سلام حال و احوال ؟؟
در ادامه مطلب گذشته باید عرض کنم که بنده قصد منفی بافی نداشتم , مقصود من این بود که : شادی و لذت بردن از زندگی , که هر لحظه ی اون فقط یک بار بوجود میآد و برای همیشه ازبین میرود و به خاطره ها می پیوندد , از همه چیز مهم تر است و باید بر هر چیز و هر جنبه ی دیگر زندگی مقدم باشد . چرا ؟؟
چون خوشبختی یعنی لذت بردن از لحظه ها و وقتی که آدم شاد است یعنی داره لذت میبره . ۲ مثال برای گفته هام دارم , اولی اونها :
سپر مهتابی در طنز پاورچین بود , او هر کاری را که دوست داشت انجام میداد و کارهایی را که دوست نداشت انجام نمیداد حتی اگه در اون کار پول خوبی هم می بود . سپهر حتی وقتی که ازدواج کرد با شادی ازدواج کرد . سپهر با ازدواج با شادی , شادی خود و همسرش دوچندان کرد. اونها از ایجاد لحظه های شاد و از بازی های شادی آفرین لحظه ای کم نمی گذاشتند .
خوب حتما میفرمایید که اون طنز بود و فیلم , بله اما در اون برنامه داشتند یه مفهوم از دست رفته را یادآوری میکردند .
خوب , مثال دوم دیگه طنز و کمدی نیست , گرچه خیلی هم هست , مثال دوم خود من هستم . من خوشحال هستم که بیشتر اوقات را در منزل و هم نفس با خانواده ی خوبم هستم و همیشه در حال شوخی و خندیدن و خنداندن اطرافیانم . من خوشحال هستم که مجبور نیستم برای پول کاری را انجام بدهم که دوست ندارم , حتی برای انجام کاری که دوست دارم پول هم خرج میکنم . من خوشحال هستم که معلولیت برای من فرصتی به وجود آورده که بیشتر از فکرم کار بکشم تا تنم . من خوشحال هستم که اونقدر تنم خسته نمی شود که نتوانم از لحظه های زندگیم که دارند به سرعت عمر می گذرند استفاده کنم و از وجود اندک داشته های مثب خودم نهایت لذت و استفاده را نبرم .
قبلا گفته بودم که بعدا در مورد رضایت من از زندگی توضیح میدهم این هم توضیح .
شادکام و نیکبخت و تندرست باشید