یه آیین سنتی زیبا و سخت ما اینه که آخر سالی همه خانهها میرن روی حالت زلزله ۸ ریشتری گردگیری برای استقبال از عمو نوروز.
این کار اگر با مشارکت کل اعضای خانواده انجام بشه سخت و طاقت فرسا است، دیگه وای بر احوال کسی که یه همسر ضایعه نخاعی با دو پسر شیطون هم داشته باشه و فرشهای خونه را جمع کرده باشه و داده باشه برای شستن و نقاش اومده باشه دیوار نمزده را بازسازی کنه و اسفالت کار بیاد ناودانها را عایق کاری و بازسازی کنه و دو نفر هم پول مرد نخاعی را برده باشند و اون بره دفتر قضایی برای شکایت و بگن دفتر تعطیل و منتقل شده.
اینجاست که راوی به نقل غیر مستقم یکی از بزرگان اهل تمیز روایت کند : یا کافی المکافات….
بیشتر از ما نخاعیها ، خانواده و افرادی که ما را بلند و کوتاه و تر و خشک میکنند، بخصوص همسران، در معرض فرسودگی جان و تن هستند. ماشاءالله پروردگار متعال در خلقت من نهایت تلاشش را کرده تا شدم: مردی ۵۲ ساله که ۳۰ ساله دارم از ضایعه نخاعی گردن رنج فراوان میبرم که هیچ، پدر و مادر و خواهر و برادرم را ۲۰ سال مستقیم درگیر خودم کردم هیچ، بیش از ۱۱ ساله ازدواج کردم و یه فرد دیگه را کشیدم به مکافات هیچ، صاحب دو فرزند شدم و کشوندمشون به زندگی با من هیچ، قیافه ندارم هیچ ، پول ندارم هیچ…. حداقل زبان و اخلاق خوش هم ندارم که از لطف و محبت دیگران و سختیهای فراوانی که بخاطر من متحمل میشن تقدیر و تشکر و دلجویی کنم.
بازدیدها: 2