افشاگری

توی این تابستان داغ وقتی از راه میرسی خونه، اولین کاری که میکنی چیه؟ مستقیم میری توی آشپزخانه، حق داری، چون اونی‌که میچسبه، یه پارچ آب یخه. آب با تمام بیمزه‌گیش، عجیب خوشـــمزه است. نیست؟؟ از شدات گرما داره خفه میشه، اما نباید به پارچ آب یخی که جلوشه دست ببره و یه جرعه آب بنوشه تا جیگرش حال بیاد، آخه منع شده از آب خوردن، دکتر باشدت بهش گفته: اگه آب بخوری جیگرت درمیادآاا. کسی که بیماریه پیشرفته‌ی سیروز کبدی میگیره از آب خوردن منع میشه. میبینی چقدر خوشبحالته، راحت هرچقدر که میخواهی آب میخوری بدون اینکه این توانایی بزرگ خوشحالت کنه، حالا این بار که داشتی آب میخوردی با لذت بیشتری آب بخور و یکم برای این توانایی خدا را شکر کن.
پایانه: آیا شما لباس شخصی‌ها را نمیشناسید؟ آیا هنوز هویت آنها برای شما مشخص نیست؟ اگه اینطوره، خیلی خنگول تشریف دارید. بنده برای رفع تشویش اذهان بعضی‌ها میخواهم هویت لباس شخصی‌ها را یک بار برای همیشه و برای همه آشکار کنم: من یک لباس شخصی هستم، تو یک لباس شخصی هستی، او یک لباس شخصی هست، ما لباس شخصی هستیم، شما لباس شخصی هستید و از همه مهمتر: آنها لباس شخصی هستند. راه کارهای علمی و عملی برای برون رفت از معضل لاینحل لباس شخصی‌ها:

۱_ممنوعیت ورود انواع پارچه و لباس شخصی به کشور.

۲_جمع آوری و صادر نمودن هرنواع پارچه و لباس شخصی از کشور.
۳_ممنوعیت استفاده از هرگونه لباس شخصی در اماکن عمومی و خصوصی.

بازدیدها: 68

روز مادر

یه وقت هایی که مادرم توی آشپزخانه یا توی حیاط یا توی زیر زمین یا بالای پشت بام، داره اسباب آسایش ما را فراهم میکنه و بقیه ی اعضای خانواده بی خیال داریم تلویزیون می بینیم یا استراحت میکنیم، با خودم میگم اگه من الآن جای مادم بودم چه میکردم؟؟ زحمت همه ی مادرها یه طرف زحمت مادر هایی که به نوعی فرزند معلول دارند یه طرف و البته زحمت این دو گروه یک طرف و زحمت مادرهایی که خودشون معلول هستند یک طرف. من با تمام کائنات نمیتونم زحمت های یک روز مادرم را جبران کنم. امیدوارم امسال زورم برسه تا بتونم دست های مهربون مادرم را ببوسم. مادر تمام بوسه های عالم برای دست و پای تو کمه.

پاورقی : چند وقتیه که یه اسپمر وبلاگ بنده را پر از کامنت های تبلیغاتی یه شرکت کرده. بنده خیلی از اون کامنت ها را حذف نمودم اما اون از من خیلی پر رو تر تشریف داره برای همین از نوید خان عزیز و گل درخواست کردم که وبلاگ را به حال و روزی دربیاره تا دوستان عزیز و معلول بنده که تمایل به خواندن نوشته های توی آرشیو دارند دیگه کامنت ها را همراه با متن اصلی نبینند. امیدوارم که مسبب این ناراحتی به ویروس آنفولانزایه اینترنتی گرفتار بشه

یه سئوال از دوستان : آیا کامنت ها و ایمیل های من باعث شده که شما فکر کنید : من فکر کردم که شما عاشقمن شدید؟؟

شعر های ناب و کامل و پر از احساس محمد واقعا خواندنیند

توی این وبلاگ یه عکس لختی از دکتر شریعتی هست

 یه عکس توی ساحل از ……

بازدیدها: 101