درمانگر زخم بستر

دوستانی که دارای زخم‌های فشاری هستن می‌تونن از دو پماد بسیار مفید که خودم تجربه استفاده ازشون را دارم، استفاده کنند.
۱-
پماد شیمیایی فنی توئین است که همه داروخانه ها دارند. مکانیسم اثر nhv,: فنی توئین باعث مهار ساخت یا ترشح کلاژنازتوسط فیبروبلاستهای پوستی می‌شود. به نظر می رسد دارو با تغییر PH در محل زخم و جلوگیری از کلونیزاسیون باکتریها، اثر ضد باکتریال نیز دارد.
۲-
پماد کیمیا، ﺣﺎوی ﻋﺴﻞ، روﻏﻦ ﻛﻨﺠﺪ و ﻛﺎﻓﻮر. اثبات شده که استفاده از این پماد می‌تواند در تسریع بهبودی زخم‌های فشاری و بیماران دیابتی کمک کننده باشد.

پسآمد: چند وقت پیش تلفن منزل‌مان خراب شد و نمایشگر تماسهای وارده کار نمی‌کرد. از وقتی تلفن منزل درست شده من افسردگی گرفتم. آخه با خرابی تلفن سرعت اینترنت منزل ۱۶برابر شده بود و حالی می‌بردیم از اینترنت ۴مگ که هزینه ماهانه اون ۲۶۰ هزار تومانه. الان دارم روزی کلی دعا میکنم باز هم تلفن منزل خراب بشه، اونم ابدی.

به مناسبت روز معلولان

سال ۸۱ که با اینترنت دایل آپ ساعت ۸۰۰تومانی وارد اینترنت شدم گشتم دنبال مطالبی که مخصوص ما نخاعی‌ها باشه، اما چیزی پیدا نکردم!؟ پس بفکر افتادم خودم دست بکار بشم، ابتدا شرح حالی از خودم نوشتم و برای بعضی از دوستانم ایمیل میکردم، دوستانم ازش تعریف میکردن و میگفتن: بهتره این مطالب را در وبلاگی منتشر کنی. من که اصلا با وبلاگ آشنایی نداشتم از دوستی خواستم که برام وبلاگی درست کنه، اوشان هم اول سال ۸۲ اولین وبلاگم را در پرشن بلاگ برام درست کرد عنوانش هم این بود: آشنایی با یک معلول قطع نخاع. از همان اول عنوان وبلاگم را آشنایی با یک معلول قطع نخاع انتخاب کردم تا دوستان معلول و نخاعی‌های نازنین بتونن راحت وبلاگم را پیدا کنند. در ماه‌های اول وبلاگ نویسیم دوستان معلول ازم ایراد میگرفتن که کم تو جامعه از نگاه و حرف مردم میکشیم!؟ حالا اومدی اینجا هم دادمیزنی!؟ بذار تو این دنیا به دور از معلولیت راحت باشیم. اما من بی‌توجه به اعتراض‌هایی که میشد کار خودم را میکردم، خوشبختانه کم کم نگاه دوستان معلولم عوض شد و شروع کردن راحت باصدای بلند از خودشون و معلولیتشان و تجربه‌هاشون در زندگی با معلولیت گفتن. و این بود: هدفی که من از ابتدا داشتم و خوشبختانه خیلی زود به هدفم رسیدم، الان دوستان معلول زیادی هستن که وبلاگ‌هایی دارن که در اون تجربه‌های منحصربفردشون را با دیگران به اشتراک میگذارند، این هم نمونه هاش:

آشنایی با زندگی یک زن معلول قطع نخاع

آوای خاموش

اشکها و لبخندها

انجمن یسکتبال با ویلچر کاشان

بچه های اوتیسم

جامعه معلولین شهرستان بافق

جدال نخاع با مردی از دیار توس

حرف های یک دل

خاطرات من و ویلچرم

خاطرات گشت گذار

خاطرات یک آسیب نخاعی

د نـیای کو چک من

دست نوشته های یک فرهنگی اردبیلی

دنیای ادبیات

دنیای سخت نشنیـدنی هایمان

دیار قریب غریب

روزهای جانبازی

روزهای زندگی معلولین

زندگی با خوش نویسی

زندگی من

زیستن با معلولیت

سوته دلان

شمعدانی

ضایعه نخاعی مهمان ناخوانده

غزل غزل زمزمه

لبخند زندگی

ما نخاعی ها

مادر سپید

مجله انسانیت

مرکز ضایعات نخاعی جانبازان

من و ام اس

من و نخاع

نخاع عزیز

همه چیز درباره اکستروفی مثانه

پادراز

 

 

پس درآمد فصلی تازه

در ادامه مطلب قبل، باید کمی برگردم به عقب تا ذهن‌ها آماده و ورزیده بشه برای اصل مطلب. روزهای اول زندگی مشترک‌مون به خانم همسایه‌مون که اومده بود خونمون عید دیدنی گفتم: از این به بعد صبح‌ها همسرمو با خودتون ببرید مسجد محل تا با بقیه‌ی خاله‌خان‌باجی‌های شهرک یکم ورزش جسمانی و کلی ورزش روحانی(غیبت) کنه. درخواست من از خانم همسایه، حکم اجابت بزرگترین آرزوی خاله‌خان‌باجی‌های شهرک‌مون را داشت، چرا که هرکسی همسرم را دیده بهش گفته: من از خدا خواسته بودم ببینم این خانمه کیه که اومده زن یه معلول قطع نخاع شده؟ از روز اول هر کسی شنید ما ازدواج کردیم ۲سوال بزرگ براش پیش آمد؟؟ اولیش که همه از همسرم پرسیدن اینه: آیا تو از انجام کارهای منزل و مهرداد خسته نمیشی؟ همسرم در پاسخ‌شون گفته: کار منزل که برای همه هست، منم کار زیادی برای مهرداد نمیکنم، چون او کارهای شخصی‌شو خودش انجام میده، کار من خیلی بیشتر از اونچه که دیگران برای همسرانشان انجام میدن نیست. حالا من از شما می‌پرسم: اگه گفتی سوال دوم که همه را کشت از شدت فضولی، چیه؟؟

پسوند: دوستانی که تمایل دارن از راه اینترنت پول کلان و کم زحمت در بیارن: برن در یک کارگزاری بورس ثبت نام کنند و آنلاین سهام بخرند و بفروشند. به حرف من شک نکنید و فوری اقدام کنید، بعدا برای هر روز تاخیر میزنید تو سر خودتون‌هآاااا. ثبت نام از شما، راهنمایی از کسی که نبض بازار دستشه.

 سلامت جنسی در مردان دچار آسیب نخاعی

سلامت جنسی بعد از آسیب نخاعی

اختلالات عملکرد جنسی