سالی که گذشت

سال گذشته را با عشق به پایان رسیدن بارداری همسرم و در آغوش کشیدن فرزندمان شروع کردیم و به نیمه رساندیم.

به شکر خدای بزرگ و مهربان پرشورترین و شیرین‌ترین لحظه‌های عمرم را با فرزندم تجربه میکنم.

از دعاهایی که همیشه بعد نماز میکنم اینه: خدایا امیرفرهاد را به خودت می‌سپارم، خودت از هر شر و بلا در امان بدارش. خدایا امیرفرهاد را موجب عاقبت بخیری ما قرار بده. ایشالله بتونیم فرزندی سالم  و صالح تربیت کنیم، خداوند رحیم در فرآن کریم فرموده:

و کسانى‏اند که مى‏گویند پروردگارا به ما از همسران و فرزندانمان آن ده که مایه روشنى چشمان [ما] باشد و ما را پیشواى پرهیزگاران گردان (۷۴)  اینانند که به پاس آنکه صبر کردند غرفه[هاى بهشت را] پاداش خواهند یافت و در آنجا با سلام و درود مواجه خواهند شد (۷۵) سوره ۲۵: الفرقان

و بدانید که اموال و فرزندان شما [وسیله] آزمایش [شما] هستند و خداست که نزد او پاداشى بزرگ است (۲۸) سوره ۸: الأنفال

اى مردم از پروردگارتان پروا بدارید و بترسید از روزى که هیچ پدرى به کار فرزندش نمى‏آید و هیچ فرزندى [نیز] به کار پدرش نخواهد آمد آرى وعده خدا حق است زنهار تا این زندگى دنیا شما را نفریبد و زنهار تا شیطان شما را مغرور نسازد (۳۳)  سوره ۳۱: لقمان

و اموال و فرزندانتان چیزى نیست که شما را به پیشگاه ما نزدیک گرداند مگر کسانى که ایمان آورده و کار شایسته کرده باشند پس براى آنان دو برابر آنچه انجام داده‏اند پاداش است و آنها در غرفه‏ها[ى بهشتى] آسوده خاطر خواهند بود (۳۷)  سوره ۳۴: سبأ

روز قیامت نه خویشان شما و نه فرزندانتان هرگز به شما سود نمى‏رسانند [خدا] میانتان فیصله مى‏دهد و خدا به آنچه انجام مى‏دهید بیناست (۳) سوره ۶۰: الممتحنه

اى کسانى که ایمان آورده‏اید [زنهار] اموال شما و فرزندانتان شما را از یاد خدا غافل نگرداند و هر کس چنین کند آنان خود زیانکارانند (۹)سوره ۶۳:المنافقون

اى کسانى که ایمان آورده‏اید در حقیقت برخى از همسران شما و فرزندان شما دشمن شمایند از آنان بر حذر باشید و اگر ببخشایید و درگذرید و بیامرزید به راستى خدا آمرزنده مهربان است (۱۴) اموال شما و فرزندانتان صرفا [وسیله] آزمایشى [براى شما] یند و خداست که نزد او پاداشى بزرگ است (۱۵)سوره ۶۴: التغابن
پاورقی: سال ۹۲ با فرازها و فرودهای زیادش مثل همیشه خیلی زود تمام شد، در سال گذشته گران‌بهاترین تجربه‌ها را در بورس کسب کردم.


 
دانلود لالایی‌های شبکه پویا

بازدیدها: 33

دوران بارداری

شب اون روزی که متوجه بارداری همسرم شدیم رفتیم منزل پدرم. بابام گفت: چند روزی هست که من متوجه شدم همسرت بارداره. مادرم گفت: بابات راست میگه، چند روز پیش گفت: خانم مهرداد باردار شده. از روز اول هرکسی خبر بارداری همسرم را شنید گفت: به دلم افتاده بچه‌تون پسره. بدستور پزشکی که بارداری همسرم را کنترل میکنه تا حالا سه بار از جنین سنوگرافی گرفته شده، اما هنوز برای تعیین جنسیت سنو گرفته نشده، به همسرم میگم برای سلامتی بچه برو سنو اما برای تعیین جنسیت نمیخواد سنو بگیری. اگه بچه‌ام دختر باشه مامان و عزیز دل باباش میشه. اگر هم پسر باشه رفیق و بابای باباش میشه. دیگه باید از بچه‌ام جیب خرجی بگیرم، هرجا بخواهیم بریم باید از او بپرسیم که بریم یا نریم؟ از الان تلویزیون و ماهواره و حتی گوشی من در اختیار اوست. دارم از ماهواره برنامه‌ی آموزش زبان انگلیسی و کارتون‌های تام و جری براش ضبط میکنم. هر روز، روزی سه بار با گوشیم براش یکی از سوره‌های کوچک قرآن را با ترجمه‌ی فارسی و انگلیسی بعلاوه‌ی یک درس از آموزش زبان نصرت را پخش میکنم تا ایشالله همش روی مغز پاکش ثبت بشه.

پایانه: در انتخاب اسم به ما کمک کنید، اسم‌های مورد علاقه‌ی خودتون را برامون بنویسید، شاید اسم پیشنهادی شما را روی فرزندمان گذاشتیم. اسم باید این ویژگی‌ها را داشته باشه: ایرانی باشه – عجیب نباشه – راحت به دهان بیاد – کسی نتونه مسخره‌اش کنه -‌ معنی و مفهومی مثبت و شاد داشته باشه.

حالت تهوع زنان حامله یا ویار بارداری

عفونت ادراری در طول دوران بارداری

بازدیدها: 92

دارم بابا میشم

مطالب چند هفته‌ی گذشته زمینه چینی‌هایی بود تا امروز برسم به اینجا که بگم: در یک‌سال گذشته برای من و همسرم کلی شادی‌ و اندکی دلخوری پیش آمد که در این مطلب به مهم‌ترینش می‌پردازم:

از روز اول به همسرم میگفتم: بعد اینهمه مدت، بهتره برای مشاوره و راهنمایی گرفتن بری پیش یه دکتر متخصص و شرح حالت را بگی، تا ببینیم برای باردار شدن چی بهت میگه؟؟

همسرم در جواب به این خواسته‌ی من میگفت: باشه، بعد فلان روز، بعد فلان مراسم، این اوخر میگفت: بعد عید نوروز. این رفتارش باعث دلخوری من شده بود و حسابی منو کج خلق و غرغرو کرده بود، منم در پاسخ به هرچه که همسرم میگفت و هرچیزی که میخواست، میگفتم: ایشالله بعد نوروز.

بعد مراسم روز جهانی معلولان در برج میلاد، یه‌روز صبح همسرم آمد کنار تختم و گفت: یکم برو اونرتر بشینم کنارت، میخوام خبری که خیلی دوست داری و منتظرش بودی را بهت بدم. در حالی که داشتم میرفتم کنار گفتم: لازم نکرده، بذار باشه بعد نوروز بگو.

همسرم نشست کنارم و گفت:

دیگه نمیخواد اصرار کنی برای مشاوره برم دکتر.

دیگه نمیخواد نگرانه اطاعت از امر ولی‌امرمسلمین جهان در راه نجات کشور از سالخوردگی باشی.

دیگه دلیل نداره برای ورزش نکردنم غر بزنی بجونم، چون دلیل داره که صبح‌ها نمیتونم پاشم برم باشگاه.

تازه، دلیل اینکه چرا وقت برگشتن از برج میلاد حالم بهم خورد را فهمیدم.

دلیل اینکه چرا اون روز مشکل دفع ادرار پیدا کرده بودم را فهمیدم.

دلیل اینکه چرا بعضی وقت‌ها نمیتونم جلوی خوردنمو بگیرم را فهمیدم.

گفتم: خوب بگو ببینم چیه دلیل اینهآاا؟

همسرم گفت: دلیلش اینه که تو داری پدر میشی.

با خونسردی تمام گفتم: برو بابآاااااااا، الکی میگی؟

گفت: نه بخدا راست میگم.

گفتم: از کجا فهمیدی؟

گفت: دیدی امروز زودتر پاشدم، با بیبی‌چک آزمایش کردم.

گفتم: من دوتا بیبی‌چک گرفته بودم که قبلا استفاده شد، دیگه بیبی‌چک نداشتیم!؟

گفت: دیروز که رفته بودم بیرون گرفتم.

گفتم: برو بیار ببینمش.

رفت و آوردش و نشونم داد.

بهش گفتم: نه خیر این دوتا خط یعنی منفیه و خبری نیست.

همسرم گفت: نه بخدا، یعنی مثبته، مهرداد تو به آرزوت رسیدی و داری پدر میشی.

اینجا بود که پر از حس‌های قشنگ شدم، دلم لرزید و زدم زیر گریه.

ته‌بندی: خدای خوبم: سپآاااس برای دادهآ و نداده‌هآت. ممنون که همه چیز را به وقتش بهم میدی. البته، تو پرانتز بگم که از نگاه زمینیه من، انگار نمایشگر وقته برآورده شدن آرزوهای من یه مقدار متنابهی عقبه، اما کلی جای شکر داره که خواب نیست.


حرف من با بچه‌ام از زبان مولانا جلال الدین محمد بلخی
:

اندر دل من مها دل‌افروز تویی

یاران هستند و لیک دلسوز تویی

شادند جهانیان به نوروز و به عید

عید من و نوروز من امروز تویی


۱۰ راه جالب خبر دادن بارداری به اطرافیان

بازدیدها: 782