علت عرق کردن بی دلیل

لباس پوشیدم بریم منزل وزیرجنگ. از اولین لحظه لباس پوشیدن احساس کردم وضعیتم داره غیر معمول میشه. وقتی از روی تخت رفتم روی ویلچر که راه بیافتیم حالم حسابی دگرگون شده بود. وقتی سوار ماشین شدم، دیگه اصلا حال خوشی نداشتم، وضعیتم شده بود مثل سماور درحال جوش، مدام از تمام بدنم بخار میزد بیرون. چون از کاندوم استفاده میکردم فکر می‌کردم اشکال از نحوه تخلیه ادراره. روز بعد مهمانی سوند زدم اما باز هم وضعیت همان بود، از اینجا به بعد وضعیت برام بسیار مشکوک بودو به همین دلیل غیر قابل تحمل. یک روز دیگر به همین رویه گذشت، تا اینکه تحملم تمام شد و به همسرم گفتم: بیا بدن من را چک کن ببین جاییم زخم نشده؟ ببین ناخنم نرفته توی گوشت؟ گقتم: از وقتی که رفتیم منزل پدرت تا حالا مدام عرق میکنم و احساس میکنم ادرارم بسختی تخلیه میشه. همسرم جوراب‌هام را درآورد و پاهام را کنترل کرد و گفت: هیچ مشکلی نیست. بعد از ظهر همسرم پرسید حالت چطوره؟ دیگه اونطوری نیستی؟ گفتم نه!؟ خوب شدم انگار!؟ همسرم گفت: اونچه که حالت را بد کرده بود سفتی یا خشکی یا تنگی کش این جوراب‌های نو بود!! واقعا تعجب برانگیز نیست!!!

پاپوش: روزسیزده‌بدر خانواده همسرم آمدن طرف ما تا کنارهم باشیم. از ساعت۱۱ تا ۱۵ بدون محافظ زیر آفتاب بودن موجب آفتاب سوختگی شدید دست، صورت، گردن، گوش و پوست سرم شده و بشدت دارن میسوزن.

 مهرداد  و امیرفرهاد زندی روز ۱۳فروردین

بازدیدها: 96

بهاریه

در میهن عزیزمان، بهار خانم با دختراش، شکوفه و جوانه، خوب میدانند که عمونوروز ما پیر و کم توانه و نمیتونه همراه و همپای اونها باشه، برای همین، اونها که همیشه عجله دارن، منتظر عمونوروز نمیمونن و بدون او ‌راه میافتن و نیمه اسفند به دیار ما میرسن و با نوازش تن عریان زمین، اون را از خواب زمستانی بیدار می‌کنن و رخت نو بر تنش می‌نشانند تا زیباترین نقش هستی را بر بوم طبیعت، پیشکش وجود ما کرده باشند. باشد که ما پند گیریم از این رستاخیز تکراری و زیبا.

پایانه: آغاز بهار در تقویم چینی در اواسط اسفند ماست. وقتی ساعت را برای استفاده از روشنی هوا جلو و عقب میکشیم باز هم ۱۵ تا بیست روز به تاریکی فرو میریم ولی اروپایی‌ها ساعت‌هاشون را به همین اندازه با اختلاف از ما عقب و جلو میبرند.

یا مقلب، قلب ما در دست توست
یا محول، حال ما سر مست توست
کن تو تدبیری که در لیل و نهار
حال قلب ما شود همچو بهار
نوروزتان خجسته باد

بازدیدها: 30

آموزش با لذت و شادی

از زمانی که فهمیدیم خداوند متعال امیرفرهاد را بهمون عنایت فرموده رعایت خیلی چیزها را کردیم، از آن جمله شنیدن موسقی بود. همونطور که نمیشه ساختمان را از طبقه دوم ساخت، نمیشه در ابتدا هر نوع موسقی را بخورد بچه داد. اگر گوش و ذهن بچه را با موسقی پایه و زیربنایی آشنا کنیم دیگه جای نگرانی از این بابت نخواهد ماند. امیرفرهاد اتومبیل خیلی دوست داره، من هم از این علاقه او برای آموزش رنگ‌ها استفاده کردم و با عکس انواع اتومبیل (تریلی-وانت-سواری-مسابقه‌ای-جدید-قدیمی و طراحی) در رنگ‌های متنوع سه فتوکلیپ با سه آهنگ کلاسیک از سه آهنگ ساز بزرگ ساختم. خوشبختانه امیرفرهاد هر سه فتوکلیپ را بسیار دوست داره و اصلا از دیدنشون سیر نمیشه و هنگام  تماشا مرتب میخواد که براش توضیح بدیم که داستان هر عکس چیه. یکی از فتوکلیپ‌ها را با آهنگی معروف و زیبا با نام پل رودخانه کوای که روی فیلمی به همین نام است ساختم. حتما این مارش را از اینجا گوش‌کنید، مطمئن هستم این آهنگ را بسیار دوست‌دارید. یکی دیگر از فتوکلیپ‌ها را با مارشی از آهنگساز معروف یوهان اشتراوس درست کردم این مارش را Radetzky.March.Op.228 میتونید اینجا گوش کنید. فتوکلیپ آخر را با یکی از معروف‌ترین آهنگ‌های ولفگانگ آمادئوس موتسارت
Eine kleine Nachtmusik- Serenade No. 13 in G major
درست کردم این موسقی کلاسیک را از روی این لینک بشنوید.

پسوند: از وقتی موبایل‌های لمسی و صفحه عریض که مجهز به انواع نرم‌افزار هستن همه‌گیر شدن، خواننده‌های وبلاگ رفتن توی گروه‌ها و شبکه‌های موبایلی، اینجاست که باید گفت: مجری محترم فیلترینگ شرکت مخابرات هم‌اکنون نیازمند یاری سبزتانیم.

عکس امیرفرهاد درحال تماشای فتوکلیپ اتومبیل: یکدوسه

بازدیدها: 36

پیوند سلولی درمانی موثر برای آسیب‌های نخاعی

محققین اسپانیایی در تست‌های آزمایشگاهی روی سلولهای به دست آمده از رت‌ها (به ویژه سلولهای پیش‌ساز اپاندیمال) دریافته‌اند که این سلولها به انواع مختلفی از ترکیبات و از طریق فعالسازی گیرنده‌های پورکینژ پاسخ میدهند. این سلولهای پیش ساز، سلولهای بنیادی چند توان هستند که در بافت‌های بالغ احاطه کننده مجرای اپاندیمال نخاع وجود دارند. علاوه بر این، سلولهای پیش ساز اپاندیمال به آدنوزین تری فسفات نیز از طریق این فعال سازی پاسخ میدهند. مولکولATP در جایگاه‌های آسیب دیده نخاعی تجمع می‌یابد و با فاکتورهای رشدی که بازآرایی و ترمیم را القا می‌کنند همکاری میکند. این محققین میگویند: هدف ما از این مطالعه آنالیز بیان پروفایل گیرنده‌ها در نوروسفیرهای مشتق از اپاندیمال و هم چنین تعیین این مطلب که کدام گیرنده‌ها فعال بوده‌اند که این امر  با آنالیز غلظت یون کلسیم درون سلولی صورت گرفت. ما برای اولین بار نشان دادیم که سلولهای پیش ساز اپاندیمال گیرنده‌های یونوتروفیک و گیرنده‌های متافوریک دارای عملکرد را بیان می‌کنند که قادر به پاسخ دهی به ترکیبات نوکلئوتیدی هستند. زمانی که این محققین سلول‌های پیش ساز اپاندیمال رت‌های سالم را با سلولهای پیش ساز اپاندیمال رت‌های مدل برای آسیب نخاعی مقایسه کردند دریافتند که کاهش تنظیمیP2Y1 و افزایش تنظیمیP2Y4 در سلول‌های پیش ساز اپاندیمال گروه آسیب نخاعی رخ داده است. این یافته‌ها مسیر مهمی را برای درمان‌های جایگزین بالقوه برای آسیب‌های نخاعی بر مبنای مدولاسیون گیرنده پورکینژ ارائه میدهد. منبع

پسوند: من و امیرفرهاد با عکسی تحت عنوان: شادی سرباز قطع نخاع با پسرش، در جشنواره و مسابقه عکس لبخند شرکت کردیم. شما هم می‌تونید در این جشنواره و مسابقه شرکت کنید و به عکس‌های منتخب خودتان رای بدین. عکس ما در صفحه‌های میانی در حال جابجاییه.





بازدیدها: 34

اخبار جدید درمان نخاع

سلولهای بنیادی پیوند شده ممکن است بعد از جراحی طناب نخاعی مانع از فیبروز مثانه شود، تیمی از محققین کره‌ای و کانادایی دریافته‌اند که پیوند سلولهایB10(رده‌ای نامیرا از سلولهای بنیادی مزانشیمی مشتق از مغز استخوان انسانی) به طور مستقیم به دیواره مثانه مدلهای موشی که دچار آسیب نخاعی بودند، میتواند مانع از ایجاد فیبروز مثانه و بهبود عملکرد مثانه از طریق افزایش رشد سلولهای عضلانی صاف مثانه شود،جهت مطالعه‌ی ادمه مطلب اینجا کلیک کنید

انجام مطالعات بالینی برای بررسی بی‌خطر بودن پیوند سلولهای بنیادی عصبی برای بیماران آسیب دیده نخاعی، محققین دانشگاه کالیفرنیا مطالعات بالینی را برای بررسی میزان امنیت و اطمینان پیوند سلولهای بنیادی عصبی به بیمارانی با آسیب‌های طناب نخاعی مزمن آغاز کرده‌اند. در فاز یک مطالعات بالینی هشت بیمار به مدت پنج سال تحت مطالعه قرار گرفتند، جهت مطالعه‌ی ادمه مطلب اینجا کلیک کنید

زردچوبه موجب افزایش بازسازی سلولهای بنیادی مغز می‌شود، ترکیب زیست فعالی که در زردچوبه یافت شده است تکثیر سلولهای بنیادی و تمایز آنها را در قلب افزایش میدهد. یافته‌ها پیشنهاد می‌کند که تورمرون معطر میتواند در آینده کاندیدایی دارویی برای درمان اختلالات عصبی مانند سکته یا بیماری آلزایمر باشد. جهت مطالعه‌ی ادمه مطلب اینجا کلیک کنید

پاپوش: زمان جنگ که زردچوبه کم‌یاب شده بود با این ادویه آشنا شدم. من همیشه مقداری زردچوبه در وسایلم داشتم چون ماهیگیری دوست داشتم و بهترین افزودنی به خمیر برای ماهیگیری موفق زردچوبه است. یکی از جالب‌ترین و عجیب‌ترین ویژگی‌های زردچوبه اینه که اگه اون تو کیسه‌فریزر نگهداری بشه سطح خارجی کیسه‌فریزر روغنی و چسبناک میشه!؟ یعنی اینکه زردچوبه میتونه از کیسه عبور کنه؟!. قدیمی‌ها برای کشیدن درد، رفع کوفتگی و خون‌مردگی، درمان شکستگی و…… ضمادی با آرد و تخم‌مرغ و زردچوبه و چند چیز دیگه درست میکردن و روی محل آسیب دیده می‌گذاشتن. بنظر من زردچوبه، فواید و مضرات‌ش میتونه زمینه تحقیق مناسبی برای متخصص‌ها و محقق‌های علم نانو فناوری برای تولید داروهای جدیدی باشه، حتی شاید برای درمان آسیب نخاعی.

بازدیدها: 89

از امیرفرهاد

برای ما که همه‌چیزمون ختم به امیرفرهاد میشه، شکر خدا همه چیز خوب و عآاالی و آرومه. امیرفرهاد هنوز نمیتونه خودش را از حالت خوابیده به حالت نشسته دربیاره ولی برعکسش را میتونه. هنوز هم نمیتونه چهار دست و پا حرکت کنه. خوشبختانه تو رورواک خوب وایمیسته و خوب بدوبدو میکنه و مدام از اینور خانه به اونور خانه میره، ولی همش دوست داره دستش را بگیرن در کنار کسی و یا با کسی راه بره. هفته گذشته یه کار جدید ازش دیدیم، همسرم امیرفرهاد را ایستاده، چسبوند به دیوار و نیم متری ازش فاصله گرفت و گفت: بدو بیا پیش مامان. امیرفرهاد هم بدوبدو بسمت مادرش رفت، یعنی بدون حمایت و با تعادل کم ۳قدم بطرف جلو حرکت کرد. این موضوع بسیار موجب خوشحالی ما شد.

امیرفرهاد میدونه که وقتی بیاد پیش من باید بمدت طولانی بی‌حرکت پیش من بمونه، برای همین خیلی تمایل نداره پیش من بیاد، وقتی هم بیاد زود میخواد بره. البته من هم زورکی نگه نمیدارمش. یه راه نگه داشتنش پخش کلیپ‌های کودکانه در کامپیوتره که اون را هم یاد گرفته با کلیدهای چپ و راست صفحه کلید، رد کنه. راه دیگری که پیش من سرگرم میشه بازی با این وسیله است.
پاورقی:
متاسفانه مدتیه که دوربین عکاسی‌مون خراب شده، و در بهترین زمان ممکن برای گرفتن عکس از کودک، از داشتن دوربین محرومیم، و مجبوریم با عکس‌های دوربین ضعیف گوشی موبایل بسازیم. باید سعی کنم یه دوربین خوب خانگی بگیرم.

بازدیدها: 59

از پسرم

در مطلب قبل عرض کردم، رفته بودم دریاچه‌ی شهدای خلیج فارس ولی چون تنها بودم، اصلا حس خوبی نداشتم و اصلا بهم خوش‌نگذشت. چند روز قبل پسرم، امیرفرهاد، تب کرده بود، اصلا حوصله نداشت، و بسیار بیقراری می‌کرد، سریع گریه‌اش میگرفت، و چیزی جز شیر نمیخورد. ساعت۱۷ رفتم داروخانه تا براش قطره استامنیوفن بگیرم، با وجود اینکه هوا خیلی گرم بود، حس بسیار خوبی داشتم که دارم کاری برای خانواده‌ام انجام میدم. فردای اون روز همسرم امیرفرهاد را برد درمانگاه. دکتر بعد معاینه کامل و مشاهده نکردن هیچ علامتی، گفته بوده: قطره را بهش بدید، اگر تا دو روز دیگه خوب نشد باید آزمایش خون و ادرار بده. شکر خدا تب امیرفرهاد فروکش کرد. این تب کردن موجب شد وزن امیرفرهاد کم بشه و کلی لاغر بشه. دلیل تب کردن فرزندمان رشد دندان‌هاش بود. الان دوتا از دندان‌هاش کمی درآمدن. ۱۱تیر امیرفرهاد ۱۰ماهش تمام شد و هنوز نمیتونه چهار دست و پا بره ولی نیم‌متری سینه خیز خودشو جلو میکشه.
پاپوش:
از خدای خوب و بخشنده مهربان بسیار ممنونم برای همه‌ی نعمت‌هایی که بهمون بخشیده. ایشاالله خدا آرزوی همه‌ی آرزومندان را برآورده کنه.




 

بازدیدها: 48

نزدیکی کامل

بآلآخره زدم به سیم آخر و رفتم تو دل‌مآجرآاا. ساعت ۱۸ روز جمعه سوار بر ویلچربرقیم از منزل زدم بیرون و تخته گآاازز کلی سربآلآیی‌ رفتم تا حدودا بعد ۴۰دقیقه به دریاچه‌ی شهدای خلیج فارس رسیدم. اونجا که رسیدم یکی از شش لامپ شارژ ویلچرم خاموش شده بود. هرجا که میشد گشت را گشتم و آمار اونجا را درآوردم. به همین دلیل لامپ دوم شارژ ویلچرم هم خاموش شد. در مکانی که تاسیسات هوادهی به آب وجود داشت، کودکی که کمتر از ۷سال داشت به پدرش می‌گفت: اینجا بوی شمآل میآمد. بله، راست می‌گفت، ولی بنظر من بوی شمال بسیار بیشتر از دریاچه‌ی شهدای خلیج فارس است. در تمام مدتی که اونجا بودم اصلا حس خوبی نداشتم، در منزل و کنار خانواده بودن برام بسیار شیرین‌تر از اون مکان بودن، می‌نمود. ساعت۲۰ بسوی منزل حرکت کردم، هنوز مسافتی را نپیموده بودم که لامپ سوم شارژ ویلچرم هم خاموش شد، از اینجا دیگه ترسیدم که نکنه تو این راه پر فراز و نشیب بمآانم بی‌شارژ. برای همین رفتم دم درب نگهبانی جایی که متعلق به شهرداری بود و بهشون گفتم: شارژ ویلچرم داره تمام میشه، ممکنه بیام داخل و با برق اینجا ویلچرم را شارژ کنم؟؟ نگهبان اونجا هم گفت: چرا نشه؟ بفرما داخل. از شانس خوب من پریز برق دفتر نگهبانی نزدیک درب بود. نیم‌ساعتی ویلچر را با برق شهرداری شارژ کردم و بعد تشکر از نگهبان‌ها بسوی خانه حرکت کردم. در منزل همسرم ازم پرسید: خوش‌گذشت؟ گفتم: بدون شماهآا اصلا. دلمآن در منزل نزد شمآهآا جا مانده بودندی سی همه عمر.

 










بازدیدها: 97

من و رویا و آرزو و کمی نزدیکی

همیشه دوست‌داشتم منزلمان نزدیک دریایی، دریاچه‌ای، رودی، و مکان‌هایی شبیه اینها می‌بود که می‌تونستم سریع برسم به اونجا و شروع کنم به ماهیگیری. بعد معلولیت هم همیشه همین فکر و رویا را داشتم و در سالهای اخیر که ویلچر برقی خریدم همیشه دوست‌داشتم می‌تونستم با ویلچر برقیم برم جایی که بشه اونجا ماهیگیری کرد.

خیلی‌ها میگن این چه کاریه که آدم از آزار یه حیوان لذت ببره؟!؟ من در جواب این سوال میگم: ماهیگیری رفتن فقط بهانه‌ایست برای خروج از منزل و ساعاتی را در صفاسیتی سپری کردن، وگرنه خریدن ماهی از مغازه بسیار ارزانتر و بی‌دردسرتره، درضمن چه فرقی هست بین اینکه خودت ماهی‌بگیری یا از مغازه بخری؟؟ چه گوشت بخری، چه گوسفندی را بکشی؟!؟!

شهرداری تهران از چند سال پیش شروع به ساخت مجتمع توریستی سیاحتی و تجاری دریاچه شهدای خلیج فارس تهران در ضلع شمالی پارک چیتگر نمود و سال گذشته دریاچه را آبگیری کرد. در ترددهای اوتولی چند باری از چند صد متری دریاچه عبور کرده بودیم. خیلی دوست داشتم برم اونجا را ببینم و بیشتر دوستداشتم بتونم با ویلچر برقیم برم اونجا. چند روزی بود که داشتم در مورد دریاچه و مسیرهاش تو نت مطالعه میکردم و با گوگل مپ منطقه را برسی میکردم. روز ۱۹خرداد ویلچرم را زده بودم به شارژ، و فکرم مشغول دریاچه بود که یهو فکری زد بسرم. حدود ساعت ۱۷و سی‌دقیقه بود که رفتم روی ویلچرم و از خانه زدم بیرون و رفتم ببینم تا کجای مسیر دریاچه را میتونم با ویلچرم برم. مسیر رفتم بیشترش سربالایی بود و در قسمتهایی شیب بسیار تندی داشت، آسان ترین و شیرین ترین قسمت که رسیدن به مقصد بود را نرفتم، چون تا حالا اونجا نرفته بودم و با مسیر آشنا نبودم و ترسیدم برای بازگشت شارژ ویلچرم تمام بشه و بمونم میان راه، اما بعد بازگشت به خانه دیدم که شارژ ویلچرم به نیمه هم نرسیده.

این داستان را برای داداشم تعریف کردم و او گفت: آخر هفته آماده باش باهم با اتول و ویلچر دستیت میریم برای شناسایی منطقه. جمعه عصر با برادرم با ویلچر دستی سوار بر اتول رفتیم تا مسیر و محل دریاچه را شناسایی کنیم. نکته جالب اینه که من با ویلچر برقی  ۸۰درصد راه را پیموده بودم و از اونجا که برگشتم
راه رسیدن به دریاچه کفی و بسیار کوتاه بود.

اطراف دریاچه در میان درخت‌های چند ساله مثل پارک جنگلی، آلاچیق‌هایی برای اتراق هست. دور دریاچه در قسمتهایی پایین‌تر از محل تردد دو ردیف سکو مثل پله برای نشستن لب آب و تماشای دریاچه هست. آب دریاچه بسیار شفاف و تمیز است. اگر زمانی بصورت رسمی اجازه ماهیگیری داده بشه و یا همایش و یا مسابقه ماهیگیری اونجا برگزار بشه، میشه دقیقه‌ای دوتا ماهی ۲کیلویی گرفت، وگرنه درحضور جمعیت فراوان اونجا ماهیگیری چیزی جز ضایع شدن نیست. ماهی‌های دریاچه از خانواده کپورماهیان هستن که از بدمزه ترین ماهیانی هستن که تاحالا من خوردم. کلا ماهی‌های گیاه‌خوار و کف‌چر بدمزه هستن، ولی ماهی‌های
گوشتخوار تا دلت بخواد خوشمزه هستن.
با برسی منطقه به این نتیجه رسیدم که از این به بعد هر وقت میلم بکشه میتونم راحت با ویلچر برقیم به دریاچه شهدای خلیج فارس برم. تعداد زیادی ویلچری مثل من اونجا بود.

پاپوش: شکر خدا ما خوبیم. امیدوارم شما هم خوب باشید. ایشالله تابستان برای همه‌ی ما شاده شاده شاد و مملو از آکنده و مالامال از لبریز و سرشار از وافر باشه.





بازدیدها: 136