت کن.
از دوستان دعوت میکنم عضو کانال تلگرامی آشپزی لذیذها بشن، پر از ویدئو کلیپهای آموزش آشپزی هست من که دوستش دارم.
داستان سرایی برای امیرفرهاد
گاهی امیرفرهاد میاد پیشم و میخواد عکسهای توی کامپیوتر را ببینه، منم عکسهایی را که برای بکگراند کامپیوتر جمع کردم را بهش نشون میدم. گاهی در هنگام دیدن عکسها امیرفرهاد میخواد که عکسها را براش توضیح بدم، منم با هر موضوع عکس یه داستان درست میکنم و براش تعریف میکنم. توی داستانهام عکسها را توضیح میدم و نکتههای مهم اخلاقی و تربیتی و اونچه را که دوست دارم که بهش توجه داشته باشه را میگنجانم و در قالب داستان اون عکسها براش توضیح میدم. مثلا یه داستانی که براش تعرف کردم از روی عکس درختهای کوچک و بزرگ و درختها در فصلهای مختلف بود. اسمش را گذاشتم قصه درخت بخشنده و مهربان. یه داستان دیگه که خیلی هم دوست داره قصهی آسیاب بادیه که این داستان خودش ده تا داستان تو دلش داره و وقتی این داستان را براش تعرف میکنم اونقدر از این داستان به اون داستان میریم که فوری خسته میشه و خوابش میبره. در این داستان کارکرد آسیاب بادی را براش توضیح کامل میدم ، قصه آقای کشاورز که گندم میکاره و بعد برداشت، گندمها را میده آقای آسیابان تا اونها را آرد کنه بده آقای نانوا و….قصه ادامه پیدا میکنه و میرسه به فرزندان شخصیتهای داستان که همه درس میخونن و میرن دانشگاه و هرکدام شغلی برای کمک به خانواده و مردم انتخاب میکنند. مثلا پسر بزرگ آقای آسیابان و آقای کشاورز که با هم دوست بودند و تو کارها به پدرانشان کمک میکردند از کار سخت و زیاد و خسته کننده پدرانشان ناراحت بودن برای همین تصمیم گرفتن که اونقدر درس بخونن که بتونن کار پدرانشون را آسان کنند. اونها درس خوندن و پسر آسیابان دکتر مکانیک شد و یه آسیاببادی جدید ساخت که برق تولید میکرد و برق آسیاب را میچرخاند و اینطوری آسیاب میتونست گندم زیادی را آرد کنه و پسر کشاورز هم دکترای کشاورزی گرفت و کشاورزی باباش را مکانیزه کرد و …..
پیآمد: اوایل که برای امیرفرهاد قصه میگفتم اونقدر مغزم خسته میشد که خودم تا ته قصه ده بار خوابم میبرد.
سیگنال های مایع مغزی نخاعی رفتار سلول های بنیادی را در مغز کنترل می کنند
برای امیرسام ۲
داستان سام وزال
سام نریمان یکی از پهلوانان بزرگ ایران زمین بود. او سالها بود که انتظار میکشید و در دلش آرزو میکرد که فرزندی داشته باشد. خدای بزرگ آرزوی او را برآورده کرد و همسرش پسری به دنیا آورد. امّا … وقتی که این فرزند به دنیا آمد همه ازدیدن آن بچه تعجب کردند. فرزند سام بسیار زیبا بود، اما تمام موهایش سفید بود. کسی جرأت نداشت که به سام پهلوان خبر دهد که فرزند او پیر به دنیا آمده است. در آن زمان هنوز کسی چنین چیزی ندیده بود. کودک دایهای داشت که خیلی شجاع بود. ترس را کنار گذاشت و به او گفت: ای سام پهلوان! مبارک باشد! به شما مژده میدهم که آن چیزی را که از خدا میخواستی به تو داده است. فرزند شما بدنی مثل نقره دارد و صورتش مثل بهشت است. او هیچ مشکلی ندارد و سالم است، فقط … فقط موهایش سفید است و .. سام از شنیدن این خبر بسیار ناراحت شد. به سوی بچّه رفت و او را دید، کودک صورتی سرخ و زیبا داشت امّا موهایش مانندبرف سفید بود. با دیدن او از زندگی ناامید شد. از حرفهایی که ممکن بود پهلوانان دیگر پشت سرش بزنند ترسید. خشمگین شد. او با خود گفت: این کودک مانند بچهی یک انسان نیست، او چشمهایی سیاه مانند شیطان دارد، اگر پهلوانان دیگر بیایند و این بچه را ببینند به آنها بگویم که این بچهی دیو مال کیست؟ سام دستور داد که کودک را ببرند و تا میتوانند از آن جا دورش کنند. کوهی بسیار بلند در اطراف آن جا بود که البرز نام داشت. سربازان سام کودک را در پایین کوه رها کردند و رفتند. کودک بی گناه شب و روز در آن جا افتاده بود وگریه میکرد. در آن کوه پرندهای به نام سیمرغ زندگی میکرد. روزی سیمرغ برای پیدا کردن غذای فرزندانش به پروازدر آمد. کودک شیر خوار را دید. خدای بزرگ در دل سیمرغ محبت آن کودک را جا داد و او به فکر خوردن بچه نیفتد. او بچه را با چنگال هایش گرفت و به لانهی خودش برد. او آن کودک را مانند فرزندان خودش بزرگ کرد. آن کودک در آنجا رشد کرد و بزرگ شد و تبدیل به مرد نیرومندی گشت. او مثل پهلوانان بزرگ شده بود و همان طور که هیچ خوب و بدی در جهان پنهان نمیماند نام این پهلوان قوی هم در اطراف به گوش همه رسید. شبی از شبها سام پهلوان که خوابیده بود در خواب دید که مردی سوار براسب پیش او آمد و به او مژده داد که فرزندی که تو از پیش خودت دور کردی تبدیل به یک مرد نیرومند شده است. سام وقتی از خواب بیدار شد با خود فکر کرد که آیا ممکن است فرزندش بعد از این همه سال زنده باشد؟ بزرگان و پیران به او گفتند: تو در برابر هدیهای که خداوند به تو داد ناشکری کردی و تنها به خاطر موی سفیدش او را دور انداختی. حالا تو باید برای پیدا کردن او تلاش کنی. از خدا خواهش کن که تو راببخشد. سام به سوی کوه البرز رفت و به جست و جو پرداخت تا شاید دوباره فرزندش را پیدا کند. او در بالای کوه لانهی سیمرغ را دید. مرد جوانی را دید که در اطراف آن لانه رفت و آمد میکند. آن مرد بسیار به سام شبیه بود. سام فهمید که این مرد فرزند خودش است. سرش را بر زمین گذاشت و از این که هنوز فرزندش زنده بود خدا را شکر کرد. خدای بزرگ در آن کوه دورافتاده آن کودک را زنده نگه داشته بود و این نشان میداد که خدا چه قدر توانا است. سیمرغ وقتی آن انسانها را پایین کوه دید فهمید که چه کسانی هستند و به دنبال فرزند سام آمدهاند. به او گفت: ای کسی که در این آشیانه رنج فراوان بردهای، من مانند یک مادر تو را بزرگ کردم. تو را دستان نام گذاشتم چرا که پدرت با تو دستان و بندی برای خود ساخته بود و اسیر بدیها شده بود. پدرت پهلوان بزرگی است و آمده تا تو را با خود ببرد، حالا من باید تو را بردارم و پیش پدرت ببرم. این پر من را همیشه همراه داشته باش، اگر هر زمان سختی برای تو پیش آمد آن را آتش بزن من ظاهر میشوم و به تو کمک می کنم. دستان از شنیدن این حرفها خیلی غمگین شد و اشک به چشمش آمد. سیمرغ با ناراحتی دستان را برداشت و پرواز کرد و او را به سلامت پیش پدرش آورد. سام وقتی فرزندش را دید شروع به گریه کرد. سرش را در برابر سیمرغ پایین آورد و از او تشکّر کرد. سام سر تا پای فرزندش را نگاه کرد و دید که او چه پهلوان نیرومندی شده است. به فرزندش گفت: ای فرزند من، با من مهربان باش. من را ببخش واز گذشته یادی نکن. با خدای بزرگ قرار گذاشتهام که دیگر هیچ وقت با تو نا مهربانی نکنم. همیشه در برابر خوب و بد از تو نگهداری کنم. از این به بعد هر کاری تو بخواهی میکنم. آن وقت لباس پهلوانی برتن او کردند و از کوه پایین آمدند. سام نام دستان را زال گذاشت. همهی مردم از شنیدن خبر پیدا شدن فرزند سام خوش حال بودند و شادی میکردند، و این گونه بود که به خواست خدای دانا و توانا زال به آغوش پدرش بازگشت.