کسی که می خواهد به دیوان حافظ تفال بزند ابتدا باید در دل نیت و حاجت خود را بیان کند ؛ پس از نیت معمولا جمله زیر را می گویند : ای حافظ شیرازی، ما طالب یک فالیم ، بر من نظر اندازی ، بر من بنما رازی ، تو کاشف هر رازی، تو کاشف هر فالی ، تو را به شاخه نباتت و قرآنی که در سینه داری ، قسم میدهم ، فال مرا بگشا و آرزوی مرا بر آورده ساز :
و اینک این شما و این پاسخ صوتی و نوشتاری ، جناب خواجه حافظِ شیرازی مشهور به لِسانُالْغِیْب ، به اینجانب ؛ علیل ُالمؤمِنین و جمیع الفلجا :
خُرَّم آن روز کز این منزلِ ویران بروم
راحتِ جان طلبم و از پِیِ جانان بروم
گرچه دانم که به جایی نَبَرد راه غریب
من به بویِ سرِ آن زلفِ پریشان بروم
دلم از وحشتِ زندانِ سِکَندَر بگرفت
رخت بربندم و تا مُلکِ سلیمان بروم
چون صبا با تنِ بیمار و دلِ بیطاقت
به هواداریِ آن سروِ خِرامان بروم
در رهِ او چو قلم گر به سرم باید رفت
با دلِ زخمکَش و دیدهٔ گریان بروم
نذر کردم گر از این غم به درآیم روزی
تا درِ میکده شادان و غزلخوان بروم
به هواداری او ذَرِّه صفت، رقصکنان
تا لبِ چشمهی خورشیدِ درخشان بروم
تازیان را غمِ احوالِ گرانباران نیست
پارسایان مددی تا خوش و آسان بروم
ور چو حافظ ز بیابان نبرم رَه بیرون
همرهِ کوکبهٔ آصفِ دوران بروم
غزل شمارهٔ ۳۶۰
بازدیدها: 6