آخرین بار که برای خلاصی از شر این مهمان ناخواندهی مزاحم و نامحترم و آسیب رسان،(سنگ کلیه) اقدام کردم ، دکتر متخصص ، سی دی عکس سی تی اسکن شکم و لگنم را گرفت و مشغول برسی تصاویر شد و گفت: کلا هیچ چیزی اونطور که باید باشه نیست!؟ طحال خیلی بزرگ شده. روده بزرگ و پهن شده و راه دسترسی از پشت به کلیه را بسته. خود کلیه هم رفته بطرف پایین و توی لگن!؟
گفتم: دکتر این اوضاع حاصل ۳۰ سال زیستن با ضایعه نخاعی است.
دکتر تایید کرد و گفت: با این شرایط تنها راه ازبین بردن این سنگ کلیه ، ورود از راه مجرای ادرار و خرد کردن سنگ با لیزر است ، که البته اون هم با توچه به حجم سنگ بنظر میاد نیاز باشه سنگ در سه مرحله و در سه عمل جراحی مجزا برداشته بشه.
دکتر گفت: البته هزینهی عمل خیلی زیاد میشه. ولی میفرستمت پیش دکتر… در بیمارستان … کمی بالاتر از میدان ونک، اونجا بیمارستان دولتی هست. ممکنه وقت برای چند ماه دیگه بهت بدن، ولی هزینههاش خیلی کمتره.
از دکتر پرسیدم: یعنی این سنگ تا چند ماه دیگه برام مشکل ساز نمیشه؟
دکتر گفت: نه موردی نداره.
پسوند: فعلا منتظرم تا برچ ۹ زمان ثبت نام بیمه تکمیلی دفترچه بیمه ما برسه، تا با پوشش بیمهای خوب برم یه بیمارستان خوب عمل کنم.
پنج شنبه عصر رفتم منزل پدرم. مادرم با خوشحالی پیش آمد وگفت: خبر جدید پیوند سر در ایران را دیدی و خواندی؟
جستجو کردم (پیوند سر در ایران) همه سایتها خبر؛ جراحی موفقیتآمیز پیوند سر توسط پزشکان ایرانی، را نشر دادهاند.
تیتر خبر به گونهای انتخاب شده که مخاطب تصور میکنه، سر کاملا جدا شده مجددا به بدن پیوند شده. اکثر قریب به اتفاق سایتها جزئیاتی از عمل اعلام نکردند. اونچه که من فهمیدم به قرار زیر است:
برای نخستین بار در ایران و چهارمین بار در جهان، جراحی موفقیتآمیز پیوند سر توسط پزشکان ایرانی انجام شد.
در عمل بیسابقهای در ایران و کمسابقه در جهان، ۲۵ مرداد امسال به سرپرستی، سرپرست بخش جراحی قلب دانشگاه علوم پزشکی ایران و واحد فناوری و پیوند اعضاء، بیمار ۲۸ ساله با قطع کامل عروق گردن و نای تحت عمل جراحی قرار گرفت. این عمل کمنظیر بدون استفاده از پمپ قلبی و عروقی و فقط با استفاده از شانتهای نگهدارنده (تولید بومی) انجام شد.
این جراحی در دنیا فقط سه بار به صورت موفقیتآمیز انجام شده که بیمار پس از به هوش آمدن تکلم نداشته اما در ایران که برای نخستین بار این عمل انجام شده، بیمار پس از به هوش آمدن در سلامت کامل همراه با تکلم است. منبع
همیشه سرماخوردگیهای من موجب درگیری سینوسهام و ریههام میشه. درگیری ریه همون و سرفههای تر و خشک پیاپی همون.
شش سال پیش طبق معمول بعد سرماخوردن بچهها منم سرماخوردم. بعد یک ماه درگیری با سرماخوردگی، آخرای درمان بود و روی ویلچر بودم که برای صاف کردن سینهام، با یک حرکت سریع رو به جلو سرفه کردم. در همون لحظه یه صدای شترقی شنیدم، در همان لحظه مقداری ادرار از کنار سوند فولی زد بیرون. اون موقع فکر کردم گرفتگی سوند بوده. رفتم دستشویی و خودم را شستم و برگشتم. از اون لحظه به بعد هر حسی که بعد ضایعه نخاعی داشتم را از دست دادم. خودم فکر میکردم ستون فقراتم آسیب دیده که همه عوارض ضایعه نخاعی دوباره برام حادث شده. به همین دلیل از کل ستون فقرات MRI گرفتم، اما دکترها متوجه عارضهای در عکسها نشدند. یکی از عوارضی که گرفتارش شدم، بیقراری پایچپم بود. چارهای نبود جز سوختن و ساختن با عوارض مشکل جدید. چندی بعد اون رویداد برای کنترل دورهای سلامت کلیههام رفتم سونوگرافی، که مشخص شد کلیه چپم سنگ داره. بعد اون ماجرا هر وقت سونوگرافی دادم سنگ کلیهام با وجود درمان بزرگتر مشاهد میشد. قبل نوروز با خوردن ۳ پر چیپس حالم بد شد، دل درد شدید، تب و لرز و حالت تهوع و زرد شدن رنگ همه از حملهی صفرا حکایت میکرد. حتی بعد هفت ۸ روز باز هم دل درد امانم را بریده بود، به دلیل اینکه سالهاست سنگ کیسه صفرا دارم رفتم پیش متخصص داخلی و ایشان سونوگرافی و آزمایش کلی خون و ادرار و مدفوع تجویز نمودند. تا نتیجه آزمایش و سونوگرافی حاضر بشه شد شب عید نوروز. ماشاء الله آقایون و خانومای پزشک همه تا نیمه فروردین تعطیلات بودن.
اولین روز کاری بعد تعطیلات نوروز اشتباه کردم و رفتم بیمارستان جهت مراجعه به پزشک که متاسفانه خیل عظیمی از بیماران مثل من اشتباه کرده بودن و اولین روز کاری بعد تعطیلات اومده بودن بیمارستان جهت مراجعه به پزشک . ترافیک آسانسورها از ترافیک جاده چالوس در ایام جانگوز ارتحالیدی هم بیشتر بود و جایی برای من ویلچری پیدا نمیشد.
بآلآخره از یکی از پرسنل بیمارستان طلب کمک کردم، دستش معجزه کرد و آسانسور خالی اومد و رفتم درمانگاه ارولوژی، اونجا هم شلوغ بود و بعد کلی انتظار رفتم پیش دکتر. دکتر بعد خواندن گزارش سیتی اسکن گفت: کلیه چپم یه سنگ بزرگ داره که باید با جراحی لیزری خارج بشه و باید لیزر عمل را با هزینه شخصی تهیه کنم. دکتر گفت : در گزارش سیتی نوشته شده سراستخوان ران که به لگن متصل میشه شکستگی هست، یه مشاوره مینویسم، برو پیش ارتوپد تا نظر بده برای پوزیشن جراحی مد نظر مشکل داری یا نه.
سنگ کم نبود شکستگی هم اضافه شد. به دکتر ارتوپد گفتم: با این شکستگی چه باید کرد؟ گفت: هیچی، خودش خوب میشه.
خوب که به گذشته فکر کردم، به این نتیجه رسیدم که این شکستگی احتمالا قریب به یقین همان شش سال پیش که با سرفه صدای شترقی شنیدم حادث شده و دقیقا از همان زمان هر وقت سنوگرافی دادم سنگ کلیه داشتم. بنظر خودم منشاء سنگ کلیهام همین شکستگی است. دلیلم اینه که، بدن و استخوان سعی در بازسازی محل شکستگی دارند، پس کلسیم تولید میکنند، اما حرکت من اجازه ترمیم نمیده و موجب میشه کلسیم تولید شده پراکنده بشه و توسط خون جذب میشه تا بخواد از راه کلیه دفع بشه که خیلیش دفع میشد و در زمان تعویض سوند با سوند خارج میشد، یه مقداز هم رسوب کرده که منجر به سنگ کلیه شده. فعلا جهت پرهز از جراح، مشغول خوردن آب چشمه چپقلی اراک هستم، بلکه کار به جراحی کشیده نشود.
پیوست: همیشه به دوستانی که فکر میکنن ورزشهای فیزیکی سنگین و فیزیوتراپی پیوسته میتونه براشون معجزهگر باشه، گفتم: آخر این کارا اینه که میزنه یجایی از بدن را ناکار میکنه. شاهدش استخوان ران من.
فشار خون پایین به طور خطرناکی به عنوان یک پیامد نامرئی فلج در نظر گرفته میشود و به مصیبتهای ۹ نفر از ۱۰ نفر مبتلا به آسیب نخاعی میافزاید. اکنون ایمپلنت جدیدی ساخته شده است که این مشکل را با ارائه تحریک الکتریکی به گروهی از نورونهای نخاعی درمان میکند. به گفته محققان، این دستگاه که باروفلکس عصبی پروتز نام دارد، قسمت تحتانی ستون فقرات را که حاوی بیشترین نورونهای دخیل در کنترل فشار خون است، تحریک می کند.
آسیب نخاعی اغلب در توانایی مغز برای تعدیل فشار خون در هنگام تغییر وضعیت بدن، مانند حرکت از حالت نشسته به حالت ایستاده، اختلال ایجاد میکند. این توانایی که رفلکس بارورسپتور نامیده میشود، شامل مجموعهای از واکنشهای سریع در بدن برای نگه داشتن فشار خون در محدوده طبیعی زمانی است که فردی به طور ناگهانی موقعیت خود را تغییر میدهد. مغز احساس میکند که دیواره رگ ها به دلیل افزایش ناگهانی فشار خون کشیده میشوند. در پاسخ، مغز میتواند به بدن دستور جبران دهد، هرچند یک سری واکنشها در چند ضربان قلب اتفاق میافتد. اگر رفلکس گیرنده بارورسپتورش از کار بیفتد و فشار خونش در نتیجه تلاش برای حرکت به سطوح بسیار پایین کاهش یابد، ممکن است فرد دچار آسیب نخاعی دچار سرگیجه، حالت تهوع یا مستعد غش شود. رهبر این پروژه گفت: تقریباً همه این بیماران برای افت فشار خون ارتواستاتیک با استفاده از اقدامات محافظهکارانه مانند باندر شکمی، شاید جورابهای فشاری روی پاهایشان، یا توصیه به رژیم غذایی پر نمک و مواردی از این دست، تحت درمان هستند. او افزود: اما اگر از آنها بپرسید که آیا با وجود اینکه تحت درمان محافظهکارانه قرار گرفتهاند، هنوز علائم آن را تجربه میکنند، تقریباً همه آنها هنوز هم این علائم را دارند.
محققان درمان را با استفاده از دستگاههای تحریک الکتریکی مشابه برای بازگرداندن حرکت و حس در برخی افراد توسعه دادند. آنها ابتدا قسمت سمت راست ستون فقرات را برای تحریک با بررسی بخش به بخش نخاع جوندگان تعیین کرد. او دریافت که سه بخش آخر ستون فقرات با این نورونها غنی شدهاند و یک نقطه داغ ایجاد میکنند که میتواند برای کنترل فشار خون تحریک شود. محققان این دستگاه را روی یک زن آزمایش کردند که در نتیجه بیماری شدید حرکتی و سیستم عصبی خودمختار، فشار خون آنقدر پایین بود که قادر به ایستادن بیش از چند دقیقه در یک زمان نبود. این زن بلافاصله پس از دریافت ایمپلنت میتوانست چند صد یارد راه برود و دیگر غش نکرده است. تحریک الکتریکی اپیدورال، کنترل فشار خون را در بیمارانی که از آسیب نخاعی رنج میبرند، بازیابی میکند . استفاده از این فناوری برای تثبیت فشار خون در محدوده طبیعی، خطر غش و سایر عوارض را در بیماران کاهش میدهد و ایمنی و کیفیت زندگی آنها را تا حد زیادی بهبود میبخشد. منبع
پاپوش: من از روز اولی که ضایعه نخاعی شدم گرفتار این عارضه عذاب آور افت فشار خون و نرسیدن خون به سر شدم و تاحالا چندین بار هم بیهوش شدم که به موقع به دادم رسیدند.
همیشه برامم سوال بود که چرا زود بیمار میشم و چقدر دیر خوب میشم !؟ تا این که دیروز اتفاقی نتیجه یه تحقیق جدید را خوندم.
بر اساس مطالعه جدید بیماران پس از آسیب نخاعی، میتوانند دچار نقص ایمنی شوند که آنها را در معرض خطر ابتلا به عفونتهای تهدید کننده زندگی قرار میدهد. این کمبود، به نام سندرم نقص ایمنی ناشی از آسیب نخاعی، در ابتدا در مدلهای تجربی شناسایی شد. یافتههای این مطالعه نشان میدهد که احتمالاً نقص ایمنی در بیماران نیز رخ میدهد. مطالعه روی ۱۱۱ بیمار نشان داد که مونوسیتها، گلبولهای سفید مورد نیاز برای مبارزه با عفونتهای باکتریایی، مدت کوتاهی پس از آسیب نخاعی غیرفعال شدند. همچنین کاهش سطح آنتیبادی و ایمونوگلوبولینهای خون را که بخشی از ایمنی یا تطبیقی بدن هستند، نشان داد. علاوه بر این، این شاخصهای نقص ایمنی با شدت آسیب نخاعی مرتبط بودند. یعنی «نوروژنیک» بودند و به سایر عواقب آسیب نخاعی که همچنین سیستم ایمنی را تضعیف میکند، میافزایند، مانند بستری شدن، بیهوشی یا عمل جراحی. محققان بیان میکنند که این یافتهها میتواند به بهبود مراقبتهای مربوط به آسیب نخاعی از طریق مرحلهبندی حساسیت بیمار به عفونت منجر شود. این امر به شناسایی بیمارانی که به ویژه از نظر ایمنی سرکوب شده اند و توسعه درمان های جدید برای کاهش حساسیت به عفونت در مراحل اولیه کمک میکند. محققان میگویند: عفونتها و سپسیس بعدی علت اصلی مرگ پس از آسیب نخاعی هستند. مطالعه ما شواهدی برای نقص ایمنی ارائه میکند که بیماران آسیبدیده نخاعی را در معرض ابتلا به عفونت قرار میدهد. یافتهها نشان داد که خطر ابتلا به سندرم نقص ایمنی برای بیمارانی که آسیب کامل و سطح بالاتر (مهره چهارم قفسه سینه یا بالاتر) داشتند، در مقایسه با بیمارانی که آسیب ناقص و سطح پایین تر (مهره پنجم قفسه سینه یا پایین تر) داشتند، بیشتر بود. در مقایسه با یک گروه مرجع از بیمارانی که شکستگی مهرهای داشتند که نخاع را درگیر نکرده بود. منبع
سرنوشت: چند روز پیش برنامهای در شبکه مستند سیما دیدم، که پرداخته بود به ساخت و معرفی یک داروی ترمیم کنندهی زخمهای پیش رونده. در ادامه خواص این دارو را بخوانید.
کرم الیو و هانی نیکا متشکل از مواد ارگانیک و معجزه آسا طیف گسترده درمانی را در زمینه التیام و درمان صحیح انواع زخمها به خود اختصاص داده است. این کرم حاوی عسل، روغن زیتون، بره موم و چند ماده دیگر است که با فرمولاسیون منحصر به فرد خود بر بلوغ و جهت گیری صحیح رشتههای کلاژن، نوتروفیل و فیبروبلاست تاثیر گذاشته و اثر تغذیهای و محافظتی بر روی بافت و سلولهای بدن دارد. کرم الیو و هانی نیکا بدون به کارگیری تیغ جراحی تمامی عفونت موضع زخم و پیرامون آن را بیرون کشیده، عضو را عاری از عفونت میکند و سپس ترشحات زخم را جذب کرده و در عین حال رطوبت موضع را حفظ میکند.
همچنین این کرم دارای قابلیت اصلاح کلاژن سازی بیرویه، برقراری تعادل بین سنتز و تحریک سلولهای کولنژنی، افزایش خونرسانی، کنترل التهاب و دستکاری مکانیکی زخم میباشد و با ایجاد تعادل بین الکترولیتها و جلوگیری از نکروز پوستی، مانع تغییر رنگ پوست میگردد. کرم الیو و هانی نیکا بازگشت سلامت و زیبایى پوست شما را تضمین میکند.
مکانیسم اثر کرم نیکا:
کرم نیکا حاوی عسل، روغن زیتون و چند ماده که کاملا ارگانیک بوده و در ترکیب با هم محصولی را پدید آوردهاند که با اثرات فوق العاده خود قادر است در کمترین زمان کلیه عفونتهای موجود در زخم و بافتهای عمقی پیرامون آن را استخراج و پاک نموده و در نهایت با تشدید خون رسانی به بافت آسیب دیده و ترمیم آن موجب بهبود کامل موضع گردد. در تماس عسل با رطوبت بدن آنزیم گلوکز اکسیداز موجود در آن به آرامی آزاد شده و با تولید مقدار زیادی ماده ضد عفونیکننده قوی به نام پر اکسید هیدروژن (بدون ایجاد آسیب بافتی) موجب از بین رفتن باکتریها میشود. در ادامه با جذب مایعات و رساندن مواد مغزی به سلولهای منطقه آسیب دیده موجب تسریع رشد سلولی شده و با کمک روغن زیتون موجود محصول از خشکی موضع ممانعت میکند. خاصیت اسموتیک عسل باعث بوجود آمدن یک لایه مایع بین بافتها و بانداژ شده که در هنگام جابجایی از ایجاد درد و آسیب مجدد سلولهای جدید جلوگیری میکند.
موارد مصرف : این کرم دارای طیف گستردهی درمانی در زمینه بهبود انواع زخمهای ناشی از : خراش، بریدگی، بخیه، زخم بستر، زخمهای دیابتی (زخم پای دیابتی)، انواع سوختگی، حساسیتها (قارچهای موذی) و جلوگیری از تشکیل ضایعه اسکار میباشد.
زخم بستر:
زخم بستر ضایعهای است که در اثر فشار طولانی مدت در پوست و بافتهای زیرپوستی ایجاد میشود. خوابیدن طولانی مدت در یک وضعیت ثابت، سائیدگی در صندلی یا بستر و کشیدگی با ملحفه میتواند به بخشی از پوست یا بافت بدن بیماران آسیب برساند. این زخمها عمدتا در نواحی استخوانی و افراد بیحرکت رخ میدهد. فاکتورهای مختلفی در ایجاد زخم بستر نقش دارند اصلی ترین علت، فشار شدید طولانی مدت است که سبب کاهش یا قطع خون رسانی، ایسکمی بافت و در نهایت مرگ سلولی میشود. خشکی بیش از حد پوست از فاکتورهای خطرزا و بیحرکتی از عوامل مهم زخم بستر میباشند. اکثر این زخمها میل به مزمن شدن دارند و با توجه به اهمیت موضوع و نیز وقت و هزینه زیادی که برای این مسئله در نظر گرفته میشود استفاده از یک پانسمان مناسب بسیار حائز اهمیت است. کرم الیو و هانی نیکا یک پانسمان مناسب جهت بهبود زخمهای بستر میباشد. این کرم علاوه بر فراهم نمودن یک محیط مرطوب و رساندن مواد مغذی به سلولها، فرایند ترمیم زخم و رشد سلولی را تسریع کرده، ترشحات زخم را جذب میکند و درد بیمار را تسکین میدهد. به نظر میرسد اثرات مفید کرم الیو و هانی نیکا در بهبود زخم بستر با فعالیت ضد التهابی، آنتی اکسیدانی و ضد میکروبی این کرم مرتبط میباشد. کرم الیو و هانی نیکا حاوی انواع ویتامینها، ترکیبات آنتی اکسیدانی، آنتی بیوتیکهای طبیعی و مقادیر زیادی اسید چرب غیر اشباع (لینولئیک اسید) میباشد. این کرم به علت دارا بودن مرطوب کنندههای طبیعی (عسل) با ایجاد یک لایه محافظ بین بافت و بانداژ علاوه بر جلوگیری از خشکی موضع و آسان نمودن تبادل هوا در ناحیه زخم از ایجاد درد و آسیب مجدد به سلولهای جدید در هنگام جابجایی جلوگیری میکند.
فرمولاسیون منحصر به فرد کرم الیو و هانی نیکا اثرات درمانی ترکیبات ارگانیک این کرم را افزایش داده و خواص کلاژن سازی، خون رسانی، ترمیم کنندگی، ضد انعقادی، آنتی بیوتیکی و ضد التهابی کرم را تقویت میکند. استفاده آگاهانه و زود هنگام کرم الیو و هانی نیکا به شما در کاهش ناراحتیهای عزیزانتان کمک خواهد کرد.
به لطف درایت مسئولین همه فن حریف جمهوری اسلامی، برکات تحریمهای همه جانبه کشور برای من معلول دردناک تر از دیگران شده. قبلا از سوند آلمانی روش بی هیچ مشکلی استفاده میکردم. چندی پیش که سوندهام تمام شد یک سری سوند فولی از بازار خریدم که هندی هستن. دو ماه پبش با این سوندها به مشکل خوردم و باز هفته قبل هم به همان مشکل برخوردم. مشکل اینه که هنگام تعویض سوند، بالن سر سوند که با آب پر میشه، تخلیه نمیشه. دفعه قبل دکتر ارولوژ منو بستری کرد و برد اتاق عمل و به روش لاپاراسکوپی، بالن سوند را ترکاند و سوند را خارج نمود. دکترهای ارولوژ انتخاب اولشون همیشه روش داغ و درفش جراحی است. و طبیعیه که رفتن به اتاق عمل حداقل مستلزم ۳ روز بستری شدن در بیمارستان و کلی هزینه مالی و جانی است.
وقتی دفعه قبل مشکل را اینجا با دوستان درمیان گذاشتم، دوست دانشمندم بهمن کریمی گفت: روش غیر تهاجمیتر دیگری هم برای خالی کردن حباب سر سوند هست، که متخصص سونوگرافی با یک آنژوکت از روی مثانه حباب را تخلیه میکند.
هفته پیش که باز الطاف مسئولین جمهوری اسلامی شامل حالم شد و مجددا حباب سر سوند تخلیه نشد. رفتم پیش دکتر ارولوژ. گفت: برو بستری شو تا ببرمت اتاق عمل. گفتم: لطفا دستور بدین به روش سونوگرافی حباب را تخلیه کنند. دکتر گفت: من دستور میدم، معلوم نیست سونوگرافی این کار را برات انجام بدن یا نه.
رفتم بخش رادیولوژی و نوبت گرفتم و با کلی دنگ و فنگ و معطلی، رفتم پیش دکتر مرادی که گفت: من بیمار دارم و این کارو من انجام نمیدم، برو پیش دکتر عبدی. رفتم پیش دکتر که نسبتی هم باهامون داره. بعد سلام و احوال پرسی و شرح ماجرا، دکتر شروع کرد با دستگاه سونوگرافی داخل مثانه را رویت کردن و با سوزن آنژوکت دنبال حباب سوند کردن. کل داستان خالی کردن حباب سر سوند نهایتا ۲۰ دقیقه طول کشید، و فقط اندکی خون از محل ورود سوزن به مثانه، خارج شد. فرق این دو روش از زمین تا آسمان بود
سرنوشت: بیشتر دوستانی که آسیب نخاعی دیدن و بعد چند سال به انزال رسیدن پرسیدن: چرا رنگ منی اونها مثل وقتی که سالم بودن نبوده؟ من به شوخی بهشون گفتم: چون سالها تشکیلات خوابیده بوده و کار نکرده، زنگار و گرده خاک گرفته. ولی باید دانست که پرستات حساسترین و لطیفترین و نازک نارنجیترین غده بدن است. حتی دخول سوند به مثانه، میتونه موجب آزار و اذیت پرستات بشه، چه برسه به دخول اجسام سخت. متن زیر پاسخ پزشکی دوستان است:
دلیل تغییر رنگ منی؟
منی معمولاً رنگ طوسی متمایل به سفید دارد. بافت آن کمی ژلهای است. البته رنگ و بافت آن وابسته به ژن، رژیم غذایی و سلامت کلی افراد متفاوت میباشد. همچنین ممکن است به دلیل اتفاقاتی در بدن، تغییراتی در آن به وجود بیاید. تغییر رنگ مایع منی میتواند نشانهای از بیماریهای مقاربتی مثل عفونتهای جدی باشد که باید هر چه سریعتر درمان شود.
منی سفید، شفاف یا طوسی به معنای سلامت کامل و نرمال بودن وضعیت بدن میباشد. منی از انواع مختلفی از مواد معدنی پروتئینها، هورمونها و آنزیمها تشکیل شده است که همگی رنگ و بافت آن را تشکیل میدهد. مواد موجود در منی مسئول ایجاد رنگ میباشند که معمولاً توسط غده پروستات تشکیل میشوند و شامل موارد زیر میباشند: سیتریک اسید، اسید فسفات، کلسیم، سدیم، زینک، پتاسیم، آنزیمهای پروتئینی، فیبرینولیسین. اجزای دیگر موجود در منی، از کیسه منی و غده مجرای پیشاب و غده پیشاب راهی گرفته میشود.
وجود ادرار در منی: ادرار میتواند پشت مجرای پیشاب لولهای که ادرار را از مثانه خالی میکند باشد و سپس منی از لوله پیشاپ عبور میکند و باقیمانده آن با ادرار ترکیب میشود و ردپایی از رنگ زرد را به جای میگذارد. این اتفاق معمولاً در افرادی رایجتر است که مدت کوتاهی بعد از مدفوع کردن، ارضا میشوند و هیچ جای نگرانی برای آن وجود ندارد.
علتهای تغییر رنگ منی که نیاز به مراجعه به پزشک دارند، شامل موارد زیر هستند: عفونت های ادراری، بزرگ شدن پروستات، پروستاتیتیس یا عفونت موجود در دیگر اندامهای تناسلی، یرقان زمانی اتفاق میافتد که بیلی روبین بسیار زیادی در بدن ساخته شود. بیلی روبین یک رنگدانه زرد رنگ است که هنگام شکسته شدن سلول خونی توسط کبد در بدن باقی میماند. یکی از رایجترین علامت یرقان، زردی پوست و سفیدی چشم میباشد که میتواند اثرات خود را در منی نیز نشان دهد. سایر علائم یرقان شامل موارد زیر است: تب، لرز، دل درد، لیوکوسیتوسپرمیا: این وضعیت زمانی اتفاق میافتد که سلولهای سفید خون در منی بسیار زیاد شود و در نتیجه رنگ منی را زرد میکند. علتهای دیگر شامل موارد زیر میباشد: عفونتهای انتقال یافته جنسی، عفونت پروستات، اختلالات سیستم ایمنی، اگر مشکل شما چنین وضعیتی باشد، حتما باید به پزشک مراجعه کنید. ، عفونت پروستات یا پروستاتیتیس، اسپرم زرد یا سبز متمایل به زرد میتواند به علت عفونت پروستات ایجاد شود. عفونت پروستات زمانی اتفاق میافتد که باکتری موجود در ادرار به غده پروستات شما میرسد. علائم دیگر آن شامل موارد زیر است: سختی در مدفوع، درد هنگام مدفوع کردن، احساس نیاز به مدفوع به دفعات، درد در قسمت پایین شکم، درد در ناحیه نزدیک مقعد، درد در زمان انزال، احساس تحلیل رفتگی، تب، لرز، اگر به پروستاتیتیس مشکوک بودید، حتما به پزشک مراجعه کنید.
رژیم غذایی: مصرف مواد غذایی که حاوی رنگهای زرد هستند ، میتوانند رنگ منی را به زرد تبدیل کند. مواد غذایی که در آنها سولفور به کار رفته، مثل پیاز و سیر نیز در این قضیه نقش مهم و بسزایی دارند.
رنگ قرمز یا صورتی معمولاً نشانهای از وجود خون تازه در منی میباشد. رنگ نارنجی یا متمایل به قهوهای معمولاً نشانهای از خون کهنه است. ممکن است که خون شما در اثر قرار گرفتن در معرض اکسیژن، تغییر رنگ پیدا کرده باشد. منی خونی به هماتوسپرمیا معروف است که معمولاً علتهای زیر را دارا میباشد: نمونه برداری پروستات. در این شرایط پزشک جراح بافت نمونه را از غده پروستات شما جدا میکند. به همین دلیل بافت پروستات درگیر برش میشود و خونریزی ایجاد خواهد داشت که این خون میتواند وارد کیسههای منی و یا ترکیبات ادرار شود.
جراحی نیز باعث نشت خون در بعضی از اعضای بدن خواهد شد. این خون قابلیت ترکیب با مواد داخل پروستات هنگام انزال را دارد و باعث میشود که رنگ منی شما مایل به قرمز، صورتی و یا قهوهای شود.
فشار خون بالا میتواند عاملی برای وجود خون در منی باشد. مخصوصاً اگر تحت درمان قرار نگیرد. در بسیاری از موارد علائم دیگر نیز در فرد بروز میکند. پس اگر حس کردید که منی خونی شما به دلیل فشار خون میباشد، باید علائم دیگر را در خود جستجو کنید که شامل موارد زیر هستند: تنگی نفس، خونریزی بینی، سردرد.
بیماریهای آمیزشی مانند هرپس، کلامیدیا و گونوره آ میتواند عاملی برای وجود خون در منی باشد. علائم دیگر آن شامل موارد زیر است:
درد یا سوزش هنگام مدفوع، درد یا ورم در بیضهها، ترشحات رنگی یا زرد غیر معمول از آلت تناسلی، خارش ، سوزش و التهاب دردناک
استمناء یا خود ارضایی: در بعضی از موارد، انزالهای مداوم میتواند باعث وجود خون در منی شود. اگر مدت زمان طولانی است که ارگاسم را ترجمه نکردید یا قبل از انزال کارتان را متوقف کردید، احتمال وجود خون درمنی شما بالا میرود. البته این اتفاق جای نگرانی ندارد و معمولاً در عرض یکی دو روز برطرف خواهد شد.
سرطان مجرای پیشاب، بیضه یا پروستات: در موارد نادری وجود خون در منی میتواند نشانه سرطان مجرای پیشاب، بیضه یا پروستات باشد. این سرطان ها معمولاً قابل درمان هستند، حتی اگر فرد دیر متوجه آن شده باشد. علائم دیگر آن نیز درد و ناراحتی در قسمتهای زیر میباشد: بیضهها، قسمت پایین شکم، قسمت پایینی کمر، ناحیه تناسلی، کیسه یا پوست بیضه،
علتهای رایج دیگر خون در منی شامل موارد زیر است:
واسیکولیتیس: این وضعیت یک نوع التهاب در غدههای تولید کننده مایع منی میباشد. کیست کیسه منی: کیسههای منی که در این شرایط کوچک شده و پر از مایع میگردند. پروستاتیتیس: التهاب غده پروستات که در آن منی ساخته میشود.
منی سیاه به چه معناست؟ معمولاً منی سیاه به علت هماتوسپرمیا رخ میدهد. خون سیاه معمولاً یک خون کهنه است که مدت زمان زیادی در بدن شما باقی مانده است. منی سیاه نیز میتواند به دلیل مشکلات زیر اتفاق بیافتد:
آسیب دیدگیهای نخاعی
آسیب دیدگی نخاع گاهی اوقات باعث تیره شدن رنگ منی میشود. اگرچه که دلیل اصلی آن هنوز نامشخص است اما در چنین مواردی مشکلاتی کیسه منی اتفاق میافتد . این غدهها اگر درست کار نکنند، در ظاهر منی نیز مشکل ایجاد میشود.
وجود فلزات سنگین: مطالعات نشان میدهد که افزایش فلزات سنگین مثل لید، منگنز و نیکل در خون میتواند عاملی برای سیاه شدن رنگ منی باشد. آب، مواد غذایی و عوامل محیطی نامناسب میتواند عاملی برای افزایش فلزات سنگین در بدن باشد.
تغییر بافت منی چه معنی دارد؟ منی سالم معمولاً کمی ژلهای، لزج یا چسبناک است. رژیم غذایی، سطح فعالیت فیزیکی، مصرف ماریجوانا و غیره میتواند حالت طبیعی منی را تغییر دهد. اگر احساس کردید که تغییرات به وجود آمده در بافت منی کاملا موقتی است، پس جای نگرانی وجود ندارد اما اگر این تغییرات منجر به درد، ناراحتی و خستگی در طولانی مدت شدند، حتما به پزشک مراجعه کنید. غلیظ شدن منی نشان دهنده کم آبی، نامتعادلی هورمونی و عفونت میباشد. منی آبکی نیز نشان دهنده کمبود ویتامین و یا ناباروری است.
چه زمانی به درمانگر مراجعه کنیم؟ اگر با وجود سلامتی، تغییر رنگ و تغییر بافت منی را مشاهده کردید. همچنین در کنار آن تغییرات دیگری در بدن خود مثل موارد زیر را مشاهده کردید: ناتوانی کامل در ادرار کردن، سنگینی یا ورم در ناحیه تناسلی، حساسیت و التهاب آلت تناسلی، ترشحات شفاف یا مات، علائم شبیه به سرماخوردگی یا آنفولانزا، تب. منبع
مرکز جامع و تخصصی خدمات درمانی و مراقبتی در منزل جهاد دانشگاهی با نام تجاری «دَم» به عنوان نخستین مرکز ارائه دهنده خدمات درمانی در منزل باهدف ارتقاء سطح ارائه خدمات سلامت و پوشش مطلوب خدمات درمانی در کلان شهر تهران و با مجوز وزارت محترم بهداشت، درمان و آموزش پزشکی توسط جمعی از دانش آموختگان دانشگاه علوم پزشکی تهران است. این مرکز کلیه خدمات درمانی قابل انجام در منزل از جمله ویزیت پزشک عمومی و متخصص، خدمات توانبخشی (فیزیوتراپی، کاردرمانی، گفتاردرمانی، ماساژ درمانی)، خدمات پرستاری و تزریقات، دندانپزشکی در منزل، انجام تست کرونا و نمونه گیری و آزمایش، اجاره تجهیزات پزشکی، رادیولوژی و سونوگرافی، بینایی و شنوایی سنجی، مراقبت از بیمار و سالمند، خدمات ICU در منزل، مشاوره تلفنی پزشکی و صدور گواهی فوت به صورت شبانه روزی حتی در ایام تعطیل به شهروندان تهرانی ارائه مینماید.
در صورت نیاز به دریافت خدمات درمانی مذکور در منزل کافی است با شماره تلفن ۶۴۰۶۴ و ۶۷۳۹۸۸۸ تماس حاصل فرمایید.
این سری که رفتم بیمارستان، تا برم اتاق عمل سوند فولی را از مثانهام خارج کنند، گفتند: چون سنت از ۵۰ گذشته باید بری مشاوره قلب و گواهی توان و تحمل بیهوشی و جراحی بگیری تا بتونی وارد اتاق عمل بشی.
با نوار قلب و اکو رفتم مطب دکتر قلب. دکتر گفت: برای عمل مشکل نداری اما دریچه میترال قلب بزرگ شده و موجب برگشت خون و عدم خون رسانی کامل میشه.
به دکتر گفتم: خیلی وقتها که رو ویلچرم احساس میکنم خون به سرم نمیرسه و سرم منگ میشه و چشمهام سیاهیمیرن و برای رفع این حالت باید به حالت رکوع در نماز سرم را تا جایی که ممکنه بیارم پایین تا خون به سرم برسه و نمنم حالم بهتر بشه.
دکتر گفت: این نشانهها از عوارض همین بزرگی دریچه میترال هست و باید اکو تخصصی بگیری تا از بروز مشکلات بعدی پیشگیری کنیم.
بیش از ۲۹ ساله که با ضایعه نخاعی گردنی دارم نفس میکشم.
برای من بدترین لحظههای تکرار شونده زندگی با ضایعه نخاعی مربوط به توالت و حمام رفتن میشه که هر دو را با هم انجام میدم و همیشه در این عملیات خون به سرم نمیرسه و مدام باید در حالت رکوع باشم. این حالت تا ۲۴ ساعت بعد زمان نشستن روی ویلچر هم ادامه داره.
بنظر من زندگی با ضایعه نخاعی دو برابر زندگی در شرایط عادی جسم و جان و روان انسان را فرسوده میکنه. کمتوانی و ضعف و خسته شدن را به وضوح در خودم میبینم و حس میکنم، با این روند گمان نمیکنم دهسال بعد که ۶۰ ساله میشم، بتونم به شکل کنونی توالت و حمام را انجام بدم، پس دارم به کولوستومی، راهی برای رهایی از این شرایط سخت، فکر میکنم.
کولوستومی یک عمل جراحی است که یک انتهای روده بزرگ را از طریق دیواره شکم بیرون میآورند. در طی این روش جراحی، یک انتهای روده بزرگ از طریق یک برش در دیواره شکم که به آن استوما میگویند، به بیرون از شکم منحرف میشود. استوما یک بریدگی در پوست است که کیسهای برای جمعآوری مدفوع به آن متصل میشود. افرادی که دارای کولستومهای موقت یا طولانی مدت هستند، کیسههایی متصل در کنار بدن خود دارند که مدفوع در آن جمع میشود و به راحتی آن را دور میاندازند.