در ادامه مطلب قبل، باید کمی برگردم به عقب تا ذهنها آماده و ورزیده بشه برای اصل مطلب. روزهای اول زندگی مشترکمون به خانم همسایهمون که اومده بود خونمون عید دیدنی گفتم: از این به بعد صبحها همسرمو با خودتون ببرید مسجد محل تا با بقیهی خالهخانباجیهای شهرک یکم ورزش جسمانی و کلی ورزش روحانی(غیبت) کنه. درخواست من از خانم همسایه، حکم اجابت بزرگترین آرزوی خالهخانباجیهای شهرکمون را داشت، چرا که هرکسی همسرم را دیده بهش گفته: من از خدا خواسته بودم ببینم این خانمه کیه که اومده زن یه معلول قطع نخاع شده؟ از روز اول هر کسی شنید ما ازدواج کردیم ۲سوال بزرگ براش پیش آمد؟؟ اولیش که همه از همسرم پرسیدن اینه: آیا تو از انجام کارهای منزل و مهرداد خسته نمیشی؟ همسرم در پاسخشون گفته: کار منزل که برای همه هست، منم کار زیادی برای مهرداد نمیکنم، چون او کارهای شخصیشو خودش انجام میده، کار من خیلی بیشتر از اونچه که دیگران برای همسرانشان انجام میدن نیست. حالا من از شما میپرسم: اگه گفتی سوال دوم که همه را کشت از شدت فضولی، چیه؟؟
پسوند: دوستانی که تمایل دارن از راه اینترنت پول کلان و کم زحمت در بیارن: برن در یک کارگزاری بورس ثبت نام کنند و آنلاین سهام بخرند و بفروشند. به حرف من شک نکنید و فوری اقدام کنید، بعدا برای هر روز تاخیر میزنید تو سر خودتونهآاااا. ثبت نام از شما، راهنمایی از کسی که نبض بازار دستشه.
سلامت جنسی در مردان دچار آسیب نخاعی
بازدیدها: 44