خاطره
هزار تن بار تن
دوستان بجای ما یه ۴ روزی با خانواده رفتیم سفر.
راه و مکان و هوا و همه چیز عالی بود جز بدن فرسوده و سنگین من.
این سفر برام جز حسرت و دریغ چیز دیگری نداشت.
اگر حافظ شیرازی جای من بود شعراش اینجوری میشد:
از این تن چلاقم شُکریست با شکایت
گر نکته دانِ دردی بشنو تو این حکایت
با این تن چلاقم گم گشته راهِ مقصود
از گوشهای برون آی ای قابض، صدجان چنین فدایت
از هر طرف که رفتم جز وحشتم نَیَفزود
ای داد از این چلاقی این رنج بینهایت
موقعیت ننه
خاطرات طنز از جانبازان و آزادگان دفاع مقدس
رمضانعلی کاوسی که جانباز قطع نخاع و نویسنده فعال در حوزه دفاع مقدس است و آثاری همچون «تیغهای گل رز»، «پرواز با بال شکسته» «کُفیشه»، «راز نهان»، «سهم من از عاشقی» و «بامداد روز شانزدهم» را در کارنامه خود دارد، در جدیدترین اثر خود به نام «موقعیت ننه» به خاطرات رزمندگان اصفهانی از زاویه دیگری پرداخته است. کاوسی در این گفتگو در خصوص نگارش این کتاب گفت: روزی مسئول ادبیات حوزه هنری اصفهان به من گفت این کتابهایی که شما مینویسید خوب است ولی کلاً جای طنز در کتابهای دفاع مقدس خیلی خالی است اگر بتوانید خاطرات رزمندهها و جانبازان را به این صورت گردآوری کنید خیلی خوب است.
وی با بیان این نکته که نوشتن طنز خیلی سختتر از نوشتن خاطرات معمولی است، توضیح داد: در واقع باید در این نوع نگارش خیلی ظریف بنویسید و محتوا خمیرمایه طنز را داشته باشد.
نویسنده کتاب «موقعیت ننه» از نحوه گردآوری خاطرات موجود در کتاب «موقعیت ننه» گفت و بیان کرد: من چون خودم جانباز قطع نخاع از ناحیه گردن هستم با موتور یا با ماشین به اینطرف و آنطرف میرفتم. یک رکوردر همراهم بود و زمانهایی که به بنیاد شهید یا سپاه در اصفهان میرفتم هنگامیکه رزمندهای به آنجا میآمد به او میگفتم که من میخواهم یک کتاب بنویسم با من همکاری میکنید و یکی، دو خاطره طنز برای من میگویید؟ در نهایت من ۷۲ خاطره از این دوستان جمعآوری کردم. وی افزود: از این تعداد، ۱۰ خاطره به دلیل اینکه بار طنز نداشتند حذف شدند و کتاب شامل ۶۲ خاطره از جانبازان و آزادگان عزیز است.
کاوسی متذکر شد: شاید خیلی از مردم فکر میکنند ما رزمندهها وقتیکه در جبهه بودیم در آنجا فقط دعا میخواندیم، قرآن میخواندیم، اینها بود ولی شوخطبعی و گفتن و خندیدن و سربهسر هم گذاشتن در واقع جزیی از زندگی ما رزمندهها بود و اگر اینطور نبود نمیتوانستیم در برابر آن آتش دشمن مقاومت کنیم. ما مجبور بودیم به هر صورت که شده به همدیگر روحیه بدهیم و همین مکالمات مثلاً یکی، دودقیقهای بچهها باعث میشد که روحیه پیدا کنند.
وی از “اشنوک” بهعنوان یکی از بهترین خاطرات کتاب «موقعیت ننه» نام برد و گفت: بهطورکلی تمام خاطرات این کتاب زیبا و خندهآور است و اگر خواننده این کتاب را شروع کند دیگر بالاجبار تا آخر آن را میخواند و میخواهد ببیند خاطرات بعدی به چه شکلی است.
وی بر صحت و واقعی بودن این خاطرات گفت و تأکید کرد: یکی از خصوصیات من این است که هیچگاه در متن اصلی دست نمیبرم و تمام این خاطرات عین واقعیت است یعنی عین آن چیزی است که اتفاق افتاده است و شاید اگر من بخواهد یک شاخصهای برای کارم در نظر بگیرم این اصیل بودن خاطرات است یعنی مطمئن باشید که داستانسرایی نشده است.
کاوسی افزود: از طرفی چون خود من رزمنده بودهام و میتوانستم دست بچهها را بخوانم که اگر کسی هم بخواهد مبالغه کند یا از خودش فیلمنامه بسازد اصلاً آن خاطره را نیاورم.
وی با اشاره به اینکه کتاب «موقعیت ننه» اولین تجربهام در ژانر طنز است، ابراز امیدواری کرد که مورد استقبال مخاطبان قرار بگیرد. منبع
پیوست: عرض تبریک و خدا قوت محضر دوست گرامی و سرور والا مقام استاد رمضانعلی کاوسی ، آرزومند تندرستی و موفقیتهای روز افزون شما و خانواده گرامی شما ؛ ارادتمند : مهرداد زندی
عمر گران
چند آهنگ از احمد آزاد، تو گوشیم داشتم که هیچ وقت اونها را گوش نمیدادم، بنابراین هفتهی گذشته اونها را حذف کردم، عصر همون روز خبر اومد که اوشون در سن ۶۰سالگی به دلیل ایست قلبی در هنگام ورزش، دار فانی را وداع گفت. با این خبر فکرم حسابی درگیر شد. من هم مثل خیلیها حال خوبی با ترانه ساقی اوشون در دهی۶۰ داشتم. یادمه در اون دوران در دوره راهنمایی، وقتی سر کلاس بودم، هر ثانیه اندازه یه گوگل سال نوری کش میآمد. (حتما خیلیها میدانند که: گوگول عدد بزرگی به اندازهٔ ۱۰به توان۱۰۰ است، در واقع عدد ۱ با صد صفر است) الان اوضاع طوری شده هفتههام به سرعت برق میگذرند و باسرعت دارم بسوی فتح ۵۰سالگی در سال جاری پیش میرم. عکسهای منتشر شده از احمد آزاد، نشانهای از پیری و چین و چروک در ظاهرش نداشت، خبر هم میگه: ایست قلبی در هنگام ورزش، این یعنی طرف از نظر جسمانی سلامت بوده. یه مقایسه کردم بین اون خوشگذران و ورزشکار با خودم که ۳۰ساله زمینگیر و ویلچر نشین هستم. نتیجه این مقایسه چی میتونه باشه جز خواندن فاتحه.
این قافله عمر عجب میگذرد
دریاب دمی که با طرب میگذرد
ساقی غم فردای حریفان چه خوری
پیش آر پیاله را که شب میگذرد
سردار شهید حاج قاسم سلیمانی
تنها مرد و نظامی در کل جهان که من عاشق تماشای تصاویر گیرا و جذاب او هستم سردار شهید حاج قاسم سلیمانی است. قاسم سلیمانی کسی نبود جز سرباز جان نثار وطن و مطیع فرمانده. وظیفه هر سربازی اطاعت بدون چون و چرا از فرمانده است. اینکه فرمان فرمانده حق است یا باطل برای سرباز فرق نمیکند. همهی فرماندهها از ازل تا ابد خود را حق مطلق میانگاشتهاند. تاریخ نگاران در هر زمان بنا به مصلحت نظام حاکم حق را برای ملت تبیین مینمایند.
پیوست: من خودم سال ۱۳۷۰ سرباز محلی بودم که اکثر قریب به اتفاق پرسنلش سپاهی بودند از جمله معروف ترین اونها سردار مصطفی محمد نجار وزیر دفاع دولت دکتر محمود احمدی نژاد و راننده معروف اسنپ جناب آقای سعید عابد عزیزم هستند، بنا بر این شناخت کامل بر روحیه و منش پاسداران دارم و هیچ شکی در خلوص اکثر قریب به اتفاق اونها ندارم.
مرغ سحر ناله چرا نمیکند
یادش بخیر قدیمها که هنوز سیدی نبود و آثار را باید با نوار کاست گوش میکردیم.
با اون نوار کاستها گوش کردن موسقی لطف و لذت بیشتری داشت، یه نوار کاست میخریدیم و سالها اون نوار را در ضبط صوت میگذاشتیم و تا آخرش گوش میکردیم. الان تو هر گوشی اندازه دهها از اون نوار کاستها فایل صوتی هست، اما هیچ کدوم اونها لطف و صفای اون کاستها را نداره.
سرنوشت: سالهای اول نخاعی شدنم بیشتر از هرچیز، شنیدن آثار استاد محمدرضا شجریان سرگرمم میکرد و بهم آرامش میداد. متاسفانه انسانی بیبدیل از میان ما رفت، ولی چه خوش است که شایسته همایونی چو او باقیست.
مرغ سحر ناله چرا نمیکند
مرغ سحر آن قفس را بربشکست و ، ز زیر ببر شد
بلبل پربسته ز کنج قفس بشد
نغمه آزادی نوع بشر بشد
ای خدا ای فلک ای طبیعت
این داغ چرا، مرا رها نمیکند
ماه مهر است گل به راه است
ابر چشمان ژاله بار است
ای خدا ای فلک ای طبیعت
شام تاریک ما را سحر کن
کرونا برو که برنگردی
بالآخره بعد از دو ماه خانه نشینی از ترس ابتلا به کرونا ویروس، از خانه بیرون رفتم و موهای ژولیده سرم را اصلاح کردم. در راه بازگشت به خانه از پارک سر کوچه عبور کردم، جلوی درب ورودی پارک اعلامیهای نصب کرده بودند که: به دلیل پیشگیری از شیوع کرونا، وارد پارک نشوید، از اونجا که کسی وارد پارک نشده بود، از بین کف پوشهای زمین بازی کودکان کلی علف بیرونزده بود که صحنه جالبی بنظرم آمد، یاد فیلمهای مستندی افتادم که بعد از انفجار نیروگاه اتمی چرنوبیل از اون منطقه ممنوعه تهیه شده، شهری بدون سکنه، در تسخیر گیاهان و حیوانات.
پسینه: دایی و زندایی بچههام در دو بیمارستان تهران شاغل هستند، هر دو گفتن که بخش کرونای محل کارشون تعطیل شده.
اتفاقات ایران در سال ۹۸
همونطور که سال ۹۸ با سیل شروع شد، شاهد سیل انواع حوادث و بلایا که برای ما طبیعی شدن بودیم.
سیل در گلستان، مازندران و خراسان شمالی (تلفات ۱۷ نفر)
سیل در فارس، خوزستان و کرمانشاه (تلفات ۲۳ نفر)
سیل در لرستان و همدان (تلفات ۲۱ نفر)
قتل میترا استاد به ضرب گلوله بدست محمد علی نجفی شهردار سابق تهران.
ساقط شدن پهپاد آمریکایی توسط سپاه پاسداران
جان باختن کودک ۸ ساله در ورزشگاه آزادی به دلیل برق گرفتگی.
انفجارهایی در چند نفتکش بندر فجیره امارات. اصابت کاتیوشا به نزدیکی سفارت آمریکا در بغداد.
توقیف نفتکش ایرانی گریس ۱ از سوی نیروی دریایی انگلیس در تنگه جبلالطارق.
توقیف نفتکش انگلیسی «استنا ایمپرو» را هنگام عبور از تنگه هرمز.
حمله پهپادی انصارالله یمن به تاسیسات نفتی آرامکو عربستان، شوک به بازار نفت جهان.
دستگیری روح الله زم، سرشبکه کانال تلگرامی آمدنیوز.
گستردهترین حمله سایبری تاریخ ایران، و ناکام ماندن قرار دادن ماهواره ظفر در مدار زمین.
هجوم یک دسته بزرگ ملخ صحرایی به جنوب استان فارس.
قطع شدن اینترنت کشور به مدت چند روز به طور سراسری.
افزایش قیمت بنزین به لیتری ۳۰۰۰ تومان در آبان ماه یکی از اتفاقات عجیب سال ۹۸ محسوب میشود. این موضوع باعث شد تا ناآرامی و بعضاً اغتشاشاتی در شهرهای مختلف صورت گیرد. در جریان این موضع تعداد زیادی اموال عمومی نظیر بانک به آتش کشیده شد و تعدادی از هموطنانمان نیز جان خود را از دست دادند.
شهادت حاج قاسم سلیمانی، این موضوع در ایران بازتاب بسیار گستردهای داشت؛ به گونهای که در اقصی نقاط کشور مردم برای محکوم کردن این عملیات تروریستی به خیابانها آمدند. جمعیت به حدی زیاد بود که چند نفر از هموطنان کرمانی به علت ازدحام و شلوغی جان باختند.
حمله موشکی نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در جواب ترور حاج قاسم به مواضع دولت آمریکا در پایگاه عین الاسد عراق.
ماجرای پرواز شماره ۷۵۲ هواپیمایی اوکراین، در بحبوحه بحران سیاسی بین جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا، این هواپیما به همراه ۱۷۶ نفر مسافر در ۱۸ دی ماه ۱۳۹۸ از باند فرودگاه امام خمینی برخاست و پس از ۶ دقیقه، در پی یک حادثه دلخراش تمامی ۱۷۶ مسافر و خدمه این هواپیما جان خود را از دست دادند.
اپیدمی ویروس کرونا، در حالیکه حدود یکماه از شیوع این ویروس در کشور چین و کشورهای اطراف گذشته بود،
فوت دو فرد مبتلا به ویروس کرونا در قم، دو روز قبل از برگزاری پرشکوه انتخابات مجلس یازدهم.
سرایت کرونا ویروس به همه شهرهای کشور.
مسمومیت گسترده ناشی از مصرف الکل غیرخوراکی در پی شیوع کرونا.
کمبود ماسک و مواد ضدعفونیکننده.
تعطیلی مدارس از اواسط اسفند.
قرنطینه خانگی در نوروز ۱۳۹۹٫
پاورقی: سال ۱۳۹۸ بیشتر شبیه فیلمهای هالیودی پر ماجرا و بالیودی پر از شگفتیهای باورنکردنی بوده برامون، اما ما همه اینها را در واقعیت تجربه کردیم و هنوز زنده هستیم، به واقع ما همه نمیرالمومنین هستیم.
معلولیت محدودیت
اون ترانه معرف عباس قادری هست، که میگه: پارسال بهار دسته جمعی رفته بودیم زیارت، اتفاقا من امسال بهار تکنفری رفته بودم سیاحت، تهرانگردی با ویلچر. پنج اردیبهشت، روزی که هوا نیمه ابری و سرد بود و باد نسبتا زیاد هم میوزید، برای تعمیر ویلچرم رفته بودم شرکت فراتک، که به دلیل زمان زیاد بعد تعمیر ویلچر تا رسیدن سرویس سامانه حمل و نقل جانبازان و معلولین، که ازشون خیلی ممنونم، باهماهنگی با راننده سرویس یه مسیر سرپایینی را از پیچ شمرون رفتم بطرف میدان توپخانه و موزه ایرانباستان. متاسفانه منطقه ۱۲ تهران در بدترین حالت از نظر وجود انواع موانع برای تردد معلولین ویلچری است. در معابر و اماکن این منطقه از تهران، بجای مناسبسازی شرایط برای تردد معلولین، فقط مسدود سازی برای تردد موتور و گاری حمل بار صورت گرفته. اماکن نه رمپ دارند نه بالابر ویلچر. من نتوانستم از سردر باغ ملی عبور کنم چون فقط پله داشت. نتونستم وارد موزه ایران باستان بشم چون پله داشت. کف پیاده راه خیابان سی تیر هم بگونهایست که ویبره جسم و جان است و مخرب مال(ویلچر).
پیوست: معلول هر نوع محدودیتی را خودش کنار بزنه بازهم نمیتونه معلولیت ذهن بیمار مدیران شهرسازی و شهر پر از مانع و محدودیت را کنار بزنه. پس الکی شعار ندیم معلولیت محدودیت نیست.