ثبت احوال

صبح روزی که با عمو فرهاد پسرم میرفتیم شناسنامه‌ی امیرفرهاد را بگیریم، برام از طرف ثبت احوال پیامکی آمد که توش میگفت قدم نو رسیده مبارک، بردید براش شناسنامه بگیرید!؟. بعد اینکه تو ثبت احوال بخاطر ثبت نام پسرم رفتیم پیش رییس ثبت احوال، به آقای رییس گفتم: من از سیستم شما گلایه دارم، شما که اینقدر آگاهی دارید که برای من اول وقت پیامک میفرستین، باید جای پیامک، اصل شناسنامه بفرستین درب منزل. البته چون وقت کم بود و رییس هم تازه از مرخصی بخاطر عمل قلب باز به سرکار برگشته بود همه چیز زود جمع شد. وقت خروج بعد تشکر به آقای رییس گفتم: روزی صدهزار بار بخاطر همین سلامتی که داری خدا را شکر کن، خیلی از ما نخاعی‌ها هربار توالت رفتن‌مون برامون مردن و زنده شدنه، البته این مال افرادیه که میتونن برن توالت، اونایی که روی تخت اجابت مزاج میکنند هر لحظه براشون هزار بار مرگ ناتمامه.

ته‌بندی: بنظر من کار صدور شناسنامه باید از زایشگاه شروع بشه، تو فرم‌هایی که پر میکنن باید فرم نامگذاری هم باشه تا از مبدا جلوی کار اضافه گرفته بشه.

به شکر خدای بخشنده و مهربان حال هرسه‌مون خوبه. شکر خدا زردی پسرم کم شده و ایشالله همین روزا رفع میشه.

چند جای امیرفرهاد را پشه خورده بود، منم فوری برای مادر و فرزند از این پشه بندها سفارش دادم آوردن.

یه مقدار متنابهی مورچه تو منزلمون داشتیم که اوناهم با این دستگاه فراری شدن.

بازدیدها: 33

نام پسرم

امروز شنبه عمو فرهاد جانه پسرم و داداش خوب خودم نرفت سرکار و آمد دنبالم تا باهم بریم برای پسرم شناسنامه بگیریم. بعد از حضور در سازمان ثبت احوال و تکمیل مدارک، خانمی جوان و مهربان، مدارک را ازما گرفت و گفت: شما اینجا منتظر بمانید، من کارهاتون را انجام میدم و شناسنامه را میگیرم و میارم تحویل‌تون میدم. بعد نیم ساعت خانمه رفت و مدارکمون را آورد و گفت: مامور ثبت میگه: اسم انتخابی شما تو لیست ما نیست و باید اسمی دیگه روی فرزندتان بگذارید. من جوش آوردم و به خانم مهربان گفتم: خطاب من به شما نیست به سازمان است، من باید اسم فرزندم را انتخاب کنم یا ثبت احوال؟؟ داشتم کلا داغ میکردم که مسئول اطلاعات آمد و گفت: برو طبقه سوم پیش رییس. به آقای رییس گفتم: بعد از اینکه مقام معظم رهبری فرمودند: با این روند کنونى اگر ما پیش برویم کشور پیر خواهد شد. خانواده‌ها، جوان‌ها باید تولید مثل را زیاد کنند؛ نسل را افزایش دهند. ما در راستای محقق شدن اهداف متعالی مقام معظم رهبری و خشنودی ایشان، اطاعت امر نمودیم و اقدام تولید مثل نمودیم حالا حق انتخاب نام دلخواه خودمون را نداریم؟ چرا؟ چون تو لیست ثبت نیست؟ این همه اسم اجق‌وجق هست ولی اسم به این قشنگی نیست؟ مشکل داره؟ به آقای رییس ثبت گفتم: من این نام را انتخاب کردم و فقط همین نام را روی فرزندم میگذارم و ولاغیر. آقای رییس گفت: قبول دارم که اسم‌های ناجور خیلی زیاده و اسم فرزند شما مشکل نداره و زیباست، شما عصبانی نشو تا مشکل را حل کنیم. آقای رییس زنگ زد به ثبت احوال کل و شرح حالی ازم برای مسئولی که میگه چه نامی مجاز و یا غیر مجازه گفت، اوشان هم گفت: من تو لیست نگاه کردم، ممنوعیت برای این نام نیست. آقای رییس دستور داد شناسنامه پسرم را بدون نوبت صادر کنند. بعد تشکر و قدر دانی اتاق اوشان را ترک کردیم و بعد نیم ساعت انتظار شناسنامه‌ی آقا امیرفرهاد زندی را دریافت کردیم و به خانه برگشتیم.

پایانه: برای انتخاب نام، اسم‌های خیلی زیادی را برسی کردیم اما فقط نام کسی را که از همه بیشتر دوستش دارم را برازنده‌ی پسرم یافتم.

چون اسم پسرم تو لیست سازمان ثبت احوال نبوده به احتمال قریب به یقین باید فرزندم یگانه امیرفرهاد دنیا باشه.

بازدیدها: 114

شکر شکر شکر

خدای بخشنده و مهربانم، هزاران هزار بار ممنونتم که با بخشیدن فرشته‌ای الهی به ما دل من و همسرم و خانواده‌هامون و دوستاهامون را شاد کردی. خدای خوبم تمام تلاشمان را میکنم تا هدیه‌ات را همانگونه الهی که دادی، پرورش دهیم.

خوشبختانه حال مادر و نوزاد خوب است.

پسرم یه کوچولو زردی داره که ایشاالله به زودی با دارو رفع میشه.

پنج شنبه با عمو فرهاده پسرم رفتیم برای دریافت شناسنامه، اما ثبت احوال تعطیل بود.

ایشاالله شنبه با عمو فرهاد عزیز و مهربان که من خیلی چیزهام به او مدیون هستم میریم برای دریافت شناسنامه‌ی پسرم، ایشاالله بعد دریافت شناسنامه اسم فرزندم را اینجا مینویسم.

پیآمد: از پیامهای تبریک و ابراز لطف همه‌ی دوستان بزرگوار ممنونم، ایشاالله منم به زودی به شما همین تبریک را بگویم.

ایشاالله بعد از اینکه پسرم بسلامتی از چله در بیاد عکسش را خواهم گذاشت.  

همه چیز درباره زردی نوزاد

بازدیدها: 25

پدر نشده سالمند شدیم

چند روز بود که حسابی کم حافظه و فراموش‌کار شده بودم، مثلا: هرچی می‌شنیدم فوری یادم میرفت، یا وسط حرف زدنم حرفم یادم میرفت، یا اینکه ذهنم یاری نمیکرد اسم خانم بهنوش بختیاری هنرپیشه فیلم و سریال‌های اغلب کمدی را به یاد بیارم. با خودم گفتم: پدر پیـــــری بسوزه که اول با پیرچشمی و حالا با فراموشی اومده سراغم، بابا‌ من تازه یه ساله ازدواج کردم و هنوز بچه‌ای برای به آغوش کشیدن ندارم، سنم از روی چهره بیشتر از ۳۳ نشون نمیده و از روی شناسنامه هم تازه هفته‌ی پیش رفتم تو ۴۱سالگی، والله هنوز خیلی زوده برای نمایان شدن نشانگان پیری، چه خبره، وآیسآ دنیآ، من میخآم پیآده‌شم. من میخآم کلی جمعیت کشور را افزایش بدم. من میخآم کلی یارانه‌ی بچه بگیرم. من تصمیم ندارم به این زودی‌ها غزل خداحافظی بخوانم. برای پیدا کردن دلیل این فراموشی که یهو گرایبانگیرم شده بود، مثل همیشه نشستم به فکر کردن پیرامون تغییراتی که در روزها و شب‌های گذشته در اعمال و رفتارم رخ داده بودن. در نهایت متوجه شدم در چند شب گذشته خوابم از ۵ساعت در شبانه روز به ۳ساعت کاهش یافته. یادم افتاد اینجا خوانده بودم که: کمبود خواب یا خواب بدون کیفیت باعث بروز بعضی اختلالات مثل اختلال در حافظه کوتاه مدت، قدرت تمرکز، افسردگی، اضطراب، عصبانیت، فقر انرژی و کاهش میل جنسی میگردد. از اون روز به بعد شب‌ها سعی کردم در اولین فرصت (بعد از ساعت ۱) خاموشی بزنم و صبح‌ها تا جایی که میتونم (ساعت ۶) بخوابم. خوشبختانه با کمی زیاد شدن خوابم مقدار زیادی از فراموشیم کم شد.

پاورقی: پیشنهادی به مسئولین و مدیران بهزیستی و موسسه‌های خیریه‌ای که به معلولان آموزش فنی حرفه‌ای میدن: آموزش هزار و یک رشته‌ی فنی و هنری و علمی و عملی که هر معلولی با هر سطح توانایی نتونه ازش سه سوته پول دربیاره مفت نمیارزه. در کلاس‌هاتون به معلولان نحوه‌ی برسی و تحلیل و خرید و فروش اینترنتی در بازار بورس را آموزش بدهید تا هرچه سریع‌تر معلول به استقلال مالی و اعتماد به نفس برسه. در بورس میشه فقط با صدهزار تومان هفته‌ای ده ۲۰ هزار تومان کاسب شد.

کیفیت نامطلوب خواب،عامل فراموشی‌های سالمندان

توصیه های تغذیه‌ای مناسب جهت درمان یبوست

حفظ سلامت پروستات در سالمندان

بازدیدها: 42