خدایا شکرت که همه‌رقمه هوامو داری

خدمت سربازیم را در یک کارخانه ساخت تسلیحات نظامی انجام دادم. ‌سال اول کارم سوراخکاری لوله‌ی مینی کاتیوشا و خمپاره و توپ بود. سال دوم به قسمت کنترل کیفیت منتقل شدم. کارم کنترل اندازه‌های لوله‌های توپ بعد از هر مرحله تراشکاری بود. هر دوسال کارم عالی بود و تو چشم تمام پرسنل رسمی بودم. مدیر پروژه خیلی بهم لطف و عنایت داشت و همه رقمه هوامو داشت و البته هنوز هم داره. سال گذشته همین موقع منو به تعاونی مسکن برای خرید آپارتمان معرفی کرد که با تعلل خودم نشد که بشه. دو ماه پیش پیامکی برای آقای مدیری که سربازش بودم فرستادم و گفتم: خدا درهای رحمتش را به روی سرباز شما گشوده و من بزودی پدر میشم. بنده برای تهیه‌ی لوازم و اساس بچه و همچنین برای نگهداری سلولهای بنیادی خون بند ناف نوزاد نیازمند دریافت وامی ۵میلیونی هستم، آیا شما میتوانید بنده را به بانکی جهت دریافت  وام معرفی نمایید. خلاصه با لطف آقای مدیر و همکارانشان به بانک انصار جهت دریافت وام ۵میلیونی خودرو معرفی شدم. بعد تکمیل پرونده فوری پول به حسابم واریز شد و تمام شد. حالا ما ماندیم و ۴۸ قسط ۱۴۰هزارتومانی.

پسرفت: بنظر شما با وام ۵میلیونی میشه چه خودرویی خرید!؟ خیلی از اتول‌های توی خیابان قیمت یه آینه بغل‌شون بیشتر از این حرفهاست.

عید سعید فطر به همه مبارک، ایشالله کامران و کامروا باشید

بازدیدها: 142

آیا خدمت سربازی مقدس است؟

هفته‌ی پیش، شب نیمه‌ی شعبان، عروسی دعوت داشتیم، کجا؟ میانه‌های خیابان پیروزی. این منطقه بخاطر بافت قدیمیش در روزهای معمول یکی از شلوغ‌ترین و پرترافیک‌ترین مناطق تهرانه، حالا وای به روزی که بخاطر میلاد حضرت مهدی(ع) سر هر کوچه و تقاطع شربت و شیرینی و ….. پخش کنند و ……. . اونقدر در ترافیک سنگین لاک‌پشتی حرکت کردیم تا بالآخره به تالارهای پذیرایی نیروی هوایی، محل برگزاری جشن عروسی رسیدیم. خوشبختانه اون مکان پارکینگ بزرگی داشت وگرنه اگر ۲۴ساعت هم میگشتیم جایی برای پارک ماشین نمی‌یافتیم. تالار برگزاری جشن طبقه‌ی دوم بود، متاسفانه اونجا آسانسور نداشت و باز هم زحمت بالا بردنم از پله‌ها افتاد روی دوش داداش عزیزم. در طول برگزاری جشن جوانانی ۲۰ساله که همه موهای سرشان را مدل سربازی زده بودند از مهمان‌ها پذیرایی میکردند. حتما بین بیشتر مهمان‌ها مثل جمع ما این بحث پیش آمده بود که آیا این جوانان سربازهایی هستند که بجای پوشیدن لباس سربازی، لباس گارسونی به ‌تن‌شان کرده‌اند تا بجای خدمت در پادگان‌ها و بدست گرفتن تفنگ و پاسداری از خاک وطن، در تالار پذیرایی با گارسونی کردن از منافع ملت ایران دفاع کنند؟؟ در پایان جشن از سه نفرشان که کنارم بودن پرسیدم: شما سرباز هستید؟ گفتن: بله. گفتم: برای خدمت در اینجا به شما پول و مزایایی مثل مرخصی بیشر هم میدهند؟ گفتن: هـیــــچ!!!. فقط میتونم به مسئولین این کار بگم: دستتون درد نکنه برای اینطوری حراست کردنتون از آب و خاک و ناموس و وطن‌!!. چشم فرمانده‌ی کل قوا روشن برای اینچنین فرمانده‌های فکور و فهیم و خدوم.

پایانه: من هم سرباز بودم و در کارخانه ساخت توپ و خمپاره و….. کار فنی میکردم و مثل پرسنل رسمی صبح با سرویس میرفتم و ظهر با سرویس برمیگشتم منزل مرخصی‌هام سرجاش بود کلی تشویقی میگرفتم و تمام تعطیلات رسمی را هم تعطیل بودم.

وسیله‌هایی مناسب برای تردد معلول‌ها

بازدیدها: 59