عوارض مصرف دارو با شکم خالی

در یک‌سال گذشته چند بار به دلیل دل‌درد کارم به دکتر و بیمارستان کشید. مشکلم همیشه با دردهای کوچک و معمولی شروع می‌شد. مثل وقت‌هایی که به گردنم فشار میاد و گردنم درد میگیره و دردش میزنه به سرم و مرتب دردش شدیدتر میشه و تا قرص استامینوفن را با ژلوفن و یا بروفن باهم نخورم دردش آروم نمیشه. خوردن ژلوفن و یا بروفن همیشه حس خوردن ذغال سرخ را بهم داده. این اواخر با دل‌دردهام مثانه‌ام هم اسپاسم میگرفت و حتی با سوندفولی هم ادرارم با مشکل خارج میشد و من فکر میکردم گرفتار عفونت مثانه شدم و به همین دلیل قرص سیپروفلوکساسین‌ میخوردم. این قرص خودش کلی عوارض داره و قرص هر شرکت تولید کننده‌ی این دارو یه‌جور عارضه‌ی خاص خودشو داره. یه مارکشو که میخوردم بیرون‌روی میگرفتم و بند سوم انگشت کوچیکه دست چپم خارش میگرفت و کبود میشد. تو یک‌سال گذشته از یک مارک دیگر سیپروفلوکساسین استفاده میکردم که حسابی معده‌ام را بهم میریخت و موجب دل‌درد شدید همراه با حالت تهوع میشد. من فکر میکردم این مشکل از صفرام باشه و حتی زدم به سیم آخر و اقدام کردم برای جراحی و خارج کردن کیسه صفرا، که دختر خالم که پزشکه منصرفم کرد و گفت: احتمالا مشکل از معده‌ات باشه، برام داروی امپرازول تجویز کرد که خوشبختانه آبی بود بر آتش. در ماه گذشته هم داستان بالا: سردرد، خوردن مسکن، دل‌درد همراه با اسپاسم مثانه و مصرف داروی سیپروفلوکساسین و دل‌درد و تهوع و چند روز تب و لرز و … برام تکرار شد که با مصرف امپرازل دردها پرکشیدن و مشخص شد که معده‌ام بسیار ضعیف و حساس شده.

پسوند: دوستان راهنمای همراه داروها را خوب مطالعه کنن تا با عوارض دارو آشنا بشن. توصیه اکید میکنم به توصیه‌ی شرکت سازنده‌ی دارویی که گفته: این دارو با شکم خالی مصرف نشود، حتما عمل کنن تا معده‌ی مبارک را ناخوش نکنن.

بازدیدها: 703

بسوی جراحی

چند روزه که اساسی بیمارم. داستان از خوردن دو قاشق میرزاقاسمی شروع شد. هنوز سفره جمع نشده بود که حس کردم تمام استخون‌هام درد میکنن و لرزم گرفته. فهمیدم باز صفرام کار داده دستم. دوتا قرص هیوسین و دوتا چایی نبات خوردم و زرداب داخل معده را بالا آوردم تا یکم حالم بهتر شد. شب را با تب و لرز و دل‌درد شدید و هذیان بسختی صبح کردم. روز بعد، صبحانه خوردم و تا ظهر خوب بودم، نهار که خوردم دوباره داستانی که تعریف کردم کپی برابر اصل تکرار شد. فردآش هم آش همان آش و کاسه‌ی دل بی‌ظرفیت من همان. ۱۷ربیع داداشم و خواهرم بردنم بیمارستان. دکتر دستور سونوگرافی و آزمایش خون داد. آزمایش خون را خود بیمارستان انجام داد. سونوگرافی را رفتیم خارج از بیمارستان گرفتیم، چون روز تعطیل بود و کلا بیمارستان تعطیل بود. حالا خوبه سفارشمو به رییس بیمارستان کرده بودن وگرنه….. نتیجه اینکه سنگ صفرام شده ۱۲میلیمتر. لوزالمعده‌ی مبارکم هم متورم شده. هرچی به دکتر بیمارستان گفتم: من اومدم که بستریم کنید برای خارج کردن کیسه صفرام. گفت اونم عوارضش زیاده این داروها را که نوشتم بخور تا ببینیم نتیجه چه میشه. نتیجه اینکه دارم هم دارو میخورم هم درد میکشم

پایانه: با داداش و خواهرم رفتیم پیش دکتر گوارش. بعد تعریف کل داستان، دکتر گفت: اول برو آندوسکوپی ببینیم معده‌ات ایراد نداره؟ گفتم: من ده ساله این مشکل را دارم و میدانم صفرامه و دیگه غیر قابل تحمله برام شما لطفا دستور عمل بده.

بازدیدها: 36

استنتاج

یه سریالی از تلویزیون پخش میشد بنام شرلوک هولمز، مضمونش طبق معمول جنایی و پلیسی بود. من از اون سریال یادگرفتم با توجه به شواهد میشه علت هر معلولی را پیدا نمود و این برای همه‌ی آدم‌ها و بخصوص ما معلول‌های گوگولی مگولی بسیار مفیده. اگر همیشه از خودمون بپرسیم چه شد که اینطوری شد؟ می‌تونیم جلوی خیلی از اتفاق‌های ناخوشایند را بگیریم. مثلا: من اگر تب کنم برسی میکنم تا بفهمم کدام کارم میتونسته علت تب کردنم باشه، کلا من سه جور تب و لرز میکنم:۱-سرما خوردن کلیه‌هام که بر اثر سرمای ناگهانی حادث میشه. ۲- عفونت مثانه که معمولا به دلیل رعایت نکردن بهداشت حادث میشه. ۳- خوردن غذای چرب و نامنظم شدن صفرا. اگه به مثال تب کردن من توجه کنید متوجه میشید که آدم با برسی کارهایی که کرده راحت میتونه بفهمه عارضه‌ای که براش پیش آمده به چه علت بوده. یادتون باشه آدم نباید از یک سوراخ دوبار گزیده بشه دیگه خونه‌ی پرش ۳بار گزیده بشه. اگه مرتب گزیده میشید حتما گوشت‌تان(عقلتان) شیرینه.

پسوند: ما نخاعی‌ها باید خیلی به خورد و خوراکمان توجه کنیم که گرفتار سختی اجابت مزاج نشیم، اگر شدیم حتما باید با یافتن علت از تکرار آن جلوگیری کنیم.


شماره تلفن و آدرس تعمیر کار ویلچرهای الکتریکی 

بازدیدها: 1651