از پسرم

در مطلب قبل عرض کردم، رفته بودم دریاچه‌ی شهدای خلیج فارس ولی چون تنها بودم، اصلا حس خوبی نداشتم و اصلا بهم خوش‌نگذشت. چند روز قبل پسرم، امیرفرهاد، تب کرده بود، اصلا حوصله نداشت، و بسیار بیقراری می‌کرد، سریع گریه‌اش میگرفت، و چیزی جز شیر نمیخورد. ساعت۱۷ رفتم داروخانه تا براش قطره استامنیوفن بگیرم، با وجود اینکه هوا خیلی گرم بود، حس بسیار خوبی داشتم که دارم کاری برای خانواده‌ام انجام میدم. فردای اون روز همسرم امیرفرهاد را برد درمانگاه. دکتر بعد معاینه کامل و مشاهده نکردن هیچ علامتی، گفته بوده: قطره را بهش بدید، اگر تا دو روز دیگه خوب نشد باید آزمایش خون و ادرار بده. شکر خدا تب امیرفرهاد فروکش کرد. این تب کردن موجب شد وزن امیرفرهاد کم بشه و کلی لاغر بشه. دلیل تب کردن فرزندمان رشد دندان‌هاش بود. الان دوتا از دندان‌هاش کمی درآمدن. ۱۱تیر امیرفرهاد ۱۰ماهش تمام شد و هنوز نمیتونه چهار دست و پا بره ولی نیم‌متری سینه خیز خودشو جلو میکشه.
پاپوش:
از خدای خوب و بخشنده مهربان بسیار ممنونم برای همه‌ی نعمت‌هایی که بهمون بخشیده. ایشاالله خدا آرزوی همه‌ی آرزومندان را برآورده کنه.




 

بازدیدها: 48

یک دیدگاه برای ”از پسرم

  1. ۱۰۰۰ mashalla damadesh kony aghaye Mehrdad.
    =======================
    سلام
    سپاس از لطف همیشگی شما مادربزرگ خوب و مهربان
    ایشالله عروسی اما کوچولوی نازنازی

  2. ازته دل میگم:خیلی عزیزی مهرداد
    ارزشت برام خیلی زیاده
    باهمه مشکلاتت همیشه باعث امید و ارامش بودی
    به جای بزرگ کردن مشکلات به نحوی که باعث جلب توجه دیگران و جلب ترهم و به رحم اومدن دلشون بشه همیشه مشکلاتوبازکردی وسعی کردی راه حلشو بیان کنی
    یعنی هدفت بیان مسئله بود برای بیان جواب!ومنم ازت یاد گرفته و می گیرم
    نخاعی شدنم وارد ده سالگی میشه و نمی دونم اگه باهات اشنا نشده بودم چجوری این زمان می گذشت
    دوستت دارم مرد
    بهترین ارزوها را براتون داشته و دارم

  3. سلام
    ماشاالله پسرتون خیلی بانمک و دوسداشتنیه خدا براتون
    نگهش داره زیر سایه ی پدر ومادر خوبش…
    معمولا اول بچه ها سینه خیز میرن بعد چهاردست و پا….زمانش در بچه ها متفاوته
    روی ماه امیرفرهاد خوشگلو از دور میبوسم.

  4. دست و هورا دست هورا، بچه ها بگین ماشاالله، امیر فرهاد آقا شده ماشاالله….گوگودیییییی
    ==================================
    سلام به عمو فرهاد عزیز
    تشکر فراوان برای همه چیز
    ایشالله باشه برای خودتون

  5. سلام
    روز های تابستانی خوبی کنار خانواده و پسر گلتون داشته باشید واقعا پسر خوشگلی شده خدا براتون نگه داره
    =====================================
    سلام
    ممنون از لطف شما
    ایشالله خدا قسمت همه آرزومندها کنه
    ایشالله بتونیم انسانی شایسته تربیت کنیم

  6. سلام

    ماشاالله چقد بزرگ شده امیرفرهاد ماشاالله. خدا براهم حفظتون کنه.
    ان شاالله دندوناش که دربیاد سریعتر هم بزرگ میشه.

  7. سلام دوست عزیزم
    بنده از طریق سایت خانم آیدا با سایت شما آشنا شدم و مثل اینکه شما همکاری صمیمانه با ایشان دارید و خود دستی بر آتش دارید. بنده حقیر را هم از خودتان بدانید معلول ویلچری میوپاتی عضلانی هستم که حدود سی سال است ویلچر نشینم. در مورد دندان درآوردن نو گل بگم که شب ها کمی کره به لثه های امیرفرهادجون بمالید تا بقیه دندانهایش را راحت تر تحمل کنه و لثه اش نرم بشه و تب و عفونت نکنه… خوشحال میشم بیشتر با شما آشنا بشم

  8. سلام داش مهرداد . وای چه ناز شده امیر فرهاد حیف که دختر من یه چند سال از سپرتان بزرگ تره وگرنه همین حالا بیگیرش می کردم واسه دامادم . به جای من اون لپهای خشکلش یه گازبگیر کچلو . داغش نبینی انشاالله
    به امید سلامتی دوستان
    راستی ماهی هم گرفتی اونجا که رفتی

  9. سلام آقا مهرداد.امیدوارم همیشه سالم و سر حال باشید. ماشاءالله امیر فرهاد هم مثل پدرش خوش عکسه خدا را شکر که حالش خوب شده.بچه ها معجزه بزرگ الهی هستند که جلوی چشم خانواده رشد میکنند و با شیرینی خودشان نشاط وشادی رو در فضای خانه می پراکنند.
    خوشحالم که خوشحالی.به خانواده سلام برسون.

  10. +++ پیغام خصوصی +++
    سلام آقای زندی .

    من دانشجوی فوق لیسانس جامعه شناسی هستم .
    دقیقا عید فطر سال گذشته برادر بهترین دوست من که به اندازه ی برادرم دوسش دارم توی تصادف با موتور قطع نخاع شد از روز اول بیمارستان کنار خودش و خونواده ش بودم و با چشم خودم دیدم چطور توی یه چشم بهم زدن خونواده ش از بین رفتن . تا به اون روز هیچ وقت فکر نمیکردم که ویلچر میتونه بغل گوش هر آدمی باشه . این موضوع برای من انگیزه ای شد تا تز خودم رو روی این موضوع بذارم .
    من با شش تا از دوستان ضایعه نخاعی که بعد از این حادثه به زندگی و جامعه برگشتن مصاحبه داشتم . البته با دوستان از طریق انجمن بیماران ضایعه نخاعی میدان سلماس اشنا شدم . امروز در حال سرچ کردن بودم که شمارو پیدا کردم .
    من یکسال روی این موضوع کار کردم و تقریبا کارم تموم شده س واقعا دوست دارم با شما هم مصاحبه ای داشته باشم . اگر لطف کنید و این اجازه رو به من بدید که باهاتون دیداری داشته باشم واقعا از شما ممنون میشم . من رو دوستان انجمن میدان سلماس کاملا میشناسند . خانم کاوه که از کارمندان انجمنند از دوستان من هستند . من فقط قصدم کمک به اون دسته از دوستانی هست که بعد از این حادثه منزوی شدن و باورشون رو از دست دادند البته با کمک دوستانی از جنس شما . اگر مایل به همکاری بودید . لطفا با من از طریق ایمیلم یا شماره تلفنم در تماس باشید . اگر تلفن خودتونو بذارید من خودم باهاتون تماس میگیرم . اگر هم تمایلی به این کار ندارید لطفا منو بی خبر نگذارید . رضایت دوستان شرط اول کار منه . ازتون ممنونم .
    ۰\

  11. اقا مهرداد عزیز چقدر چهره معصوم ومهربونی دارید
    الهی که امیرفرهادتون فرزند لایق و قدرشناسی برای شما باشه
    البته قبل اون ارزو میکنم تا وقتی این اقای خوش تیپ بزرگ میشه حتما درمان قطعی ضایعات نخاعی پیدا بشه
    ازرابطه عالی شما و برادرتون هم لذت میبریم
    برادرها بیان یاد بگیرن

  12. ماشالا خدا حفظش کنه. خیلی شیرین و دوست داشتنی و خوشگله.
    معلومه که باباش هم به داشتن چنین گل پسری خیلی افتخار می کنه:)
    یک خانواده ی خوشبخت:)
    ===========================
    سلام
    ممنون از لطف شما
    ایشالله بتونیم فرزندی تحویل جامعه بدیم که همه بهش افتخار کنن

  13. سلام جناب زندی عزیز. خدا پسرتون رو براتون حفظ کنه ایشالا…
    ————————-
    سلام
    ممنون حامد خان
    خدا همه بچه ها را حفظ کنه ایشالله

  14. با سلام وخسته نباشیدخدمت شما و امیر فرهاد دوست داشتنی وهمسر مهربانتان

    آقای زندی من معلول جسمی حرکتی یکی از شهرستانهای خراسان رضوی هستم که در خصوص مناسب سازی معابر واماکن عمومی با اداره بهزیستی همکاری دارم یکی از تالارهای پذیرایی شهر مون دارای پله زیاد وفاقد آسانسور می باشد من به مدیر تالار پیشنهاد نصب نفر بر را دادم ایشان استقبال کردند چند مرکز فروش را به ما معرفی کنید تا ما اقدام کنیم ولی من هرچی گشتم نتونستم پیدا کنم حال از شما خواهش میکنم اگه براتون مقدور است چند مرکز فروش نفر بر را به من معرفی کنید .
    با تشکر فراوان

  15. سلام دایی جان
    دلم برای شما و زندایی و مخصوصا امیر فرهاد بسیار تنگ شده.همیشه عکساشو از یاسمن میگیرم.دلم برای خاله و بابایی و عزیز هم بسیار تنگه ولی متاسفانه درگیری زیاده.در اولین فرصت میام پیشتون.
    راستی تولد پسر کوچولوتون هم مبارک

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *