اندر احوالات نگارنده با عکس ۲

سلام و درودهای بهاری حضور انور شما عزیز گرامی
هفته ی پیش داستان تا اونجا رسید که گفتم :
من توی منزل اونقدر خوش میگذرونم که خیلی به بیرون رفتن احتیاج
پیدا نمی کنم . حالا دونباله ماجرا :
زیر بنای طبقه بالای منزل ۱۰۰ متر است . تخت خواب من در اطاق پذیرایی است
که ۲۱ متر وسعت داره توی اتاق مبل نداریم , تلویزیون از من ۴ متر فاصله داره و
پنجره ی اطاق که روبه جنوب و خورشید عالم تاب است و از من ۲ متر فاصله داره
کامپیوتر هندلی ما در اطاق خواب مجاور پذیرایی است .
بنده طی روز و شب معمولا این کار ها را انجام می دهم :
صبح ساعت ۹ بیدار می شوم ,و نیم وقت صبحانه است ,
سه لقمه نان و کره و مربا با یک لیوان چای و یک لیوان شیر .
تا ساعت ۱۰ رادیو گوش می دهم , بعد
برنامه کودک شبکه ۲ را می بینم بخصوص شنبه و چهار شنبه ها که
خاله نگار و تربچه جون برنامه دارن ,
شما هم ببینید , درون مرزی ها را میگم ,
تربچه جون محشر است,خالش بیشتر
بعد وقت مراسم تخمه شکنون و حلویزیون بینون است .
(( من به تلویزیون , بر وزن حلزون , میگم حلویزیون ))
من صدا و سیمای این خانم را خیلی دوست دارم .
خودش که نیست همین عکسش ما را بس است .
سه تا از عکس های زیبای او اینجا است :
( ۱۲۳ ) بگذریم .
ساعت ۱۳ و ۳۰ هر روز وقت نهار است .
بعد از نهار و اخبار ساعت ۱۴, وقت لالا میرسه ,
تا ساعت ۱۷ ای ۱۸ که وقت
چای عصر گاهی می رسه . بعد , وقت
کار فرهنگی(کامپیوتر بازی) است , که
تقریبا ۳ ساعتی طول میکشه
در این زمان کوتاه , باید به ایمل ها جواب بدهم
جواب پیام های وبلاگ را بدهم و هم باید مطلب نو بنویسم .
من کم روی ویلچیر میشینم چون هنگام نشستن به مثانه ی من فشار وارد میشه
و من نمی خواهم که برای بار چهارم این قسمت از بدنم را به تیغ تیز جراح بسپارم
پیشگیری میکنم که به درمان نیازمند نشم .
بعد هم وقت شام و حدود ساعت ۲۴ وقت لالا میرسه .
چون روز ها می خوابم شبها تا نزدیک سحر بیدار هستم و به
رادیو فردا گوش می دهم . والبته کمی هم فکر میکنم .
دوباره روز ازنو و …….. .
می بینید که دایره ی زندگی من خیلی کوچک و محدود است .
البته فکر نکنید که من از این نوع زندگی نا خرسند هستم , بر عکس
خیلی هم از زندگی شاهانه که همه اش بخور و بخواب است راضی هستم ,
چون : مجبور نیستم کار هایی را که دوست ندارم انجام دهم .
(در این مورد بعداً بیشتر خواهم نگاشت)
خوب چون من کار های زیادی ندارم که انجام بدهم پس همین باعث میشه که
من چیز های زیادی برای بیان کردن نداشته باشم و
دیر به دیر مطلب نو و تازه بنویسم .
حالا اینجا (در این کشکول مجازی) , سعی میکنم هفته ای یک بار مطلب
نو اضافه کنم ,, البته اگر بتوانم مطالبی قابل و در خور شأن شما
عزیز گران قدر و گران مایه بنویسم .
حتما سئوالات ذهن زیبای شما میتواند به من ایده و خط بدهد ,
اگر قابل بدانید و سئوالات خود را مطرح کنید .
از همه لطف و توجه شما عزیزان گرامی کمال تشکر و سپاس را دارم و
امیدوارم که , بنده را به دلیل کم کار کردن با کامپیوتر و دیر پاسخ گفتن به
پیام های محبت آمیزتان ببخشید .
به امید نیکبختی و بهروزی و تندرستی شما و آزادی و آبادی ایران عزیز

بازدیدها: 26