مزاحمت

چندتا پلاک اونورتر از ما چندتا زمین هست که هنوز توش ساختمان نساختن، نسیم خانم هر روز میره توی اون زمین‌ها و با شلوغ‌کاری‌هاش کلی گرد و خاک بپا میکنه، این کار نسیم خانم باعث میشه گرد و خاک از پنجره وارد خانه و زندگیه خانم‌های همسایه بشه و زندگی‌شون به خاک و اعصاب‌شون به خاک سیاه کشیده بشه. همسرم برای کم کردن تاثیر کارهای نسیم خانم بر خانه زندگیش رفت رومبلی خرید. متاسفانه شکل رومبلی‌ها مناسب مبل‌ها نبود و هیچ رقمه نمی‌شد اونها را روی مبل‌ها کشید. زنگ زدم به فروشنده‌اش و گفتم: رومبلی که دادین فقط به مبل یک‌نفره‌مون میخوره. مبل دونفرمون فقط یه‌طرفش دسته داره و مبل سه‌نفره‌مون دسته و تکیه‌گاه‌ش یکیه و بهم وصله. طرف حسابی گیج شده بود و گفت: مگه میشه هر تکه مبل یه شکلی باشه!؟ به شوخی گفتم: آخه من هر تکه از مبل‌هامون را از یه سمساری خریدم. خلاصه کلی برای طرف توضیح دادم تا بفهمه مبل‌هامون چه شکلیه، آخرش هم طرف گفت: نفهمیدم چی میگی، بیایین یه دست رومبلی بزرگ ببرین اگه نتونستین به مبل‌هاتون بخورونین‌شون خیاط میفرستم بیاد از مبل‌هاتون الگو برداره تا براتون کار سفارشی بدوزیم. عکس مبل‌های جورواجورمون را همسرم برد برای رومبلی فروش او هم یه دست رومبلی بزرگ داده بود، شیوه‌ی خوراندن‌شون را هم گفته بود. و اینگونه نسیم خانم ۱۸۰تومان خرج گذاشت رو دستمان.

پیآمد: منزل ما در مسیر پرواز هواپیماهای فرودگاه مهرآباد با ۱۴کیلومتر فاصله است. صدای آزار دهنده‌ی هواپیماها بخصوص روسی‌ها گاهی موجب میشه دزدگیر اوتول‌ها فعال بشن و اواو کنن. بنظر من هواپیماها حریم خصوصی مردم را می‌شکنند و موجب ازبین رفتن آرامش میشن. بنظر شما آیا میشه از شرکت‌های هواپیمایی برای آلودگی صوتی و مزاحمت هواپیما‌هاشون شکایت کرد؟

اندر فایده‌ی ماهواره

از وقتی پنجره‌ی اطاقم تبدیل به درب شد تا بتونم از اون برم توی بالابر ویلچر و برم تو حیاط با مشکل ورود پشه و مگس از اون درب مواجه شدیم. البته همیشه جلوی درب پرده‌ی توری پارچه‌ای بود اما با وزش باد حشرات از کنار پرده میامدن داخل. برای رفع مشکل پدرم درب و پنجره‌ساز آورد و گفتیم: میخواهیم جلوی این درب، یه درب توری بزنیم، فکر و روشی براش داری؟ طرف بعد یکی دو روز فکر کردن گفت: راهی به ذهنش نمیرسه. تا دوماه پیش چاره‌ای جز سازگاری با این مشکل نداشتیم. یه روز که داشتم کانالهای فروش کالا تو ماهواره را سیاحت میکردم دیدم دارن پرده‌ای میفروشن که وسطش چاک داشت ولی به لبه‌هاش آهن‌روبا وصل کرده بودن تا بعد عبور افراد، دولب پرده بچسبه بهم. باخودم گفتم: این چیزی که ما میخواهیم، داستان را برای پدرم تعریف کردم و توضیح دادم که چه چیزی را برای چه کاری میخواهیم. پدرم از یخچال‌سازی محلمان یک متر آهن‌روبای زوار یخچال خرید و آورد و مادرم اونها را کوک زد دوسر پرده. حالا پرده راحت میچسبه به چهار چوب درب و مانع ورود حشرات میشه. فکر خوب و موثریه که برای همه میتونه مفید باشه.

پایانه: سریال نابرده رنج داره میگه: اسد پنبه‌ و عماد خلافکار پچول، بدون هیچ آموزش رزمی و جنگی کلی رستم دستان هستن، و با دست خالی، دو تنه با تمام ارتشی‌های حرفه‌ای و مسلح دشمن برابری میکنن. از ضعف‌های زیاد این سریال که بگذریم، میشه گفت: داستانی جذاب داره.

آموزش تصویری گره زدن کروات