کتاب «سیراب از عطش» به خاطرات جانباز ۷۰ درصد «احمد شیروانی» میپردازد. این رزمندۀ داوطلب از سن ۱۵ سالگی عازم جبهه میشود و در عملیات مختلفی شرکت میکند. شیروانی دو بار مجروح میشود و از سال ۱۳۶۵ با عصا و با یک پای قطع شده به جبهه میرود و به دلیل تسلطش به زبان عربی، سالها در واحد استراقِسمع خدمت میکند. او در حال حاضر یکی از راویان قدَر و مسلط دفاع مقدس است و با بیان زیبا و لهجۀ شیرین اصفهانیاش خاطرات رزمندگان هشت سال جنگ تحمیلی را به نسل کنونی منتقل میکند.
نکته جالب این کهرمضانعلی کاوسی نویسنده اثر، خود نیز جانباز قطع نخاع از ناحیۀ گردن است که به دلیل ضعف در دستها و انگشتها، تمام کلمات کتاب را تنها با انگشت سبابۀ دست چپش تایپ کرده است. او حدود شش سال برای پدیدآوردن این اثر تلاش کرده است. کاوسی پیش از این دو اثر به نام «سهم من از عاشقی» و «تیغهای گل رز» را در سوره مهر به چاپ رسانده است. در بخش پیشگفتار، نویسنده چگونگی آشناییش با احمد شیروانی را شرح میدهد و تاکید میکند بیشترین تمرکز کتاب بر زمانی است که شیروانی در جبهه و بیمارستان حضور داشته است.
کاوسی معتقد است اگر خواننده مطالعه «سیراب از عطش» را آغاز کند، بعد از خواندن چند صفحه دیگر نمیتواند کتاب را رها کند و تا انتها پیش میرود. به گفته نویسنده، با توجه به فراز و نشیب روایت و گیرایی آن، «سیراب از عطش» میتواند سوژۀ خوبی برای فیلمسازان حوزه دفاع مقدس باشد. منبع
طناب نخاعی، بزرگراه اطلاعاتی بدن است. پیامهای بین مغز و هر قسمت دیگر بدن با سرعت فوقالعاده بالا به گروه ضخیم اعصاب میروند. بدین ترتیب، آسیب رسیدن به این بخش میتواند ناتوانکننده باشد و احساس یا تحرک را در مناطق آسیب دیده بدن بیماران از بین ببرد.
جای تعجب نیست که یافتن راههای جدید برای ترمیم کردن این آسیبها، یکی از حوزههای کلیدی تحقیقات است. پژوهشهای اخیر با استفاده از ایمپلنتهایی انجام شدهاند که ناحیه آسیبدیده، پیوند سلولهای عصبی و پروتئینها و مولکولها یا ترکیباتی که به تحریک رشد مجدد عصبی کمک میکنند را دور میزنند و موفقیتهایی را به دست آوردهاند.
پژوهشگر ارشد این پروژه گفت: ما پنج سال پیش نشان دادیم که رشتههای عصبی را میتوان در صدمات کامل نخاعی از نظر آناتومیک بازسازی کرد اما همچنین متوجه شدیم که این کار برای بازگرداندن عملکرد حرکتی کافی نیست زیرا رشتههای جدید در مکانهای مناسب سمت دیگر ضایعه نتوانستند به آنها متصل شوند.
پژوهشگران برای رفع کردن این مشکل، فرآیندهای طبیعی ترمیم را که پس از آسیب جزئی نخاع اتفاق میافتند، مورد بررسی قرار دادند. این گروه پژوهشی با استفاده از روشی به نام «توالییابی آرانای هستهای تک سلولی»، آکسونهای خاصی را شناسایی کردند که برای بازگرداندن عملکرد حرکتی نیاز به ترمیم دارند و بررسی کردند که چگونه میتوانند هدف مناسب را در طرف دیگر محل آسیبدیده پیدا کنند.
پژوهشگران با استفاده از این بررسی، یک روش ژندرمانی جدید ابداع کردند که با چند روش به طور همزمان برای تقویت اتصال مجدد اعصاب کار میکند. این درمان، برنامههای رشد را در نورونهای خاصی فعال میسازد تا رشتههای عصبی کلیدی را بازسازی کند، پروتئینهای خاصی را که به رشد نورونها در بافت آسیبدیده کمک میکنند، تنظیم کند و مولکولهایی را به کار بگیرد که اعصاب بازسازیکننده را به سمت اهدافشان در طرف دیگر هدایت میکنند.
در آزمایشهای انجام شده روی موشهای مبتلا به آسیبهای طناب نخاعی، پژوهشگران دریافتند که موشهای درمانشده توانایی راه رفتن را در عرض چند ماه به دست آوردهاند و در نهایت، مشابه موشهایی راه میروند که از آسیب جزئی بهبود یافته بودند.
اگرچه هنوز کارهای زیادی باید انجام شوند تا بتوان این نوع درمان را برای انسان اعمال کرد اما پژوهشگران میگویند که این یک گام کلیدی برای رسیدن به هدف نهایی است.
انتظار میرود که ژندرمانی به اندازه سایر روشهای شامل تحریک الکتریکی نخاع، قوی عمل کند. ما معتقدیم که یک راه حل کامل برای درمان آسیب نخاعی، به هر دو رویکرد ژندرمانی برای رشد مجدد رشتههای عصبی مرتبط و تحریک ستون فقرات برای به حداکثر رساندن توانایی رشتهها و نخاع به منظور ایجاد حرکت نیاز دارد. منبع
شرکت نورالینک اعلام کرده است که اکنون درخواستهای داوطلبین انسانی را که مایل به کاشت رابط رایانهای آزمایشی N۱ این شرکت در مغز خود هستند، میپذیرد.
اولین مطالعه انسانی نورالینک، به نام پرایم برگرفته از سرواژههای کلمات رابط دقیق رباتیک کاشته شده مغز و رایانه به زبان انگلیسی، توجه افراد مبتلا به فلج چهار اندام به دلیل آسیب نخاعی گردن یا اسکلروز جانبی آمیوتروفیک را به خود جلب میکند. آنها همچنین باید دستکم ۲۲ سال سن داشته باشند و یک مراقب ثابت و قابل اعتماد نیز داشته باشند.
ماسک در سال ۲۰۲۲ گفت که قصد دارد این دستگاه را در مغز خودش قرار دهد، اما بعید به نظر میرسد که او جزو اولین دسته از شرکتکنندگان در آزمایش باشد.
شرکت نورالینک که در سال ۲۰۱۶ تشکیل شد، در حال توسعه فناوری است که مغز انسان را با یک رابط رایانهای ادغام میکند تا افراد مبتلا به بیماریهای عصبی را قادر سازد با دستگاههای مختلف ارتباط برقرار کرده و آنها را کنترل کنند.
به عنوان مثال، فردی که فلج است، به طور بالقوه میتواند از تلفن خود صرفا با تصور حرکت دادن دستهایش استفاده کند. با این حال، در دراز مدت، ایلان ماسکِ همیشه جاهطلب پیشنهاد میکند که این فناوری میتواند انسانها را به «شناخت مافوق بشری» مجهز کند.
نورالینک میگوید که قبل از تلاش برای رسیدن به آن افقهای دور، میخواهد از مطالعه پرایم برای ارزیابی ایمنی ایمپلنت N۱ و ربات جراحی R۱ استفاده کند.
همچنین عملکرد اولیه رابط مغز و رایانه خود را که افراد فلج را قادر میسازد تا دستگاههای خارجی را با افکار خود کنترل کنند، ارزیابی کند.
نورالینک در پستی در وبسایت خود توضیح داده است: در طول این مطالعه، ربات R۱ برای قرار دادن نخهای بسیار ظریف و انعطافپذیر ایمپلنت N۱ در ناحیهای از مغز که تصمیم برای حرکت را کنترل میکند، به کار میرود. هنگامی که ایمپلنت N۱ در جای خود قرار گیرد، از نظر زیبایی شناختی نامرئی است و برای ضبط و انتقال سیگنالهای مغز به صورت بیسیم به اپلیکیشنی که تصمیم برای حرکت را رمزگشایی میکند، وابسته است.
این شرکت افزود که هدف اولیه رابط مغز و رایانه اعطای توانایی به افراد برای کنترل نشانگر یا صفحه کلید رایانه با استفاده از افکار است.
به گفته نورالینک مطالعه پرایم نشان دهنده گام مهمی در تلاش برای توسعه یک رابط مغزی برای ایجاد استقلال در افرادی است که نیازهای پزشکی برآورده نشده دارند.
نورالینک سال گذشته فیلمی از یک میمون با رابط مغزی رایانهای منتشر کرد که در حال انجام بازی پونگ صرفا با فکر کردن در مورد آن بود. همچنین با استفاده از همین روش توانست نشانگر ماوس را حرکت دهد.
این شرکت به دلیل استفاده از حیوانات در تحقیقات خود با انتقاداتی نیز روبرو شده است، به رغم اینکه اصرار دارد که همیشه با احتیاط با آنها رفتار میکند. اوایل این ماه، ماسک به ادعاهایی مبنی بر اینکه از ۲۳ میمون دارای ایمپلنت ۱۵ مورد مردهاند، پاسخ داد و گفت: هیچ میمونی در نتیجه کاشت نورالینک نمرده است و افزود که در آزمایشهای اولیه روی حیوانات از میمونهای دارای بیماری لاعلاج استفاده کرده است.
شرکتهای دیگر پیش از این فناوری مشابه نورالینک را توسعه دادهاند. برای مثال، برین گیت به یک مرد فلج این امکان را داده است تا با تبدیل دستخط تصوری خود به متن، افکار خود را به اشتراک بگذارد.
اکنون هنوز روزهای اولیه برای نورالینک است، اما امید میرود که این فناوری روزی بتواند به ایجاد مزایای واقعی برای افراد فلج منجر شود یا حتی امیدهای بزرگ ماسک برای دستیابی به چیزی بسیار بزرگتر را برآورده کند. منبع
پسینه: همیشه به همه گفتم، شما باید تا پایان عمر با شرایطی که دارید زندگی گنید و اصلا و ابدا اکنون خودتون را معطل آینده دور و نا معلوم نکنید.
همه ما انسانها در یک مسابقه مارتن با ۵۰۰ میلیون شرکت کننده، زرنگترین و خوشانسترین شرکت کننده بودیم و تونستیم بعنوان برنده و قهرمان از خط پایان عبور کنیم و تبدیل به جنین بشیم.
وقتی زرنگترین و خوشانسترین برندهی مسابقه، جایزه و پاداشش، بشه زیستن با معلولیت شدید ضایعه نخاعی، وای به سرنوشته اون آخریآ!؟
دانشمندانی که در حال بررسی داروهای بالقوه برای بهبود بهبودی پس از آسیب نخاعی هستند، مسیر امیدوارکنندهای را برای درمانهای جدید کشف کردهاند. محققان بیش از ۱۰۰۰ داروی بالقوه را آزمایش کردند و متوجه شدند که یک داروی موجود سایمتیدین ترمیم ستون فقرات را در گورخرماهی بهبود میبخشد. این دارو همچنین در هنگام آزمایش بر روی موشهای آسیب دیده نخاعی به بهبود بهبود حرکت و کاهش میزان آسیب نخاع کمک کرد. ضربههای ناگهانی بر روی نخاع به عنوان مثال، ضربههای ناشی از یک تصادف رانندگی میتواند منجر به صدمات مادام العمر شود. به دلیل التهاب ناشی از واکنش بیش از حد سیستم ایمنی بدن، که معمولاً در برابر عفونتها محافظت میکند، درمان میتواند ناکارآمد باشد. داروهایی که با سرکوب کل پاسخ ایمنی، التهاب را کاهش میدهند، همچنین سلولهای ایمنی را که باعث ترمیم میشوند، مهار میکنند. مطالعه تحت رهبری دانشگاه ادینبورگ چندین دارو را روی لاروهای گورخرماهی برای جلوگیری از التهاب بیش از حد در طول یک پاسخ ایمنی آزمایش کرد. دانشمندان کشف کردند که سایمتیدین با کمک به تنظیم سطوح هیستامین یک ماده شیمیایی آزاد شده توسط سیستم ایمنی که در واکنشهای التهابی نقش دارد در بدن عمل میکند. این یافتهها تیم را قادر میسازد تا یک مسیر سیگنالینگ خاص را مشخص کند که پاسخ ایمنی پس از آسیب ستون فقرات را برای حمایت از ترمیم تعدیل میکند. کارشناسان میگویند که سایر داروهایی که به روشی مشابه کار میکنند نیز میتوانند از نظر توانایی آنها در حمایت از بهبودی پس از آسیب نخاعی مورد آزمایش قرار گیرند. با این حال، آنها هشدار میدهند که مطالعات بیشتری برای بررسی تأثیر آنها در آزمایشات بالینی انسانی مورد نیاز است. محققان میگویند این مطالعه مفید بودن گورخرماهی در فرآیند کشف دارو را برجسته میکند. تیم تحقیقاتی شامل دانشمندانی از دانشگاه ادینبورگ، موسسه تحقیقاتی مرکز بهداشت دانشگاه مک گیل و دانشگاه فنی درسدن بود. توانایی غربالگری تعداد زیادی دارو با استفاده از مدل گورخرماهی، هدف مهمی را برای تحقیقات آینده در مورد ترمیم نخاع آشکار کرده است. یافتههای ما راه را برای درمان های جدید بالقوهای که میتوانند التهاب را تعدیل کرده و بهبودی پس از آسیب نخاعی را بهبود بخشند، باز میکند. منبع
محققان با بررسی سیستم ایمنی مغز و غشای اطراف نخاع، دنبال راه کاری برای درمان بهتر آسیب های نخاعی هستند. تحقیقات جدید نشان میدهد که توانایی سیستم ایمنی برای پاسخ به آسیبهای نخاعی با افزایش سن کاهش مییابد و راههای بالقوه برای بهبود این پاسخ و کمک به بهبودی بیماران را شناسایی میکند. این یافتهها بینشی را در مورد نحوه واکنش سیستم ایمنی به آسیبهای نخاعی و اینکه چرا این پاسخ با گذشت سالها کمرنگ میشود، ارائه میدهد. همچنین نقش مهمی را برای غشاهای اطراف نخاع در ایجاد پاسخ ایمنی به آسیب نشان میدهد. با این اطلاعات، پزشکان ممکن است روزی بتوانند پاسخ ایمنی بدن را برای بهبود نتایج بیماران، به ویژه در میان افراد مسن، تقویت کنند. یافتههای محققان نشان داد که افزایش سن، در نحوه شروع و رفع پاسخ ایمنی در مقایسه با افراد جوان، اختلال وجود دارد. امید است که نتایج این تحقیقات بتواند به شناسایی نقاط مداخله و اهداف قابل مصرف دارو کمک کند که میتواند بهبودی را بهبود بخشد و عواقب طولانی مدت آسیب مانند درد را برطرف کند.
درک بهتر نحوه واکنش بدن به آسیبهای نخاعی برای ایجاد روشهای درمانی بهتر مهم است. این یافتهها جدیدترین یافتههای محققان است که به کشف خیرهکنندهای مبنی بر اینکه مغز توسط عروقی که گمان میرود وجود ندارند به سیستم ایمنی متصل است، دست یافتند. پیش از آن، اعتقاد بر این بود که مغز اساساً از سیستم ایمنی جدا شده است. کشف رگهای غشای مغز یا مننژها، کتابهای درسی را بازنویسی کرد و مرز جدیدی را در تحقیقات عصبشناسی باز کرد. امروزه، نورو ایمونولوژی یا مطالعه رابطه سیستم عصبی با سیستم ایمنی، یکی از داغترین زمینههای تحقیقات علوم اعصاب است و میخواهد درک مغز و توانایی درمان طیف گسترده ای از بیماری های عصبی را تغییر دهد. محققان مشخص کردند که مننژهای اطراف نخاع، نقش اساسی در پاسخ ایمنی به آسیب نخاع دارند. آنها کشف کردند که لکههای لنفاوی مننژی که قبلا ناشناخته بود در بالای محل آسیب نخاعی ایجاد میشود. تحقیقات بیشتری برای تعیین اینکه این ساختارها دقیقاً چه کاری انجام میدهند مورد نیاز است، اما شکلگیری آنها حاکی از نقش مهم مننژهای نخاعی در پاسخ ایمنی به آسیب است. محققان همچنین چگونگی واکنش سلولهای ایمنی به آسیبهای نخاعی را تعیین کردند. آنها دریافتند که این پاسخ در موشهای آزمایشگاهی جوان بسیار قویتر از موشهای مسنتر است و این نشان میدهد که دانشمندان ممکن است بتوانند سلولهای ایمنی خاصی را برای بهبود بهبودی پس از آسیبهای نخاعی هدف قرار دهند. این یافتهها روی هم، مننژهای نخاعی و تعامل آنها با سایر اجزای سیستم عصبی مرکزی را بهعنوان حوزههای جدیدی برای محققان شناسایی میکنند. این یک یافته هیجان انگیز است و ممکن است در واقع به رویکردهای درمانی جدیدی برای بیماران آسیب نخاعی منجر شود. منبع
پاپوش: بانو حمیرا تو یه ترانه میخونه: امان از درد دوری امان از درد دوری ؛ من هم باید بگم امان از درد پیری امان از درد پیری . سوالم از خدا این است: چرا سه پنجم عمرم را با ضایعه نخاعی گردنی گذراندم.
یک مرد فلج برای اولین بار این توانایی را به دست آورد که تنها با استفاده از افکارش آرام راه برود. مردی که قبلاً فلج شده بود، به لطف دستگاه جدیدی که مغز و نخاع او را به هم متصل میکند، توانست دوباره راه برود فقط با فکر کردن به آن از آسیبی که ۱۲ سال پیش متحمل شده بود دور میزند.
یک تصادف دوچرخه سواری در سال ۲۰۱۱ باعث شد که گرت جان اسکام، ۴۰ ساله، با پاهای فلج و دست های نیمه فلج، به دلیل آسیب نخاعش از ناحیه گردن، پاهایش فلج شود. اما امروز او دوباره روی پاهای خود ایستاده است و به لطف یک «پل دیجیتالی» بین مغز و اعصاب زیر آسیبش، با عصا راه میرود. هنگامی که او به راه رفتن فکر می کند، الکترودهای روی مغز او پیام را به الکترودهای روی نخاعش منتقل می کنند و ستون فقرات را تحریک می کنند. حالا من فقط می توانم آنچه را که می خواهم انجام دهم. وقتی تصمیم میگیرم قدمی بردارم، به محض اینکه به آن فکر کنم، تحریک شروع میشود.» “این لذت ساده نشان دهنده تغییر قابل توجهی در زندگی من است.
اسکام در آزمایشی در سال ۲۰۱۸ شرکت کرد که نشان داد، با آموزش فشرده، فناوری برای تحریک ستون فقرات با تکانه های الکتریکی می تواند به افراد مبتلا به آسیب نخاعی کمک کند تا دوباره راه بروند، اگرچه، پس از سه سال، پیشرفت های او به شدت کاهش یافته بود. ایمپلنت اصلی ستون فقرات او با دو ایمپلنت دیسکی شکل که در جمجمه او قرار داده شده است جفت شده است تا دو شبکه ۶۴ الکترودی روی غشای پوشاننده مغز قرار گیرند. اکنون وقتی اسکام به راه رفتن فکر می کند، ایمپلنت های جمجمه فعالیت الکتریکی را در قشر، لایه بیرونی مغز تشخیص می دهند. برای راه رفتن، مغز باید فرمانی را به ناحیه ای از نخاع که مسئول کنترل حرکات است بفرستد. هنگامی که این آسیب نخاعی است، این ارتباط قطع می شود. کورتین گفت: ایده ما این بود که این ارتباط را با یک پل دیجیتال، یک ارتباط الکترونیکی بین مغز و ناحیه نخاع که هنوز دست نخورده است و می تواند حرکت پا را کنترل کند، دوباره برقرار کنیم. این سیگنال به صورت بی سیم توسط کامپیوتری که اسکام در کوله پشتی می پوشد، ارسال و رمزگشایی می شود و سپس اطلاعات را به ژنراتور پالس نخاعی منتقل می کند. بنابراین وقتی همه چیز نصب شد، بیمار ابتدا باید یاد بگیرد که چگونه با سیگنال های مغزی خود کار کند و همچنین باید یاد بگیریم که چگونه این سیگنال ها را با تحریک نخاع مرتبط کنیم. اما این بسیار کوتاه است. در چند جلسه، همه چیز به هم مرتبط می شود و بیمار شروع به تمرین می کند.
پس از حدود ۴۰ جلسه توانبخشی با استفاده از رابط مغز و ستون فقرات، اسکام توانایی حرکت داوطلبانه پاها و پاهای خود را به دست آورد. این تیم میگوید این مطالعه که روز چهارشنبه در مجله نیچر منتشر شد، نوعی حرکت ارادی را نشان میدهد که پس از تحریک ستون فقرات به تنهایی امکانپذیر نیست، و نشان میدهد که جلسات تمرینی با دستگاه جدید باعث بهبود بیشتر سلولهای عصبی میشود که در طی آسیب اسکام به طور کامل قطع نشدهاند. کورتین گفت: «آنچه در طول مدت این آموزش مشاهده کردیم، ترمیم دیجیتالی نخاع است. او نه تنها میتوانست از پل دیجیتال برای کنترل عضله فلج خود استفاده کند، بلکه عملکرد عصبی خود را که سالها از دست داده بود، بهبود میبخشد، که نشان میدهد این پل دیجیتال باعث رشد اتصالات عصبی جدید نیز میشود. او اکنون در صورت استفاده از عصا حتی می تواند مسافت های کوتاهی را بدون دستگاه راه برود. منبع
همیشه سرماخوردگیهای من موجب درگیری سینوسهام و ریههام میشه. درگیری ریه همون و سرفههای تر و خشک پیاپی همون.
شش سال پیش طبق معمول بعد سرماخوردن بچهها منم سرماخوردم. بعد یک ماه درگیری با سرماخوردگی، آخرای درمان بود و روی ویلچر بودم که برای صاف کردن سینهام، با یک حرکت سریع رو به جلو سرفه کردم. در همون لحظه یه صدای شترقی شنیدم، در همان لحظه مقداری ادرار از کنار سوند فولی زد بیرون. اون موقع فکر کردم گرفتگی سوند بوده. رفتم دستشویی و خودم را شستم و برگشتم. از اون لحظه به بعد هر حسی که بعد ضایعه نخاعی داشتم را از دست دادم. خودم فکر میکردم ستون فقراتم آسیب دیده که همه عوارض ضایعه نخاعی دوباره برام حادث شده. به همین دلیل از کل ستون فقرات MRI گرفتم، اما دکترها متوجه عارضهای در عکسها نشدند. یکی از عوارضی که گرفتارش شدم، بیقراری پایچپم بود. چارهای نبود جز سوختن و ساختن با عوارض مشکل جدید. چندی بعد اون رویداد برای کنترل دورهای سلامت کلیههام رفتم سونوگرافی، که مشخص شد کلیه چپم سنگ داره. بعد اون ماجرا هر وقت سونوگرافی دادم سنگ کلیهام با وجود درمان بزرگتر مشاهد میشد. قبل نوروز با خوردن ۳ پر چیپس حالم بد شد، دل درد شدید، تب و لرز و حالت تهوع و زرد شدن رنگ همه از حملهی صفرا حکایت میکرد. حتی بعد هفت ۸ روز باز هم دل درد امانم را بریده بود، به دلیل اینکه سالهاست سنگ کیسه صفرا دارم رفتم پیش متخصص داخلی و ایشان سونوگرافی و آزمایش کلی خون و ادرار و مدفوع تجویز نمودند. تا نتیجه آزمایش و سونوگرافی حاضر بشه شد شب عید نوروز. ماشاء الله آقایون و خانومای پزشک همه تا نیمه فروردین تعطیلات بودن.
اولین روز کاری بعد تعطیلات نوروز اشتباه کردم و رفتم بیمارستان جهت مراجعه به پزشک که متاسفانه خیل عظیمی از بیماران مثل من اشتباه کرده بودن و اولین روز کاری بعد تعطیلات اومده بودن بیمارستان جهت مراجعه به پزشک . ترافیک آسانسورها از ترافیک جاده چالوس در ایام جانگوز ارتحالیدی هم بیشتر بود و جایی برای من ویلچری پیدا نمیشد.
بآلآخره از یکی از پرسنل بیمارستان طلب کمک کردم، دستش معجزه کرد و آسانسور خالی اومد و رفتم درمانگاه ارولوژی، اونجا هم شلوغ بود و بعد کلی انتظار رفتم پیش دکتر. دکتر بعد خواندن گزارش سیتی اسکن گفت: کلیه چپم یه سنگ بزرگ داره که باید با جراحی لیزری خارج بشه و باید لیزر عمل را با هزینه شخصی تهیه کنم. دکتر گفت : در گزارش سیتی نوشته شده سراستخوان ران که به لگن متصل میشه شکستگی هست، یه مشاوره مینویسم، برو پیش ارتوپد تا نظر بده برای پوزیشن جراحی مد نظر مشکل داری یا نه.
سنگ کم نبود شکستگی هم اضافه شد. به دکتر ارتوپد گفتم: با این شکستگی چه باید کرد؟ گفت: هیچی، خودش خوب میشه.
خوب که به گذشته فکر کردم، به این نتیجه رسیدم که این شکستگی احتمالا قریب به یقین همان شش سال پیش که با سرفه صدای شترقی شنیدم حادث شده و دقیقا از همان زمان هر وقت سنوگرافی دادم سنگ کلیه داشتم. بنظر خودم منشاء سنگ کلیهام همین شکستگی است. دلیلم اینه که، بدن و استخوان سعی در بازسازی محل شکستگی دارند، پس کلسیم تولید میکنند، اما حرکت من اجازه ترمیم نمیده و موجب میشه کلسیم تولید شده پراکنده بشه و توسط خون جذب میشه تا بخواد از راه کلیه دفع بشه که خیلیش دفع میشد و در زمان تعویض سوند با سوند خارج میشد، یه مقداز هم رسوب کرده که منجر به سنگ کلیه شده. فعلا جهت پرهز از جراح، مشغول خوردن آب چشمه چپقلی اراک هستم، بلکه کار به جراحی کشیده نشود.
پیوست: همیشه به دوستانی که فکر میکنن ورزشهای فیزیکی سنگین و فیزیوتراپی پیوسته میتونه براشون معجزهگر باشه، گفتم: آخر این کارا اینه که میزنه یجایی از بدن را ناکار میکنه. شاهدش استخوان ران من.
فشار خون پایین به طور خطرناکی به عنوان یک پیامد نامرئی فلج در نظر گرفته میشود و به مصیبتهای ۹ نفر از ۱۰ نفر مبتلا به آسیب نخاعی میافزاید. اکنون ایمپلنت جدیدی ساخته شده است که این مشکل را با ارائه تحریک الکتریکی به گروهی از نورونهای نخاعی درمان میکند. به گفته محققان، این دستگاه که باروفلکس عصبی پروتز نام دارد، قسمت تحتانی ستون فقرات را که حاوی بیشترین نورونهای دخیل در کنترل فشار خون است، تحریک می کند.
آسیب نخاعی اغلب در توانایی مغز برای تعدیل فشار خون در هنگام تغییر وضعیت بدن، مانند حرکت از حالت نشسته به حالت ایستاده، اختلال ایجاد میکند. این توانایی که رفلکس بارورسپتور نامیده میشود، شامل مجموعهای از واکنشهای سریع در بدن برای نگه داشتن فشار خون در محدوده طبیعی زمانی است که فردی به طور ناگهانی موقعیت خود را تغییر میدهد. مغز احساس میکند که دیواره رگ ها به دلیل افزایش ناگهانی فشار خون کشیده میشوند. در پاسخ، مغز میتواند به بدن دستور جبران دهد، هرچند یک سری واکنشها در چند ضربان قلب اتفاق میافتد. اگر رفلکس گیرنده بارورسپتورش از کار بیفتد و فشار خونش در نتیجه تلاش برای حرکت به سطوح بسیار پایین کاهش یابد، ممکن است فرد دچار آسیب نخاعی دچار سرگیجه، حالت تهوع یا مستعد غش شود. رهبر این پروژه گفت: تقریباً همه این بیماران برای افت فشار خون ارتواستاتیک با استفاده از اقدامات محافظهکارانه مانند باندر شکمی، شاید جورابهای فشاری روی پاهایشان، یا توصیه به رژیم غذایی پر نمک و مواردی از این دست، تحت درمان هستند. او افزود: اما اگر از آنها بپرسید که آیا با وجود اینکه تحت درمان محافظهکارانه قرار گرفتهاند، هنوز علائم آن را تجربه میکنند، تقریباً همه آنها هنوز هم این علائم را دارند.
محققان درمان را با استفاده از دستگاههای تحریک الکتریکی مشابه برای بازگرداندن حرکت و حس در برخی افراد توسعه دادند. آنها ابتدا قسمت سمت راست ستون فقرات را برای تحریک با بررسی بخش به بخش نخاع جوندگان تعیین کرد. او دریافت که سه بخش آخر ستون فقرات با این نورونها غنی شدهاند و یک نقطه داغ ایجاد میکنند که میتواند برای کنترل فشار خون تحریک شود. محققان این دستگاه را روی یک زن آزمایش کردند که در نتیجه بیماری شدید حرکتی و سیستم عصبی خودمختار، فشار خون آنقدر پایین بود که قادر به ایستادن بیش از چند دقیقه در یک زمان نبود. این زن بلافاصله پس از دریافت ایمپلنت میتوانست چند صد یارد راه برود و دیگر غش نکرده است. تحریک الکتریکی اپیدورال، کنترل فشار خون را در بیمارانی که از آسیب نخاعی رنج میبرند، بازیابی میکند . استفاده از این فناوری برای تثبیت فشار خون در محدوده طبیعی، خطر غش و سایر عوارض را در بیماران کاهش میدهد و ایمنی و کیفیت زندگی آنها را تا حد زیادی بهبود میبخشد. منبع
پاپوش: من از روز اولی که ضایعه نخاعی شدم گرفتار این عارضه عذاب آور افت فشار خون و نرسیدن خون به سر شدم و تاحالا چندین بار هم بیهوش شدم که به موقع به دادم رسیدند.