دو هفته پیش بچهها بیمار شدن علامت بیماریشون ضعف و سستی و تهو و گلودرد بود
اونا که خوب شدن من و همسرم بیمار شدیم، ما سستی و ضعف و درد مفاصل و گلو درد و خشکی دهان و بیخوابی داشتیم.
من شب تا صبح هر یک ربع یک بار بیدار میشدم و آب میخوردم و تا خوابم میبرد هذیان میامد سراغم و همه چیز را مثل فیلمهای علمی تخیلی میدیدم. خوشبختانه همسرم زود خوب شد اما به دلیل ضعف سیستم دفاعی بدنم من هنوز هم خوب نشدم و از عوارض بیماری رنج فراوان میبرم. تو اوج بیماری من و همسرم، من باید میرفتم توالت. تا همسرم منو با ویلچر حمام و توالت، به داخل توالت منتقل کنه، تمام توان من از بین رفت و توی توالت بیهوش شدم. همسرم که حال جسمانیش از من هم بدتر بود پشت ویلچر را خوابوند تا خون برگرده توی سرم و حالم طبیعی بشه. تا حالا چندبار اینطوری شده بودم. همسرم میگه از این اتفاق زجرآورتر ممکن نبود.