اندر احوالات نگارنده با عکس ۱

سلام به همه دوستان گل و بسیار عزیز و بنده نواز ,,, حال و احوال ؟؟
برای دوستانی که وقت خواندن ۱۲۹۹ خط نوشته ی وبلاگ قبلی بنده راندارند
کمی تا قسمتی از خودم میگم تا تصویر واضحی از شرایط بنده داشته باشید
بنده : ۳۲ سال را چندی پیش رد کردم , خودم این عدد را قبول ندارم
کسانی هم که از نزدیک بنده را دیدزده اند سن من را باور نمی کنند
بنظر شما عکس بنده چه عددی را نشان می دهد ؟؟ بگذریم
بنده , در تهران و در محله غلام رضا تختی به دنیا آمدم .
تا سن ۲۲ سالگی در پلاک ۲۲ ی محله ی ۲۲ ی منطقه ۱۲ تهران
زندگی کردم .از بعد وقتی که قوای جسمیم را از دست دادم تا حال
در یک منزل شخصی, واقع در شهرک ۲۲ بهمن در غرب تهران زندگی میکنم
منزل یک و نیم طبقه ای ما , از دود و دم و سر و صدای داخل تهران
۱۴ کیلومتری به دور است .
کل خانواده ۵ نفر هستیم که طبقه ی بالا زندگی می کنیم که
از کف حیاط ۸ تا پله میخوره
پایین نیمه زیر زمین نیمه مسکونی است و در بست مال بچه های بابا ست!!
اونا قناری هستند . بابام بازنشسته ی ارتش است , همدم بابام
قناری های خوش صداش هستند , بابا , با اونها کلی صفا میکنه و البته
کلی هم از کنار اونا پول در میاره .
((من هم فنج و مرغ عشق و طوطی و پیشی و هاپو و یوزپلنگ دوست دارم))
بنده به چند دلیل خیلی از منزل خارج نمی شوم , لطفا فکر نکنید که
من از وضعیت جسمانیم خجالت میکشم هااا,, اصلا من اهل خجالت نیستم
اتفاقا خیلی راحت ارتباط من با مردم و مردم با من برقرار میشه و این عالی است
دوری از مرکز شهر , یک دلیل مهم است , که من خیلی بیرون از منزل نروم
اما این دلیل نمیشه که هر وقت هوا خوب باشه از
پارک و فروشگاه و جمعه بازار محله مان بهره ی کافی را نبرم .
تابستان ها هر شب توی پارک سر کوچه قرار وبلاگی داریم و کلی …
یه دلیل مهم دیگه که باعث میشه من خیلی نخواهم از منزل بیرون بروم اینه که
برای خروج از منزل باید از پله ها پایین بروم و برای این کار حتما باید
داداشم باشه که من را روی ویلچیر از پله ها پایین ببرد
داداشم گل و گلاب من , در کمک به من , حتی
ثانیه ای از من غافل نمیشه و همیشه دربست خود را در اختیار من می گذار حتی اگه
خود عزیزش , خیلی کار داشته باشه ,
رابطه من و داداشم مثل :
رکاب انگشتر ,, و نگین آن است .
من همیشه در رکاب داداشم هستم .
تشبیه بی نقصی است ,, ولی خیلی متکبرانه است !! نه؟؟
خوب داداش گل من دانشجوی ترم آخر مهندسی عمران است
طبیعی است که او نیز گرفتاری های خاص خودش را دارد
بقول معروف , میگن : در دیزی باز است , حیای ….
خوب , باید عرض شود که , بنده در منزل اونقدر خوش میگذرونم که
خیلی به بیرون رفتن احتیاج پیدا نمی کنم
با عرض پوزش ,, چون نباید خیلی طولانی بشه دنباله قصه هفته بعد
به امید نیکبختی و بهروزی و تندرستی همه و آزادی و آبادی ایران عزیز
با تشکر از شرکت مخابرات برای اختلال ۴ روزه در شبکه و حال ما