تیک سر و گردن

چند ماهی بود هنگام بستن چشمم برای استراحت یا چرت زدن یا خوابیدن سرم بصورت ناخواسته و خارج از کنترل به طرفین و یا به عقب حرکت سریع و ناراحت کننده‌ای میکرد. این حرکت‌ها یا تیک‌ها نیم ساعتی ادامه پیدامیکرد و تمام میشد و در خواب دیگه این مشکل را نداشتم. ماه گذشته شیب مشکل فزاینده شد و تو بیداری، وقت و بی‌وقت خفتم می‌کرد. تاجایی‌که میشد تحمل کردم تیک‌ها را، ولی بآلآخره رقص ناخواسته‌ی سر و گردن اونم تو ماه رمضان غیر قابل تحمل شد برام و با متخصص مغز و اعصاب تماس گرفتم و مشکلم را کامل براش توضیح دادم، دکتر گفت: فعلا روزی ۲ قرص دپاکین Depakine 200 بخور تا ببینیم نتیجه چی میشه. خوشبختانه با خوردن چند قرص تیک‌هام بشدت کم شد.

پیوست: اگه حوصله دارید لینک مقابل را با پیامهای خوانندگانش بخونید قطع نخاع، عاقبت هوس شیطانی

پیری و هزار درد

توی این سفیدی سرمای زمستان و هنرنمایی و برف افشانی پر و پیمون ننه سرما و رفتن ملت نه‌جیب ایران توی صف سبد کالا، من تا بالای سر خزیدم زیر پتو و شُر و شُر عرق میریزم. عرق کردنم نه از گرماست و نه از تب و نه از ریزش این روزهای بازار بورس، بلکه از داروهایی است که خانم دکتر صادقی، دختر خاله گرامیم برام تجویز نمود. یکی از داروها که خارجی هم هست وظیفه‌اش بهبود حرکت و باکتری‌های روده است و همین دارو سیستم اتونوم بدنم را حساس و فعال کرد و باعث شد هر روز برم توالت و این برنامه برای من که توالتم را برای جلوگیری از افت دمای بدن با حمام یکی کردم سخته. خلاصه خوردن داروها را قطع کردم اما همچنان عرق میکردم فراوان. گفتم شاید اگر بروم توالت و بقایای داروها از بدنم دفع شود عرق کردنم قطع شود. اما فقط از شدت‌اش کاسته شد. باخودم فکر کردم شاید این نوعی حساسیت باشه، پس یه قرص آنتی‌هیستامین خوردم، خوشبختانه جواب خوبی داد و مقدار زیادی از آزاردهندگی عرق کردنم کاست اما همچنان عرق کردن ادامه دارد.

ته‌بندی: از اینکه پرونده‌ی عرق کردنم ختم بخیر شده بود خوشحال بودم اما دوباره این داستان شروع شد تا قطع شدنش دلیلی باشه برای خوشحالی مجدد.

بابا مهرداد و پسرش امیرفرهاد زندی

بسوی جراحی

چند روزه که اساسی بیمارم. داستان از خوردن دو قاشق میرزاقاسمی شروع شد. هنوز سفره جمع نشده بود که حس کردم تمام استخون‌هام درد میکنن و لرزم گرفته. فهمیدم باز صفرام کار داده دستم. دوتا قرص هیوسین و دوتا چایی نبات خوردم و زرداب داخل معده را بالا آوردم تا یکم حالم بهتر شد. شب را با تب و لرز و دل‌درد شدید و هذیان بسختی صبح کردم. روز بعد، صبحانه خوردم و تا ظهر خوب بودم، نهار که خوردم دوباره داستانی که تعریف کردم کپی برابر اصل تکرار شد. فردآش هم آش همان آش و کاسه‌ی دل بی‌ظرفیت من همان. ۱۷ربیع داداشم و خواهرم بردنم بیمارستان. دکتر دستور سونوگرافی و آزمایش خون داد. آزمایش خون را خود بیمارستان انجام داد. سونوگرافی را رفتیم خارج از بیمارستان گرفتیم، چون روز تعطیل بود و کلا بیمارستان تعطیل بود. حالا خوبه سفارشمو به رییس بیمارستان کرده بودن وگرنه….. نتیجه اینکه سنگ صفرام شده ۱۲میلیمتر. لوزالمعده‌ی مبارکم هم متورم شده. هرچی به دکتر بیمارستان گفتم: من اومدم که بستریم کنید برای خارج کردن کیسه صفرام. گفت اونم عوارضش زیاده این داروها را که نوشتم بخور تا ببینیم نتیجه چه میشه. نتیجه اینکه دارم هم دارو میخورم هم درد میکشم

پایانه: با داداش و خواهرم رفتیم پیش دکتر گوارش. بعد تعریف کل داستان، دکتر گفت: اول برو آندوسکوپی ببینیم معده‌ات ایراد نداره؟ گفتم: من ده ساله این مشکل را دارم و میدانم صفرامه و دیگه غیر قابل تحمله برام شما لطفا دستور عمل بده.

درمان عرق کردن نابجا

برای عرق کردنم دکتر اورولوژ بهم داروی افلوکسیر داد، ۵ عدد ازشون خوردم که حس کردم وزوز گوشم بیشتر شده، چون در عوارض دارو این مورد بیان نشده بود برای رفع مشکلم همه‌ی ۲۰ قرص را خوردم. با مصرف این دارو عرق کردنم خوب که نشد هیچ صدایی مثل فس‌فس بخاری گازی وقتی فیتیله‌اش تا ته بالاست مدام تو گوشمه. متاسفانه این عارضه ناشی از مسمومیت دارویی‌ست و درمان دارویی نداره. به احتمال قریب به یقین تنها طب سوزنی میتونه در این مورد جواب موثر بده. برای درمان عرق کردنم زنگ زدم به دآمآد خالم که متخصص مغز و اعصابه و مشکلم را براش گفتم. دکتر گفت: بنظر میاد سیستم اتونوم بدنت فعال شده. روزی دوتا قرص پروپرانولول ۱۰ بخور ببینیم چی میشه. خوشبختانه با خوردن چند قرص ۹۰درصد مشکل رفع شد. من یادگرفتم همیشه بعد هر رویدادی، فکر کنم به عواملی که موجب رخ‌دادن اون رویداد شدن؟ با برسی شرایط فکر میکنم ۱۰درصد باقیمانده از مشکل عرق کردنم ربط مستقیم با وضعیت روده‌هام داره.

پسوند: بزرگان بورس گفتن: هر چند وقت باید از رفتار معاملاتی گذشته خودتون یک کارنامه تهیه کنید، اگر عملکردتون نسبت به بازار خوب بوده پس شما موفق بودید و حتما اگر در آینده نیز همینگونه عمل کنید موفق خواهید بود، و اگر عملکرد خوبی نداشتید با اون روش در آینده نیز موفق نخواهید بود. بنظر من این نکته را نتنها در مورد رفتار معاملاتی در بورس بلکه در تمام شئونات زندگی باید بکار برد.

سیخ

بعد پنج روز بخور و بخواب دوتا قرص با ۶لیوان آب داغ را تو ۱ساعت خوردم، بعد اون هم مدام چایی خوردم تا این قرص‌هایی که بابام تازه از داروخانه برام گرفته بود خوب عمل کنن، اما هرچه انتظار کشیدم خبری از عمل نبود حتی ۲۴ ساعت بعد از زمانی که می‌بایست قرص‌ها عمل می‌کردند، روز هفتمی بود که خورده بودم و پس نداده بودم دوباره دوتا دیگه از همون قرص‌ها را خوردم با همان سبک آب داغ خوردن اما خبری از عمل نشد که نشد حتی ۲۴ ساعت بعد از زمانی که می‌بایست قرص‌ها عمل می‌کردند؟!؟! ۹روز بود که خورده بودم و خوابیده بودم و پس نداده بودم، فهمیدم که اشکال از قرص‌ها بوده پس قرص‌ها را کنار گذاشتم و از قرص گیاهی استفاده کردم با همان شیوه‌ی آب داغ خوردن، قرص‌های گیاهی را حتما باید با آب داغ خورد، خوشبختانه مشکل رفع شد. از اونجا که دوست ام
اسو زیاد دارم و با مشکلات و داروهای اونها آشنایی دارم با خودم فکر کردم وقتی یه قرص معمولی بیرون روی اینطوری بی‌خاصیت تولید میشه خدا به داد ام اسی ها برسه با این داروهای ایرانی که جایگزین داروهای خارجی میدن بهشون، فکرش هم مو به تنم سیخ کرد.

پیوست: یه فیلم در تلویزیون BBCدیدیم که مربوط میشد به زندگی یه پسر ۱۶ساله‌ی کردستانی که به دلیل انفجار مین دست‌ها و چشم‌هاش ازبین رفته بود. یه جای فیلم پسره خورد به یه درب نرده‌ای آهنی، داداشم ناراحت شد و گفت: عجب کارگردان نامردی!! برای قشنگ شدن فیلمش چه به سر پسر بیچاره آورده؟؟ به داداشم گفتم: چرا نمیگی کارگردان برای ساخت این فیلم پسرک را
فرستاده رو مین!!


لینکدونی این وبلاگ

دستگاه تازه ساخت

چند وقت پیش توی اخبار اعلام شد که محقق‌های داخلی تونستن دستگاهی بسازن که افراد ضایعه و قطع نخاعی میتونن با اون راه بروند، حدود ۸ سال پیش همین خبر اعلام شد و من رفتم و یکی از اون دستگاه‌ها را خریدم. این دستگاهی که من دارم دقیقا همین دستگاهی است که تازگی‌ها خبر ساختنش را اعلام کردند ولی مال من
دیجیتالی نیست. این دستگاه‌ها بدرد مراکز فیزیوتراپی میخوره و طوری نیست که شخص بتونه از اون برای انجام کارهای روزمره استفاده کنه، البته این دستگاه‌ها بدرد
تقویت عضله‌ها میخوره دقیقا همین کاری که من الان دارم روزی ۳ بار و هر بار یک ساعت با اون انجام میدم اون هم چون دکتر صابری پاهای بی‌عضله را دوست نداره.

پسرفت: قدیم‌ها یه متخصص مغز و اعصاب برای اینکه کمی تقویت بشم تجویز کرد که از قرص‌های ضد بارداری استفاده کنم، اما من ترسیدم و اون قرص‌ها را نخوردم، الانه که باید پاهام را عضلانی کنم از دارو هم کمک می‌گیرم، البت نه از اون داروها، بلکه به دستور پزشک محل‌مان از: کپسول مولتی‌ویتامین+مینرال و قرص روغن ماهی.

تومورهای استخوان