من چی میکشم؟؟

تآ حآلآ این جمله رآ شنیدین: بذآر خودت پدر، مآدر، بشی اونوقت میفهمی من چی میکشم. هر وقت از جآنب ما بچه‌هآ استرسی (تاخیر، گرفتآریه شغلی، بیمآری و….) به پدرم وآرد میشه، دستش رآ میگذآره روی قلبش و میگه: قلبم دآره از جآ کنده میشه. تآ قبل دنیآ آمدن امیرفرهآد، هرچی پدرم رآ توصیه به آرآمش میکردم، پدرم میگفت: تآ خودت پدر نشی حآل منو نمیفهمی. یه خرآش به بدن فرزند بدتر از صد زخم شمشیر به بدن پدره. اون روزهآ حس و حآل پدرم رآ ‌نمیفهمیدم. از وقتی که خدا مآ رآ مورد لطف و عنآیت خآص قرآر دآد و امیرفرهآدعزیزمآن رآ بهمون بخشید، دلم اونقدر نآزک شد که کوچکترین مطلب احسآسی اشکمو درمیآره. روزهای اول تولد امیرفرهآد که زردی دآشت برآی خوب شدنش فوری گریه‌ام می‌گرفت. بعد خوب شدن پسرم، به پدرم و بقیه‌ی خآنوآده گفتم: تآزه دآرم معنی اینی‌که پدرم میگه: تآ خودت پدر نشی حآل منو نمیفهمی رآ میفهمم. حآلآ گآهی به شوخی به پدرم میگم: بذآر خودت پدر بشی اونوقت میفهمی من چی میکشم.

پسرفت: از زمآن تولد پسرم تآ حآلآ اونچه که خیلی اذیت و نآرآحتم کرده و خیلی اشکم رآ درآورده: فکر کردن به حآل پدرم هنگآم شنیدن خبر حآدثه و نخآعی شدن من بوده. خدا منو برآی اینهمه زجری که به خآنوآده‌ام تحمیل کردم ببخشه.

بازدیدها: 32

دعای خیر مردم

شش ماه اوله بعد ازدواجمون هرکسی دعای خیر میکرد که: ایشالله خدا بهتون بچه بده، کلی خوشحال میشدم. البته خودم هم هیچ وقت کم کاری نکردم و همیشه بعد نماز از خدا برای خودم و همه کسانی که خواهان بچه‌دار شدن هستند طلب فرزندی سالم و صالح میکردم و میکنم. با گذشت زمان و به بار ننشستن دعاها، کم کم تکرار این دعا از زبان هر کسی برام خوشحال کننده که نبود هیچ، داشت آزار دهنده هم میشد. خوشبختانه لطف خدا زود شامل حالمان شد و دعاهای ملت جواب داد و ما به خواست‌مان رسیدیم. از اینجا به بعد را به سبک روضه بخوانید: همه‌ی اینارو گفتم، تا دلت را ببرم پیش اون دل‌سوخته‌ای که، چند ساله شبها تا صبح بیداره و با دعا و گریه، پناه به درگاه امن الهی میبره، میدونی چرا؟ الان بهت میگم: آخه بچه دار نمیشه. شب و روز مدام از خدا خواسته، اینهمه دوا درمانی که میکنه مفید واقع بشه و خدا بهش فرزندی بده تا با او شادی به دل و زندگیش بیاد. حالا میخوام یه‌چیز بگم دلت بسوزه: آخ امان از حرف مردم و گوش ناشنوا!! هر کسی میشناختش بهش میگفت: بابا، تو که نیاز به گریه و دعا و دوا و درمان نداری، تو برای بچه دار شدن نیاز به همسر داری. اما اون که گوش شنوا نداشت، مرتب با صدای بلند بهشون میگفت: چی میگیی؟؟

پاپوش: آدمی که نتونه با داشته‌هاش در زمان حال شادی را حس کنه، قطعا در آینده هم نمیتونه با بدست آوردن چیزهای جدید به شادی برسه.

بازدیدها: 69

اشک شادی

تا حالا شده توی مسافرت ماشینتون تو جاده‌ای تنگ و باریک بیافته پشت یه ماشین کنده گنده‌ که کلی صدای گوش و دل خراش و بوی گند و دود سیاه تولید میکنه و راننده اتول شما که پشت ماشین کنده گنده است هیچ رقمه نتونه از ماشین کنده گنده سبقت بگیره؟؟ حالا فکر کنید‌ اتول شما توی جاده‌ای عریض و طویل و خلوت بیافته پشت ماشین کنده گنده و راننده‌ی اتول شما هیچ رقمه از ماشین کنده گنده سبقت نگیره!! اینجاست که راننده حسابی اشک آدمو درمیاره. داستان من تو زندگیه خواهر و برادرم حکایت همین ماشین کنده گنده توی جاده‌ای عریض و طویل و خلوته که خواهر و برادرم تا منه کنده گنده به مقصد نرسیدم فکر سبقت گرفتن ازم به ذهنشون خطور نکرد. البته برای اینکه حق مطلب را شایسته و بایسته بجا بیارم باید بگم: خواهر و برادر من نقش مامور بدرقه‌ی منه کنده گنده را داشتن تا به سلامتی به مقصد مطلوب برسم. بعد به سرانجام رسیدن من داداشم افتاد تو شاه‌راه ازدواج و بسلامتی هفته پیش عقد کرد. اونقدر داداشم برام عزیزه که وقتی بغلش کردم ازدواجشو بهش تبریک بگم فرتی زدم زیر گریه!! وسط مجلس ملت همه جمع شدن دور من و هر کسی یجور بهم دلداری میداد، یکی داداشمو دعوا میکرد تا دل من خنک شه!! یکی هم با ناز و نوازش میخواست گریه‌ی منو بند بیاره!؟ اینجاش شوخی بود. ایشالله بسلامتی و به زودی ازدواجی شایسته قسمت همه مجردها بشه.

ته‌بندی: با همسرم رفتیم فروشگاه و برای مجلس عقدکنون داداش عزیزتر از جانم کت شلوار نو خریدم، همسرم هم به انتخاب خودش برای اون کت که با پیراهن عقد خودم پوشیدمش کراوات خرید. من برای عقد خودم کت و شلوار نخریدم.

تابستانی که گذشت با یه نوار باریک پارچه‌ای اونقدر تمرین گره زدن کراوات کردم تا زیباترین نوع گره‌ها را یاد گرفتم و الان سه سوته کراوات گره میزنم. خوبه بدانید بیشتر از چهل شکل و مدل میشه کراوات گره زد.

بالشتک‌ها ی کاهنده فشار در زخم بستر در ویلچر
زخمهای پوستی
علل ایجاد زخم بستر

بازدیدها: 23