یکی از دیدنیترین سریالهای تلویزیون که بعد بارها پخش هنوز هم جذابه پاورچینه. ورود داود برره این سریال را کمدیتر و بسیار آموزنده کرد. یادتون هست فرهاد برره و و پدرزنش آقای مهتابی بخاطر چولنبه بازیهای آقا داود چه حال و روزی داشتن؟. من تو خانوادهی همسرم چلنبهای محبوب همه هستم. مادرهمسرم تو روم و پشت سرم اونقدر حرفهای خوب تو مایههای قربون صدقهی شدید نثارم میکنه که نگو و نپرس. پدر همسرم اونقدر طرفدار و حامیمه که انگار من فرزندشم نه همسرم. خواهر خانمم منو در حد داداشهاش دوست داره و از ماندن در منزل ما سیر و خسته نمیشه. برای برادرهای همسرم هم چیزی کمتر از رفیق فابریک نیستم. همهی اینها نتیجه حسن برخوردم با همسرم و خانوادهاش و البته تعریفهای همسرم از حسن خلق منه. یادم رفت بگم که همسرم دیوانهوار که نه عاقلانهوار بسیار شدید که به همون دیوانهوار میخوره دوستم داره. منم برای همه چیزش بینهایت دوستش دارم.
پیآمد: میگن مردها همسری را دوست دارند که اخلاق و رفتارشون شبیه مادرشون باشه، همسر من حتی گروه خونیش هم مشابه مادرمه. شکر خدا زندگیم در نهایت شیرینیه.
وبلاگ دوستی نخاعی: غزل غزل زمزمه
بازدیدها: 111