اگر با دقت متن ترانهی ، گریز ، از آقای صدا ، ابراهیم حامدی ، ابی ، توجه کنید ، به این نتیجه میرسید که ، ترانه سرا حرف دل ما نخاعیها را زده و احتمالا خودش یک بار زندگی با درد نخاعی بودن را تجربه کرده بوده که داره اینطور از سلامتی و جوانی از دست رفته میگه.
یکم با دقت به شعر توجه کنید ، دانلود ترانهی گریز
متن ترانهی گریز :
به تو از تو می نویسم
به تو ای همیشه در یاد
ای همیشه از تو زنده
لحظه های رفته بر باد
وقتی که بن بست غربت
سایه سار قفسم بود
زیر رگبار مصیبت
بی کسی تنها کسم بود
وقتی از آزار پاییز
برگ و باغم گریه می کرد
قاصد چشم تو آمد
مژده روییدن آورد
به تو نامه می نویسم
ای عزیز رفته از دست
ای که خوشبختی پس از تو
گم شد و به قصه پیوست
ای همیشگی ترین عشق
در حضور حضرت تو
ای که می سوزم سراپا
تا ابد در حسرت تو
به تو نامه می نویسم
نامه ای نوشته بر باد
که به اسمت چو رسیدم
قلمم به گریه افتاد
ای تو یارم روزگارم
گفتنی ها با تو دارم
ای تو یارم
از گذشته یادگارم
به تو نامه می نویسم
ای عزیز رفته از دست
ای که خوشبختی پس از تو
گم شد و به قصه پیوست
در گریز ناگزیرم
گریه شد معنای لبخند
ما گذشتیم و شکستیم
پشت سر پل های پیوند
در عبور از مسلخ تن
عشق ما از ما فنا بود
باید از هم می گذشتیم
برتر از ما عشق ما بود
ای تو یارم روزگارم
گفتنی ها با تو دارم
ای تو یارم
از گذشته یادگارم
به تو نامه می نویسم
ای عزیز رفته از دست
ای که خوشبختی پس از تو
گم شد و به قصه پیوست
به تو نامه می نویسم
ای عزیز رفته از دست
ای که خوشبختی پس از تو
گم شد و به قصه پیوست
به تو نامه می نویسم
ای عزیز رفته از دست
ای که خوشبختی پس از تو
بازدیدها: 2