توالت رفتن ۱

قطع نخاعی‌ها به دو دسته تقسیم میشن: ۱_کسانی که از کمر قطع نخاع میشن. ۲_کسانی که از گردن قطع نخاع میشن. بزرگ‌ترین دغدغه‌ی همه‌ی کسانی که گرفتار ضایعه‌ی نخاعی میشن: ۱_اجابت مزاج بی دردسر است. اونچه که باعث سهولت اجابت مزاج در افراد سالم می‌شود: راه رفتن و نشست و برخاست کردن و توانایی نشستن در توالت و منقبض کردن ماهیچه‌های شکم(زور:hypnoid:cryزدن)  و بازکردن ارادی
اسفنگتر مخرج
(شل‌کردن)است. یه فرد ضایع نخاعی برای داشتن یه اجابت مزاج منظم و راحت و کم دردسر باید حسابی برنامه ریزی کنه و خیلی چیزها را در نظر بگیره: ۱_اصلا ماست و انار و کلا خوراکی‌های یبوست زا نخوره. ۲_هر روز میوه‌های مثل پرتقال,کیوی,انگور,خربزه و کلا خوراکی‌های ملین بخوره. ۳_آب زیاد بخوره. ۴_از داروهای مناسب برای بیرون‌روی استفاده کنه: بیزاکودیل, شربت شیر منیزیم, قرص سی لاکس و… . ۵_از روش‌های که به حرکت روده کمک میکنه یاری بگیره: ماساژ شکم, آب ولرم خوردن زیاد با دارو  و حبس کردن نفس‌های عمیق. ۶_در موقع لزوم: خیلی زود و خیلی دیر نره توالت و خیلی هم زود از توالت بر نگرده. در مطلب بعد در مورد نحوی توالت رفتن خودم:ohمیگم:teeth.

پیوست: فکرمی‌کردم کارخانه‌ی سازنده‌ی اتومبیل سیناد گیربکس اتومات این ماشین را هم تولید میکنه, اما وقتی به کارخانه زنگ زدم گفتن: ما اتول گیربکس اتومات نداریم.(دماغ سوخته)

نخاعی‌های عزیز این مطلب را در وبلاگ یه دوست قطع نخاع بخونند

دوستان معلول تهرانی که عضو بهزیستی نیستن برای راهنمایی گرفتن با شماره‌ی۱۴۸ندای مشاور بهزیستی تماس بگیرن.

یک دیدگاه برای ”توالت رفتن ۱

  1. به به! ایشالا داری ماشین میخری به سلامتی؟! / در رابطه با یبوست و دفع بهتره از داروهای جانبی زیاد استفاده نکنی! هر چه کمتر بهتر

  2. سلام
    پس من خیلی نا شکری می کنم!!!#worried همینکه لااقل هروقت بخوام می شینم و هر وقت خواستم پا می شم خودش کلیه نعمته #sick
    ولی خودمونیم پست خوش بر و بویی بود #laugh

  3. سلام آقا مهرداد.امیدوارم همیشه خوب وخوش باشی.من هر جا که بخواهم مهمونی و یا مسافرت برم نگرانیم از دو چیز است اول پله دوم توالت فرنگی. سلامتی همه بیماران ومعلولان را از خداوند متعال خواهانم.

  4. سلام . آقا این مسئله برای خیلی از سالم ها هم مسئلهتون هستا !!
    فکر نکنین اختصاص به قشر خاصی داره
    سالم های هستن این روش های شما هم براشون بی تاثیر شده #grin

  5. مهرداد جان احتیاج نیست حتما قطع نخاع باشی تا با این مشکلات دست به گریبان شی. منم این مشکلات رو دارم حالا شاید یکم کمتر #sick

  6. زن در سن ۱۸ سالگی هست هلوووووو#heart در ۲۸ سالگی است آلو#grin در ۳۸ سالگی است خرمالو#blush در ۴۸ سالگی است کدو#silly در ۵۸ سالگی است لولوووووووو#sick #devil

  7. بازم دیشب مهمون داشتم بچه ها با دستهای شکلاتی روی کیبورد بازی کردن موقع تایپ دستم موچ شده بزار تمیزش کنم الان می یام#eyelash

  8. بازم سلام استاد گلم/ خوب اهان راستی ببینم یعنی چی که گفتی بی جنبه هستم مگه چیزی شده ؟؟؟؟#thinking

  9. بابا استاد جون ما که بهت گفتیم راضی به زحمتت نیستیم / باور کن جدی می گم من اینقدر گلم که هرگز از کسی توقعی ندارم#eyelash باور کن #party

  10. ترکه موبایل خریده بود / توی توالت موبایلش زنگ می زنه / ترکه می گه / اهن اهن
    #grin

  11. بدترین درد این نیست که …….عشقت بمیره……بد ترین درد این نیست که…..به اونی که دوستش داری ترسی…. بدترین درد این نیست که….. عشقت بهد نارو بزنه.. بدترین درد این نیست که……..عاشق یکی باشی و اون ندونه……..درد این هستش که…..جیش داشته باشی ولی دستشویی نباشه #sick

  12. چرا چشمهای خر مثل چشمهای گربه برق نمی زنه ؟؟ اگه برق می زد تبریز شبها می شد لاس وگاس#rolling

  13. راستی از بابت اون ایمیل که بچه های امریکایی لباس ایرانی به تن داشتن خیلی ممننون خیلی خوشم اومدددددددددددددددددددددد / برام جالب بود / بازم تشکر#flower #hug

  14. سلام مهرداد جان
    خوبی؟، میگم من سر نزنم، شما دیگه حال ما رو نمی پرسی ها #winking
    حالا کی ماشین میخری ما بوق بزنیم #smile
    به همه سلام برسون
    شاد باشی.

  15. سلاممممممممممممم / ببخشید دیر اومدم / راستش از از شهرستان برام مهمون اومده / ای بابا پسر جون این حرفا چیه ؟؟؟ دله من دریاستتتتتتتتتتتت

  16. خوب من برم / خیلی حرف بزات دارم ولی خوب نیست مهمونمو تنها بزارم / استاد گلم ومهربونم مراقب اطرافت باش#heart

  17. وای من برم / شرمنده گل روت ننوشتی هم ننوشتی من مهربون تر از این حرفام#eyelash

  18. تجلیگه خود کرد خدا سینه ی ما را در این خانه در ایید و بجویید خدا را/ خدا در دل سودا زدگان است مجویید زمین را مپویید سما را #flower خوب شیر فهم شدددددددددددد

  19. سکوت شکسته نشد …
    مخم لای در گیر کرد …
    تنم و توی خونه جا گذاشتم …
    یه چیزیو باس اعتراف کنم ، من خیلی ؟؟؟
    #party

  20. خالی و سردم .
    گم تر از همیشه …
    کاش گم نشده بودم …
    کاش بودی …
    کاش مادرم دنبالم میگشت …
    دوست من کمی #winking

  21. درد دارم …
    مدت هاست که درد دارم …
    با صدای سکوت صبحگاه از خواب بلند میشوم ….
    و با صدای چه دوباره به خواب میروم ؟ نمیدانم …
    این بود زندگی ؟
    #worried #worried #worried

  22. تمام دنیا را در پی چیزی گشتم که هیچ وقت وجود نداشت
    و در آخر پوچی را در وجودزنی یافتم که فهمیدم خودم بودم.
    #devil #devil

  23. تنها میروی و نگاهی به پشت سرت نمیکنی.می دانم رفیق نیمه
    راهی.اما روزی از رقتن باز می مانی و توان رفتن را نخواهی
    داشت و آنگاه می فهمی ! مرا و دردهایم را…من خیلی
    وقت است که رفته ام می دانی به کجا؟رفته ام
    برای گریه.برای دیوانگی؟!به قول خودت
    دیوانه شدم.اگر بودی لحظه ها را با هم
    گریه می کردیم.لحظه هایی
    که خبر از جدایی تلخ بادبادکهای خوشبختی می دهند

  24. donya ro bedone khanomha tasavor konid : khiabonha khalvat . poolha ezafe . bazarha khalvat . mokhaberat varshekaste . sheitan bikar . hame miran behesht…….. ..

  25. پنج نوع کردن داریم: ۱ فکر کردن ۲ بازی کردن ۳ پرتاب کردن ۴ شوخی کردن ۵ بسوزه دماغ اونایی که فکر بد کردن #grin

  26. خوب احوالات چطوره؟؟؟ خوبی شما؟ امروز صبح بود که مهمونام رفتند خوب دیگه بازم من اومدم #winking می گم خوبه تازگیها خوش اخلاق شدی پسر خوب#hug

  27. سال ها بود که گرمی تو ما را بس بود
    در شب سرد زمستانی ما
    نفس گرم تومارابس بود
    درمیان غم و وحشت بودیم
    گردش دور فلک بر هوس کرکس بود
    درشب بی خبری
    هرکه کس بود، بدان
    در قفس ناکس بود
    #flower

  28. زمین شکسته است و قلب من ترک خورده شاید هم زمین ترک خورده باشد و قلب من شکسته /تازه فهمیدم که بیابانی خشک را عاشقانه بهار میدیدم/در باور لحظه ها ودر جاده های سرد بخاطر تو آنچنان بی پروا و عاشقانه پرواز را شکست خورده ام که هنوز از محبت سرشارم/حالا در زادگاه عشق کودکی دارم به زیبایی چشمانم به شجاعت یک رگبار تند وبه پاکی قطرات اشکم که در بیان تو ریختم ولی حالا این کودک را زندانی خواهم کرد در قفسی فولادی از جنس قلبم تا مثل عشق قبلی خیابان خواب نشود بیچاره کودک عشق بیچاره خاطرات سرد بیچاره تو …#heart

  29. در کدام پروانگی زخم خورده ای ؟
    که جای پای تردید
    از نگاهت دور نمی شود !
    #nottalking

  30. خوب استاد گلممممممممممم / مراقب خو دت باش / راستی اسهال استفراغ شیوع زیادی پیدا کرده دیشب طفلکی دختر عموم گرفته بود بردمش دکتر گفت یک ماهیه این بیماری زیاد شده می گم مراقب خودت باش / منم که بادمجون بم افت ندارم#grin

  31. خوب من برم / امروز حسابی کلافت کردم ببخشید دیگه / #grin خوب چیکار کنم از این وبلاک خوشم می یاد شما هم که اجازه می دید به شما سر بزنم اگرم اجازه ندید این مشکل خودتون بازم می یام#tongue به قول دل ارام اصلا به من چیه ؟#eyelash

  32. سلاااااااااااااااااااااام
    بابا پرطرفدار#surprise
    ترکوندی هاااااا
    البته باعث شرمندگیه که من نظر شصت و یکم رو میذارم برای لینک هم ممنون#hug
    …اخه من الان چه نظری میتونم بدم ؟جزاینکه بگم حق با شماست
    #tongue
    به روزم و منتظر مثل همیشه
    یاعلی

  33. خدایی هیشکی مثل من ناناز خانوم گل پیدا کردی تا حالااااااااااااااااااااااا#eyelash

  34. قزوینی یک چاه ۹۰ متری کنده بود و به کمین ایستاده بود . به محض این که یک بچه سوسول تهرانی برای کنجکاوی بالای چاه ایستاد ؛ از پشت به او چسباند و گفت یا ۹۰ متر برو پایین یا ۱ سانت بیا عقب . . .
    #grin

  35. قزوینی صف شیر پشت سر یک بچه خوشگل ایستاده بود و از پشت با او حال می کرد . بعد از مدتی مغازه دار آمد و گفت : امروز شیر نمی آد . کسی اینجا نمونه . قزوینی با عصبانیت به سراغ مغازه دار رفت و گفت شیر نمی آد که نمی آد به درک دیگه چرا صفو به هم می زنی . . .
    #tongue

  36. آخوند ترکه داشت روضه میخوند: ظهر عاشورا حضرت عباس سوار ذوالجناح شد! یکی از پا منبر گفت: حاجی آبرومونو بردی، ذوالجناح اسب امام حسین بود! آخونده گفت: آخه مادر گهبه! تو هیچ وقت موتور داداشت رو ازش قرض نمی گیری؟
    #rolling

  37. رشتیه دخترشو میبینه داره به یه پسره لب میده، خیلی ناراحت میشه، ‌به خودش میگه: این امروز لب میده،‌ لابد فردا هم میره سینما، ‌پس فردا هم لابد میخواد سیگار بکشه
    #party

  38. خوب دیگه بازم می یام اینقدرم مثل خاله زنگها ادمو نفرین نکن برای خودت مهمون بیاد همیشگی#tongue #hand

  39. ترکه و لره رفته بودن شکار، ترکه از دور یک شیر میبینه، نشونه میگیره میزنه… تیرش خطا میره و میخوره به دم شیره. شیره هم شاکی میشه، میدوه طرفشون که سرویسش کنه. ترکه جنگی میره بالای درخت، میبینه لره همینجور اون پایین واستاده، بهش میگه: بابا بیا بالا، الان میاد دهنتو سرویس میکنه. لره یک نگاهی بهش میکنه، میگه: برو گیتو بخور! مگه من زدم؟!
    #grin

  40. از ترکه میپرسن فرق زنجیر و انجیر چیه ترکه میگه اگه زن خوب جیرت بیاد خوب زن جیرفتی ولی اگه زنت خوب نباشه ان جیرت اومده #tongue

  41. رشتیه پرسیدن اسم خانوادات را بگو، گفت
    صایران ـ موبایل ـ آمریکا
    گفتن یعنی چه
    گفت دخترم صاایران که هرروز بهتر از دیروز
    زنم موبایل که هیچوقتا در دسترس نیست
    خودم هم آمریکا که هیچ غلطی نمیتوانم بکنم #winking

  42. ه پیرمرده سوار هواپیما میشه و میره رو صندلیش می‌شینه. یه دختره هم میاد می‌شینه دو تا صندلی اون طرف تر. پیرمرده کلی خوشحال میشه و داشته به خودش می گفته آخ جون تا آخر سفر مشغولیم که یه دفه یه پسره میاد می‌شینه بینشون. تو راه دختره هی خودش رو می مالونده به پسره و پسره هم تحویلش نمی‌گرفته.
    دختره هم که می‌بینه این جوریه شاکی میشه و جاش رو عوض می‌کنه. پیرمرده به پسره میگه بابا چقدر بی احساسی ما که جوون بودیم پشه هم که ویز ویز می‌کرد رو هوا می‌کردیمش. پسره میگه جدی میگی؟ پس منم ویز ویز#blush

  43. ترکه میره مشهد میگه یا امام رضا ازت می‌خوام که تو قرعه کشی بانک برنده بشم و یه ماشین ببرم. یه یکی دو سالی همین جور می‌گذره و ترکه همش می‌رفته حرم و دعا می‌کرده ولی برنده نمی‌شده. یه شب امام رضا میاد تو خوابش بهش میگه آخه ترک خر تو اول به بابات بگو یه حساب تو بانک برات باز کنه بعد من دعا کنم که برنده بشی#sick

  44. قزوینیه میره مغازه روبات فروشی ؟! ، فروشندهه شروع میکنه به تعریف از روباتا و میگه: آقا این روباته آخر کاره، بهترین روباتیه که تا حالا ساخته شده، ببین اگه این دکمه روی شکمش رو فشار بدی جاروبرقی میشه، اگه دستش رو بکشی ماشین لباسشویی میشه و خلاصه از هر پیچش هزار هنر میریزه!قزوینیه حسابی حال میکنه میگه: بالام جان من همینو میخوام! خلاصه پولشو میده و ور میداره میبردش خونه. فرداش قروینیه شاکی با ک… پانسمان شده برمیگرده میگه: مادرقحبه! چرا نگفتی این سوراخ کونش چرخ گوشته#devil

  45. ترکه تو یک شب برف و بورانی داشته از سر زمین برمیگشته خونه، یهو میبینه یکجا کوه ریزش کرده، یک قطار هم داره ازون دور میاد! خلاصه جنگی لباساشو درمیاره و آتیش میزنه، میره اون جلو وامیسته. راننده قطاره هم که آتیشو میبینه میزنه رو ترمز و قطار وا میسته. همچین که قطار واستاد، ترکه یک نارنجک درمیاره، میندازه زیر قطار، چهل پنجاه نفر آدم لت و پار میشن! خلاصه ترکه رو میگیرن میبیرن بامیتوپه که: مرتیکه خر! نه به اون لباس آتیش زدنت، نه به اون نارنجک انداختنت! آخه تو چه مرگت بود؟! ترکه میزنه زیر گریه، میگه: جناب سروان به خدا من از بچگی این دهقان فداکار و حسین فهمیده رو قاطی میکردمزجویی، اونجا بازجوه بهش میتوپه

  46. سلام مهرداد عزیزم
    امید دارم خوب و خوش باشی و دست شویی رفتن هم همیشه به حال باشه..
    سال نو و بهار را تبریک عرض می کنم و امیدوارم که سالی پر از امید و زیبایی داشته باشید..
    از دیگر آرزوهای من در این لحظه این است که هر چه سریعتر خدا ماشین دلخواه جنابعالی را دست و پا کند و برای شادی روح آن مرحوم صلوات (چه ربطی داشت؟)
    خلاصه اینکه هر روز بیشتر از دیروز دوستت دارم و برای حظور گرمت دلتنگم..
    قلبت گرم و روحت آسمانی و قلمت بی پروا و جاری..
    خدانگهدار.

دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.